به گزارش ایسنا، سیدمحمدحسین سجادینیری، رئیس انجمن سرمایهگذاری خطرپذیر امروز در دومین رویداد تخصصی صنایع خلاق فرهنگی که در دانشگاه علم و فرهنگ برگزار شد، با اشاره به ضرورت توجه به صنایع خلاق گفت: سرمایهگذاری خطرپذیر در نقطهای وارد چرخه اقتصادی میشود که آینده کسبوکارها مبهم است و پذیرش ریسک بالا اهمیت دارد. این ویژگی، آن را به بستری جدی برای رشد صنایع خلاق تبدیل میکند.
وی افزود: سرمایهگذاری خطرپذیر یا همان ونچر کپیتال، به دلیل ماهیت جسورانه و کارآفرینانه خود، از اوایل قرن بیستم در ایالات متحده شکل گرفته و امروز نیز بهعنوان الگویی جهانی مطرح است.
ضرورت پیوند صنایع خلاق با سرمایهگذاری جسورانه
سجادینیری با تاکید بر اینکه صنایع خلاق ظرفیت بالایی برای تطبیق با سرمایهگذاری خطرپذیر دارند، اظهار کرد: این موضوع نهتنها در فضای دانشگاهی و پژوهشی کشور جای بحث جدی دارد، بلکه میتواند بهعنوان محور پایاننامهها و تحقیقات علمی نیز مطرح شود؛ چرا که تجربه جهانی نیز نشان میدهد پیوند این دو حوزه نتایج ارزشمندی به دنبال دارد.
وی ادامه داد: در صنایع خلاق، ما با محصولاتی مواجهیم که علاوه بر ارزش فرهنگی، دارای ارزش اقتصادی هستند. به تعبیر دکتر شهیکی، این همان "روییدن اقتصاد در زمین فرهنگ" است و باید آن را فرصتی برای توسعه اقتصادی کشور تلقی کرد.
تجربههای جهانی و اهمیت الگوی بومی
رئیس انجمن سرمایهگذاری خطرپذیر در توضیح پیشینه این نوع سرمایهگذاری خاطرنشان کرد: از سال ۱۹۱۱ میلادی، شرکتهای بزرگی در آمریکا همچون ونچر کپیتال یاسمر و ونچر پارتنرز این مسیر را آغاز کردند. امروز نیز این مدل در کشورهای مختلف جهان بهویژه در صنایع خلاق بهکار گرفته میشود.
وی تاکید کرد: در ایران نیز لازم است با استفاده از تجربههای موفق جهانی، الگویی بومیسازیشده طراحی کنیم تا صنایع خلاق بتوانند سهم واقعی خود را در اقتصاد ملی ایفا کنند.
سه مانع اصلی توسعه صنایع خلاق در ایران
رئیس انجمن سرمایهگذاری خطرپذیر با اشاره به چالشهای موجود در مسیر توسعه صنایع خلاق گفت: حداقل شش یا هفت مانع جدی در این حوزه وجود دارد، اما سه چالش اصلی که بیش از همه بر سر راه سرمایهگذاری خطرپذیر در صنایع خلاق ایستادهاند، وابستگی شدید به نیروی انسانی خلاق، مشکل مقیاسپذیری و موانع مالکیت فکری و سانسور است.
وابستگی به نیروی انسانی خلاق
وی توضیح داد: سرمایهگذاری خطرپذیر معمولاً در کسبوکارهایی شکل میگیرد که قابلیت مقیاسپذیری بالایی دارند. این به آن معناست که بازدهی سرمایه باید بهاندازهای جهشی باشد که تمام ریسکها را پوشش دهد؛ اما در صنایع خلاق، به دلیل وابستگی شدید به نیروی انسانی خلاق، بسیاری از فعالیتها قابل کپیبرداری یا مکانیزه شدن نیستند و همین موضوع سرمایهگذاران را با تردید جدی مواجه میکند.
چالش مقیاسپذیری در صنایع سنتی
سجادینیری افزود: مشکل مقیاسپذیری بهویژه در صنایع سنتی خلاق که با هنرهای دستی و تجسمی پیوند خورده و هنوز با فناوری اطلاعات ممزوج نشدهاند، پررنگتر است. بهعنوان نمونه، هنرهای تجسمی یا آثار فاخر استادانی همچون مرحوم محمود فرشچیان قابل تکثیر انبوه یا توسعه در مقیاس صنعتی نیستند.
مالکیت فکری و محدودیتها
رئیس انجمن سرمایهگذاری خطرپذیر یادآور شد: یکی دیگر از موانع اصلی، ضعف در نظام مالکیت فکری و برخی محدودیتها یا سانسورهاست که مانع جدی برای جذب سرمایههای جسورانه در این حوزه محسوب میشوند.
تجربیات جهانی؛ از فنلاند تا هند
سجادینیری با اشاره به نمونههای موفق جهانی گفت: این چالشها البته مختص ایران نیست. در جهان نیز سرمایهگذاری خطرپذیر در حوزه صنایع خلاق همواره با ابهام همراه بوده، اما تجربههای موفقی وجود دارد. برای نمونه، شرکت اکسل پارتنرز بهعنوان یکی از پنج سرمایهگذار خطرپذیر بزرگ دنیا، روی کسبوکارهایی چون سوپرسل (فعال در حوزه گیم با ارزشی حدود ۱۳ میلیارد دلار)، وکس مدیا (در حوزه تولید محتوا) و فبهتلز (زنجیره هتلهای اقتصادی در هند) سرمایهگذاری کرده و نتایج قابلتوجهی به دست آورده است.
وی اضافه کرد: همچنین در فنلاند، پس از افول نوکیا، کشور به یکی از قطبهای صنایع خلاق بهویژه در بازی و انیمیشن تبدیل شد. شرکتهایی همچون روویو (سازنده بازی و انیمیشن انگریبردز) و سوپرسل از دل همین اکوسیستم رشد کردند. در همین راستا، آیپیآر ویسی بهعنوان یک سرمایهگذار خطرپذیر ویژه صنایع خلاق در فنلاند تأسیس شد.
مقیاسپذیری در مدل کسبوکار، نه صرفاً تولید
سجادینیری تاکید کرد: به اعتقاد من سرمایهگذاری خطرپذیر در صنایع خلاق امکانپذیر است، مشروط بر آنکه تعریف دقیقی از مقیاسپذیری در این حوزه ارائه کنیم. مقیاسپذیری در صنایع خلاق الزاماً در تولید اتفاق نمیافتد، بلکه در مدل کسبوکار و زنجیره ارزش معنا پیدا میکند.
استراتژی پنجرهای و بازارپردازی؛ دو راهکار کلیدی
وی توضیح داد: یکی از این ظرفیتها، "استراتژی پنجرهای" است؛ یعنی یک محصول خلاق میتواند در بازههای زمانی متفاوت و رسانههای مختلف عرضه شود. برای مثال، یک انیمیشن ابتدا در سینما، سپس در شبکه نمایش خانگی و بعد در پلتفرمهای آنلاین قابلیت عرضه پیدا میکند.
وی افزود: راهکار دوم، "مرچندایزینگ" یا بازارپردازی است. یک محصول خلاق علاوه بر عرضه اصلی، میتواند در قالب کمیک، عروسک، اسباببازی یا حتی طراحی لباس بازآفرینی و تجاریسازی شود. این موضوع فرصت مقیاسپذیری و تنوعبخشی به درآمدزایی را برای کسبوکارهای خلاق فراهم میکند.
سجادینیری در پایان خاطرنشان کرد: بنابراین پاسخ من این است که سرمایهگذاری خطرپذیر در صنایع خلاق امکانپذیر است؛ اما نحوه تحقق آن به راهبرد ما در توسعه محصولات و مدلهای مقیاسپذیر بستگی دارد. امیدوارم این بحث در قالب پنلها و پژوهشهای دانشگاهی بیشتر مورد توجه قرار گیرد.
انتهای پیام
نظرات