• شنبه / ۱۵ شهریور ۱۴۰۴ / ۱۶:۰۰
  • دسته‌بندی: دیدگاه
  • کد خبر: 1404061508672
  • خبرنگار : 71486

کوروش، پادشاهی که می‌بخشید؛ اسرائیل، رژیمی که می‌کشد

کوروش، پادشاهی که می‌بخشید؛ اسرائیل، رژیمی که می‌کشد

در عهد عتیق گفته می‌شود کوروش در نخستین سال حکومتش فرمانی مکتوب را صادر کرد: این گفته کوروش پادشاه پارسیان است؛ خداوندِ آسمان، همه سرزمین های زمین را به من بخشیده و مرا سفارش کرده مَعبَدی (هیکلی) را در اورشلیم بنا کنم. همه فرزندان ملت یهود که خدا همراه آنان است.

به گزارش ایسنا، محمدجواد گودینی نویسنده و استاد دانشگاه در یادداشتی در تابناک نوشت: در طول جنگ ۱۲ روزه ایران و رژیم اسرائیل و پس از آن، بارها سران رژیم صهیونی از جایگاه کوروش هخامنشی پادشاه مقتدر و دادگر ایرانی که بر مناطق وسیعی از دنیای قدیم حکم رانی می کرد، سخن گفته و در مواردی خود را با آن شخصیت والای تاریخ مشرق زمین مقایسه نمودند! لازم است با بازخوانی گزاره های تاریخی درباره کوروش بیشتر بدانیم و سپس رفتارهای سران رژیم اسرائیل را با رفتارهای والا و انسانی آن رهبر بزرگ مقایسه کرده و به گزافه بودن ادعاهای صهیونیست ها بیش از گذشته پی بریم.

کوروش که حکومتی مقتدر را پایه گذاری کرد، بر دامنه گسترده ای از جهان باستان (از هند تا مرزهای یونان) حکمرانی می‌کرد و سلسله ای تشکیل داد که حدود ۲۲۰ سال تداوم داشت. وی دو پسر به نام های کمبوجیه و بردیا داشت و سه دختر به نام های آتوسا، رُکسانا و ارتوستونه نیز از او بر جای ماند. پس از کوروش، پسر ارشدش کمبوجیه به تخت نشست و پس از حمله اش به مصر، حکومت را از کف داد و یکی از مُغان به نام گئوماته مدعی گردید بردیا فرزند دوم کوروش است و سلطنت را در اختیار گرفت؛ تا زمانی که داریوش و دیگر بزرگان هخامنشی او را به قتل رساندند و حکومت به داریوش رسید. او نیز با توان و نبوغ بالایی که از آن برخوردار بود، نظمی به این امپراطوری وسیع بخشید که تا آن زمان بی سابقه بوده است. پس از داریوش اول نیز ۵ تن از شهریاران هخامنشی بر اریکه قدرت سوار بودند و واپسین پادشاه این سلسلکه، داریوش سوم نام داشته است که مغلوب اسکندر مقدونی گردید و تاج و تختش را از دست داد. (کوروش مسیح باستان، ص۱۷۴).

وی پسر کمبوجیه و نواده‌ کوروش اول بود که در لوح مشهوری (به خط بابلی) چنین گفته است: منم کوروش… پسر کمبوجیه شاه بزرگ شاه شهر انشان نوه‌ کوروش شاه بزرگ از نسل چیش پیش... (امپراطوری فراموش شده، ص۲۱).

مادرش نیز ماندانا (دختر استیاگ پادشاه ماد) نام داشته است. از کودکی او حکایت‌هایی افسانه‌گونه نقل گردیده که چندان با واقعیت هماهنگ به نظر نمی‌رسد. ازجمله هرودوت روایت کرده: زمانی که کوروش متولد گردید، آستیاگ (پدر بزرگ مادری وی) که از جانب نوه‌اش احساس خطر می‌کرد، او را به وزیرش سپرد تا به زندگی‌اش پایان دهد؛ اما وی، دستور پادشاه را نادیده گرفت و نوزاد را به خدمتکاری سپرد و آن خدمتکار (گاوچران) و همسرش، از آن نوزاد مراقبت نمود و بدین ترتیب کودکی وی به دور از دربار و در بیابان و کوهستان سپری شد.

وی پادشاه توانا و دادگر نزد ایرانیان بوده که با ایجاد اتحاد و یکپارچه ساختن دو قوم بزرگ پارس و ماد و از میان برداشتن حکومت مادها، امپراطوری قدرتمندی در جهان باستان پدید آورده بود. در اقدامی تحسین‌آمیز با یهودیان، شیوه مهربانی را در پیش گرفت و آنان را به سرزمین فلسطین بازگرداند. تعداد یهودیانی که به سرزمین فلسطین بازگشتند را ۴۹۶۹۷ تن شمرده اند. (الیهود فی العراق، ص۲۰- ۱۹).

آن‌چه مسلم است این که شهریاران هخامنشی به‌ویژه کوروش و داریوش خداپرست بوده و با بت‌پرستی میانه‌ای نداشتند؛ ازجمله در کتیبه بیستون به دستور داریوش بزرگ چنین حک شده است: «اهورامزدا این شاهی را به من داد و مرا یاری کرد تا این پادشاهی را استوار سازم و به خواست اهورامزدا، این شاهی را دارم.»

کوروش در بابل تاج‌گذاری کرد، پس از دست‌یابی به قدرت، فرمان داد یهودیانی که در اسارت بوده و به بابل آورده شده بودند، رها شده و به اورشلیم بازگردانده شوند و دارایی‌شان نیز به آنان تسلیم گردد. پس از آن‌که کوروش فرزند خود کمبوجیه (کامبیز) را به جانشینی خود و حاکم منطقه بابل برگزید، خود به شوش بازگشت.

در عهد عتیق گفته می‌شود کوروش در نخستین سال حکومتش فرمانی مکتوب را صادر کرد: این گفته کوروش پادشاه پارسیان است؛ خداوندِ آسمان، همه سرزمین‌های زمین را به من بخشیده و مرا سفارش کرده مَعبَدی (هیکلی) را در اورشلیم بنا کنم. همه فرزندان ملت یهود که خدا همراه آنان است، باید به اورشلیم رفته و این هیکل را بسازند و دیگران نیز باید آنان را با طلا و نقره یاری نمایند؛ علاوه بر هدایا برای ساخت معبد خداوند در اورشلیم. همه یهودیان نیز باید (به اورشلیم) بازگردند و خداوند همراهتان باد. (الکتاب المقدس، أخبار الأیام الثانی، ص۷۷۴).

کوروش که از صفات برجسته انسانی همچون مهربانی، نوع‌دوستی و تدبیر برخوردار بوده، پادشاهی است که در تاریخ یهود با بزرگی از او یاد شده و او را «مسیح خداوند» توصیف نموده‌اند. به گفته برخی مفسران قرآن کریم (ازجمله ابوالکلام آزاد و علامه محمدحسین طباطبایی)، وی همان ذوالقرنین بوده که در سوره‌ مبارکه‌ کهف (آیات ۸۳ تا ۹۷) با عظمت از وی نام برده شده و ویژگی‌های ذوالقرنین (همچون نوع‌دوستی، مدیریت نیکو و خردمندانه، مهربانی و…) در شخصیت وی متجلی شده و این رای و سخن، دور از ذهن به نظر نرسیده و به صواب نزدیک است. در آن باره دیدگاه‌های دیگری نیز وجود داشته و برخی گفتند او کوروش هخامنشی بوده، عده‌ای نیز او را برخوردار از ویژگی‌های اسکندر مقدونی دانسته و سخنان دیگری نیز گفته شده است.

طبق آیاتی از قرآن کریم، ذوالقرنین حاکمی قدرتمند بوده که لوازم سلطنت برای او فراهم بود، در برابر قومی متوحش، سدی مستحکم بنا کرده که از هجوم غارتگران و راهزنان، جلوگیری می‌کرد، به مال و دارایی حرص و آز نداشته و زمانی که شکست‌خوردگان از او خواستند برای‌شان در برابر تهاجم اقوام وحشی (یاجوج و ماجوج) سد و مانعی ایجاد کند تا بتوانند خود را از آزار این گروه بدوی و بدور از تمدن برهانند، وی خواسته‌شان را اجابت نمود، از گرفتن پول خودداری نمود و گفت: خداوند مرا از دارایی شما بی‌نیاز می‌سازد. در هنگام قیامت نیز این سد، ویران می‌گردد و ویرانی آن، از نشانه‌های رستاخیز (أشراط الساعة) است. (سوره کهف، آیات ۸۳ تا ۹۹).

در روایتی از امام محمد باقر(ع) آمده است: ذوالقرنین، پیامبر نبوده و بنده‌ای نیکوکار و دوستدار خداوند بوده که خدا نیز او را دوست می‌داشته است و قوم خود را به بندگی و اطاعت از خدا دعوت نمود. (قصص الأنبیاء، ص۱۲۱).

کوروش زمامداری جوانمرد و برخوردار از فضیلت‌های برجسته ازجمله مهربانی با مردم، گذشت از افراد شکست‌خورده، احترام به فرهنگ‌های انسانی، تلاش برای گسترش خداپرستی و حمایت از خداپرستانِ زمان خود و... بوده و همواره می‌کوشید انسان‌ها را از اسارت برهاند. مهم‌ترین ویژگی او علاوه بر مدیریت عالی و به‌کارگیری ظرفیت‌های نیروهای تحت فرمان، شفقت، رحم کردن بر اقوام شکست‌خورده، عدالت و کمک به مردم و به‌ویژه خداپرستان زمانش ارزیابی می‌گردد؛ اما در مقابل سران اسرائیل کنونی که همواره از نام کوروش بهره می‌جویند و حتی خود را با آن شخصیت والای انسانی قیاس می‌کنند، سرزمینی را از مردم اصلی آن اشغال کرده، به بهانه دفاع از خویش و مبارزه با تروریسم (به‌ویژه پس از ماجرای ۷ اکتبر) مردم بی‌گناه را در فلسطین به‌ویژه نوار غزه به قتل رسانده، خانه‌های‌شان را ویران کرده، به مردم عادی گرسنگی و تشنگی داده و از ارسال کمک‌های انسانی به مردم این منطقه جلوگیری به عمل می‌آورند و رفتارهای جنایتکارانه ایشان و نسل‌کشی آنان، هیچ شباهتی به رفتار انسانی کوروش نبوده و نیست و استفاده آنان از نام کوروش و تشبیه رفتارهای‌شان به آن‌چه کوروش بزرگ به انجام می‌رساند، مزاحی تلخ است؛ به قول حافظ شیرازی:

صلاح کار کجا و منِ خراب کجا/ ببین تفاوت رَه از کجاست تا به کجا

فهرست منابع:

۱- قرآن کریم

۲- الکتاب المقدس

۳- راوندی، قطب الدین هبة الله، قصص الأنبیاء، مجمع البحوث الاسلامیة ۱۴۰۹ ق

۴- ربیعی، نبیل عبد الأمیر، الیهود فی العراق، دار الرافدین۲۰۱۳

۵- عزتی، امید، کوروش مسیح باستان، امید مهر ۱۳۸۴

۶- کرتیس، جان، تالیس، نایجل، امپراطوری فراموش شده، ترجمه: خشایار بهاری، نشر فرزان ۱۳۹۲

انتهای پیام

  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha