به گزارش ایسنا، ناترازی در بخشهای حیاتی آب و انرژی امروز به یکی از مهمترین چالشهای توسعه کشور تبدیل شده است. رشد سریع تقاضا، فرسودگی زیرساختها، اتلاف گسترده در شبکهها و مصرف غیربهینه موجب شده اختلاف میان عرضه و تقاضا هر سال عمیقتر شود. نتیجه این روند نهتنها کاهش ظرفیت تولید صنایع مادر و افت صادرات غیرنفتی است، بلکه امنیت غذایی، زیستمحیطی و حتی اجتماعی کشور را با تهدیدی جدی روبهرو کرده است؛ به گونهای که ادامه وضعیت کنونی میتواند مسیر توسعه پایدار ایران را با مانعهای جدی مواجه کند. مشهود مشهودی، کارشناس انرژی، در گفتوگو با ایسنا، به بررسی ابعاد ناترازی آب و انرژی در کشور، ریشههای این چالش و آثار آن بر بخشهای مختلف اقتصادی پرداخت.
مشهودی با اشاره به وضعیت موجود اظهار کرد: امسال میزان ناترازی در بخش برق حدود ۲۰ هزار مگاوات برآورد میشود و در صورت ادامه روند رشد سالانه تقاضا بین پنج تا هفت درصد، اختلاف بین عرضه و تقاضای برق تا سال ۱۴۰۶ به حدود ۲۴ هزار مگاوات خواهد رسید. او همچنین به وضعیت گاز اشاره کرد و گفت: در بیشینه مصرف، حدود ۳۰۰ میلیون مترمکعب ناترازی در بخش گاز وجود دارد که معادل با ۳۵ درصد از تولید روزانه کشور بوده و پیشبینی میشود در سالهای آینده نیز با افزایش مصرف رو به رشد باشد.
به گفته این کارشناس انرژی، ریشه اصلی ناترازی در بخش برق را باید در عدم هماهنگی میان عرضه و تقاضا جستوجو کرد. مصرف برق کشور سالانه ۵ تا ۹ درصد افزایش یافته، اما توسعه نیروگاهها متناسب با این روند صورت نگرفته است. این عقبماندگی طی دستکم دو دهه اخیر باعث شده امروز شاهد فاصله چشمگیر میان ظرفیت تولید و مصرف باشیم. علاوه بر این، فرسودگی نیروگاهها و عمر بالای آنها چالشی جدی ایجاد کرده که نیازمند نوسازی و بهروزرسانی است. از سوی دیگر، حدود ۱۲ تا ۱۳ درصد انرژی برق در شبکه تلف میشود؛ در حالی که این رقم در کشورهای اروپایی در حدود ۶ درصد است. به کارگیری شبکههای هوشمند و کاهش تلفات شبکه به همراه توسعه انرژیهای تجدیدپذیر بهویژه انرژی خورشیدی میتواند بخشی از این اختلاف را جبران کند و در صورت افزایش سهم تجدیدپذیرها به ۲۰ درصد تا سال ۱۴۱۰، کمک قابل توجهی به کاهش ناترازی خواهد شد.
مشهودی در ادامه درباره وضعیت گاز نیز توضیح داد: بیشترین سهم مصرف گاز در بخش خانگی است و بهینهسازی مصرف انرژی در این بخش از طریق ارتقای استانداردهای ساختمانی و اجرای آن و استفاده از سیستم های مدیریت هوشمند ساختمان حیاتی است. او توسعه میادین گازی بهویژه پارس جنوبی، افزایش راندمان نیروگاهها، تنوعبخشی به سوخت نیروگاهها و همچنین ذخیرهسازی زیرزمینی گاز برای استفاده در زمستان را از مهمترین اقدامات لازم برای کاهش ناترازی گاز دانست.
این کارشناس انرژی سپس به پیامدهای ناترازی برای صنایع کشور اشاره کرد و گفت: محدودیتهای برق در تابستان و گاز در زمستان مستقیماً ظرفیت تولید صنایع مادر را تحت تأثیر قرار داده است. صنعت فولاد بهعنوان یکی از بزرگترین مصرفکنندگان انرژی با کاهش ۱۰ تا ۱۵ درصدی ظرفیت تولید روبهرو شده است که در سال ۱۴۰۱ معادل با حدود ۶ میلیون تن کاهش تولید بوده و موجب ۲.۵ تا ۳ میلیارد دلار زیان و در نتیجه کاهش درآمد ملی شده است . صنعت سیمان نیز با توجه به وابستگی شدید به گاز، در زمستان با افت تولید بین ۱۵ تا ۲۰ میلیون تن مواجه شد که زیانی بین ۵۰۰ تا ۸۰۰ میلیون دلار ایجاد کرد. در صنعت پتروشیمی نیز کاهش خوراک گاز تا ۳۰ درصد در زمستان منجر به افت تولید محصولات پایه مانند متانول و اوره و زیانی بین ۳ تا ۴ میلیارد دلار شده است. صنایع آلومینیوم و مس نیز به دلیل مصرف بالای برق به ترتیب با کاهش ۱۵ تا ۲۰ درصدی تولید و حدود ۲۷ درصد افت ظرفیت مواجه شدند که پیامدهای مالی گستردهای در پی داشته است.
مشهودی تأکید کرد: ناترازی انرژی نهتنها یک چالش فنی بلکه یک تهدید اقتصادی جدی برای کشور است. سرمایهگذاری در زیرساختهای انرژی، توسعه تجدیدپذیرها، بهینهسازی مصرف و نوسازی نیروگاهها میتواند از تداوم خسارتهای میلیاردی به صنایع کشور جلوگیری کند و امنیت انرژی را در سالهای آینده بهبود بخشد.
او با اشاره به آثار مستقیم ناترازی بر صنایع مختلف اظهار کرد: به طور کلی، محدودیتهای ناشی از برق و گاز سالانه سبب کاهش ظرفیت تولید در بخشهای مختلف صنعت می شود و در مجموع بین ۷ تا ۹ میلیارد دلار از صادرات کشور به دلیل ناترازی انرژی از دست میرود؛ رقمی که معادل با ۱۵ تا ۲۰ درصد از صادرات غیرنفتی است.
مشهودی سپس به وضعیت کشاورزی پرداخت و افزود: این بخش حدود ۹۰ درصد آب کشور را مصرف میکند و علت اصلی آن استفاده گسترده از روشهای سنتی آبیاری و کشت محصولات آببر همچون برنج و هندوانه است. برداشت بیرویه از منابع تجدیدپذیر آبی سبب شده بخش قابل توجهی از این منابع تخلیه شود و پیامد آن، کاهش ۲۰ تا ۳۰ درصدی تولید محصولات کشاورزی، افت صادرات این محصولات و از همه مهمتر عبور ایران از وضعیت «تنش آبی» و ورود به «بحران آبی» بوده است.
به گفته او، کمبود منابع آبی نهتنها کشاورزی، بلکه صنایع بزرگی همچون فولاد، پتروشیمی و نیروگاهها را نیز با محدودیت مواجه کرده و هزینههای اجتماعی قابلتوجهی از جمله مهاجرت از مناطق خشک و بروز تعارضات محلی میان کشاورزان به همراه داشته است. همچنین مسائل زیستمحیطی مانند خشک شدن دریاچهها و فرونشست زمین از دیگر تبعات مستقیم ناترازی آب در کشور است.
این کارشناس انرژی و محیط زیست در ادامه به راهکارها اشاره کرد و گفت: در کوتاهمدت اصلاح الگوی کشت، تغییر روشهای آبیاری، کاهش سطح زیرکشت محصولات پرمصرف آب و بهکارگیری سیستمهای بازچرخانی آب در شهرها و صنایع میتواند بخشی از مشکل را برطرف کند. اما در بلندمدت، مدیریت یکپارچه حوزههای آبریز، سرمایهگذاری در طرحهای شیرینسازی آب در خلیج فارس و انتقال آن از جنوب به مرکز کشور، تقویت حکمرانی و واقعیسازی تعرفهها، جلوگیری از برداشتهای غیرمجاز و همچنین افزایش بهرهوری و هوشمندسازی کشاورزی ضروری است.
مشهودی در پایان تأکید کرد: ناترازی انرژی و آب در کنار زیانهای اقتصادی، پیامدهای اجتماعی و زیستمحیطی گستردهای به دنبال دارد و بدون برنامهریزی راهبردی در دو سطح کوتاهمدت و بلندمدت، امنیت غذایی و توسعه پایدار کشور با چالشهای جدی مواجه خواهد شد.
انتهای پیام
نظرات