به گزارش ایسنا، امروز (۱۴ مهرماه) اولین سالروز «روز تهران» به پاسداشت هویت تاریخی، فرهنگی و اجتماعی پایتخت نامگذاری شده است. دلیل انتخاب این تاریخ این است که در ۱۴ مهر ۱۲۸۶ خورشیدی، نخستین «نقشه رسمی تهران» توسط نجمالدوله ترسیم شد. این نقشه در واقع اولین سند مدون و علمی از محدوده و بافت شهری تهران بود.
تهران در ابتدا روستایی در دامنههای جنوبی البرز و در حاشیه شهر تاریخی ری بود؛ در دوران صفوی و به ویژه زمان شاه طهماسب اول، این روستا اهمیت یافت و نخستین حصار دفاعی آن ساخته شد. شاه طهماسب برای حفاظت از شهر، حصاری با چهار دروازه بنا کرد که ورودیهای اصلی شهر را شکل میداد. این ۴ دروازه شامل دروازه دولاب در شرق، دروازه قزوین در غرب، دروازه شمیران در شمال و دروازه حضرت عبدالعظیم در جنوب بودند.

این حصار و دروازهها نشان از تبدیل یک روستای کوچک به شهری دارای هویت و جایگاه سیاسی داشت. در دوره قاجار، با انتقال پایتخت به تهران توسط آغامحمدخان، این شهر به تدریج مرکز حکومت شد و توسعه بیشتری پیدا کرد. در ادامه ناصرالدینشاه نیز حصار تازهای با ۱۲ دروازه بنا کرد که مرزهای تهران را گسترش داد و سیمای تازهای به شهر بخشید.
تهران از یک سکونتگاه محدود در کنار ری، امروز به کلانشهری با بیش از ۱۴ میلیون نفر در منطقه شهری تبدیل شده است. گسترهای از برجها، بزرگراهها، مترو، مراکز علمی و فرهنگی و اقتصادی، تهران را به قلب تپنده کشور بدل کرده است. نقشهای که در سال ۱۲۸۶ توسط نجمالدوله ترسیم شد، نقطه عطفی در مدیریت و شناخت این شهر به شمار میرود و امروز ۱۴ مهر، یادآور آن سند تاریخی، «روز تهران» نام گرفته است.
با وجود پیشرفتهای این شهر، تهران امروز با چالشهای جدی مواجه شده است؛ ترافیک، آلودگی هوا و آلودگی صوتی، رشد ناتوازن شهری، حریم شهر، حاشیه نشینی، ناکارآمدی مدیریت شهری و جزیرهای بودن تصمیمها، گسست فرهنگی در کالبد شهر، ناترازی آب و فرونشست زمین، آسیبهای اجتماعی، بافت فرسوده و ساختمانهای ناایمن از جمله چالشهای این روزهای پایتخت است که با زندگی روزمره مردم گره خورده است.
ترافیک، آلودگی هوا و صوتی
رشد سریع جمعیت و گسترش شهر بدون توسعه متناسب با زیرساخت حملونقل باعث شده ترافیک در تهران به یک معضل و به یکی از پرترافیکترین شهرهای جهان بدل شود. از طرفی رشد صنعتی، تمرکز خودروها و شرایط جغرافیایی باعث شده که تهران در بسیاری از روزهای سال با بحران آلودگی هوا دستوپنجه نرم کند. با این حال شهرداری تهران طی سالهای اخیر روی مساله توسعه ناوگان حمل و نقل عمومی از جمله اتوبوسهای برقی و غیربرقی و افزایش ایستگاههای مترو و قطارهای شهری تمرکز کرده و در مواردی دیگر برای کاهش حمل و نقل و آلودگی هوا اقداماتی را انجام داده است.
بیشتر بخوانید:
ورود تدریجی تاکسیهای برقی و قطار ملی به خطوط حمل و نقل
زاکانی: قرارداد ۷۰۰۰ اتوبوس منعقد شده که شامل ۲۹۰۰ خارجی (۴۰۰ دوکابین) و مابقی داخلی است؛ امیدواریم تا نوروز آینده ۲۵۰۰ دستگاه تحویل میشود.علیرضا زاکانی، شهردار تهران با اشاره به رویکرد شهرداری پایتخت در حوزه حمل و نقل عمومی در این باره میگوید: امسال حدود ۵۰ درصد بودجه شهرداری صرف حملونقل و عمران شده است. همه خطوط ۷ گانه مترو تا آبان تکمیل میشوند و ۴ خط جدید و توسعه خطوط ۴ و ۶ مترو نیز با اعتباری معادل ۹۰۰ همت در دست اجراست. تاکنون ۱۱۸۱ واگن در شهر به خدمت گرفته شده و وظیفه جدی ما بازسازی آنهاست. برای ۱۱۸۴ واگن نیز قرارداد بستیم که ۱۱۳ واگن آن ملی است. ۱۰۷۱ واگن نیز خارجی است که ۱۲ رام (۸۴ واگن) به صورت کامل وارد میشود و بناست نخستین رام بهمن ماه تحویل شهرداری شود. در حوزه اتوبوسرانی هم در آغاز دوره تنها ۱۸۸۰ اتوبوس وجود داشت که ۸۶۰ دستگاه فعال بود؛ اکنون ۵۰۰ دستگاه بازسازی و ۱۸۰۹ دستگاه نو وارد ناوگان شده است. قرارداد ۷۰۰۰ اتوبوس منعقد شده که شامل ۲۹۰۰ خارجی (۴۰۰ دوکابین) و مابقی داخلی است و امیدواریم تا نوروز آینده ۲۵۰۰ دستگاه تحویل شود.
از سوی دیگر آلودگی صوتی در برخی از شهرهای دنیا از جمله تهران به مرحلهای رسیده که سازمان جهانی بهداشت آن را تهدیدی جدی برای سلامت عمومی میداند. ترافیک سنگین و بوقهای مکرر، موتورسیکلتها، فعالیتهای عمرانی و ساختوسازهای بیوقفه، مراکز تجاری، بازارها و تبلیغات صوتی و حمل و نقل هواپیما و متروی خطوط ریلی از جمله عوامل آلودگی صوتی در شهر تهران است.
شهرداری تهران در سالهای اخیر چند بار از طرحهای سنجش و پایش صوتی صحبت کرده، حتی در برخی مناطق سامانههایی برای اندازهگیری آلودگی صوتی نصب شده، اما هنوز نظام کنترلی و الزام قانونی مؤثری وجود ندارد.
رشد ناتوازن شهری
تهران در چند دهه اخیر بیبرنامه و یکسویه رشد کرده؛ شمال شهر ثروتمندتر و سبزتر شده، در حالی که جنوب شهر با کمبود امکانات، آلودگی و فرسودگی دستوپنجه نرم میکند. این شکاف طبقاتی و فضایی باعث نابرابری در دسترسی به خدمات عمومی، آموزش، بهداشت و کیفیت زندگی شده. رشد ناعادلانه، یکی از عمیقترین زخمهای پنهان پایتخت است.
تجمیع نهادهای حکومتی، اقتصادی و آموزشی در تهران نه تنها بار مضاعفی بر دوش این شهر گذاشته، بلکه باعث شکلگیری تمرکزگرایی شدید در حوزههای مختلف شده است؛ تمرکز امکانات و فرصتهای شغلی، خدمات رفاهی، زیرساختهای آموزشی و مراکز تصمیمگیری ملی، موجی از مهاجرت گسترده به پایتخت را رقم زده و پیامدهایی همچون رشد بیرویه جمعیت، افزایش تراکم ساختمانی، فشار مضاعف بر حملونقل عمومی و شبکه ترافیکی، آلودگی هوا، کاهش کیفیت زندگی و نابرابریهای منطقهای را به دنبال داشته است. این روند به مرور موجب شده است که تهران با مشکلات پیچیدهای در حوزه مدیریت شهری، توزیع عادلانه منابع و حفظ محیطزیست روبهرو شود و ضرورت بازنگری در سیاستهای تمرکززدایی و توسعه متوازن سایر مناطق کشور بیش از پیش احساس شود.
استاندار تهران: در تهران میانگین تراکم جمعیت به بیش از هزار نفر میرسد که ۲۰ برابر میانگین کشوری استمحمدصادق معتمدیان، استاندار تهران در این خصوص با اشاره به تراکم بالای جمعیتی در استان، اظهار کرد: میانگین تراکم جمعیت در کشور ۴۹ نفر در هر کیلومتر مربع است، اما در تهران این رقم به بیش از هزار نفر میرسد که ۲۰ برابر میانگین کشوری است. واگذاریهای جمعیتی بدون توجه به زیرساختها و توان اکولوژیک استان عامل اصلی چالشهایی چون کمآبی، ترافیک و آلودگی هواست و ۴۲ درصد از مصرف منابع آب تولیدی استان در بخش آب است. این میزان پنج برابر میانگین کشوری است.
حریم شهر
حریم شهر تهران در واقع مرز تنفسی و حفاظتی پایتخت است که باید مانع از گسترش بیرویه و بیضابطه شهر شود؛ اما در عمل سالهاست که این حریم به میدان رقابت ساختوسازهای غیرمجاز، تغییر کاربری اراضی کشاورزی و استقرار سکونتگاههای بیبرنامه تبدیل شده است. نبود نظارت مؤثر، تداخل وظایف میان نهادهای مختلف و سودجویی برخی مالکان زمین باعث شده بخشهایی از حریم شرقی، جنوبی و غربی تهران به تدریج در قالب شهرکها و مناطق مسکونی جدید بلعیده شود. این روند نهتنها مرزهای قانونی تهران را از بین برده، بلکه اکوسیستم طبیعی اطراف شهر را نیز در معرض تهدید جدی قرار داده است.
از سوی دیگر، توسعه بیرویه در حریم باعث افزایش بار جمعیتی بر زیرساختهای شهری شده است. مناطق تازهساز اطراف پایتخت بدون دسترسی کافی به آب، فاضلاب، حملونقل عمومی و خدمات شهری شکل گرفتهاند و در عمل وابسته به امکانات تهراناند. این وابستگی سبب شده فشار مضاعفی بر منابع آب، انرژی، شبکه ترافیک و خدمات عمومی وارد شود. در نبود برنامهریزی جامع، حریم تهران بهجای آنکه کمربند حفاظتی شهر باشد، به کمربند بحران بدل شده؛ مرزی که باید سپر پایتخت در برابر گسترش بیرویه باشد، اکنون خود به نقطه آغاز بسیاری از مشکلات شهری تبدیل شده است.
معاون شهردار تهران: کنترل از حریم باید توسط شهرداری انجام شودلطفالله فروزنده معاون شهردار تهران در این خصوص به ایسنا میگوید: اگر مراقبت از موضوع حریم انجام نشود، این حوزه دچار آسیب میشود و مسائل اجتماعی و امنیتی به دنبال خواهد داشت. ما معتقدیم با توجه به توانمندیهایی که شهرداری در اختیار دارد و همچنین وظیفه قانونی که بر عهده دارد، حفاظت و کنترل از حریم باید توسط شهرداری انجام شود، چرا که هیچ نهاد دیگری توان اجرای این مسئولیت را ندارد.
حاشیهنشینی
حاشیهنشینی در تهران یکی از عمیقترین چالشهای اجتماعی و شهری پایتخت است که ریشه در مهاجرت بیرویه، گرانی مسکن و نابرابری اقتصادی دارد. در دهههای اخیر، بسیاری از مهاجران از استانهای کمبرخوردار برای یافتن شغل و زندگی بهتر به تهران آمدهاند، اما به دلیل ناتوانی در تأمین هزینههای سنگین مسکن در محدوده اصلی شهر، در مناطق حاشیهای و خارج از بافت رسمی سکونت یافتهاند. محلههایی در جنوب، شرق و غرب تهران مانند خلازیر، شهرکهای اطراف بزرگراه آزادگان یا حاشیه اسلامشهر و پاکدشت نمونههایی از این سکونتگاههای غیررسمیاند که در نبود زیرساخت، خدمات بهداشتی، آموزش و امنیت کافی شکل گرفتهاند.
این مناطق معمولاً فاقد طرحهای تفصیلی، دسترسی ایمن و امکانات شهری هستند و ساکنانشان با احساس طرد اجتماعی و نابرابری شدید مواجهند. فقدان حضور مؤثر نهادهای خدماتی و فرهنگی در این نواحی موجب شده آسیبهای اجتماعی همچون اعتیاد، ترک تحصیل، بیکاری و فقر مزمن در آنها گسترش یابد. از سوی دیگر، نبود برنامهریزی جامع برای ساماندهی حاشیهنشینی، فاصلهی طبقاتی میان مرکز و پیرامون شهر را عمیقتر کرده است. حاشیهنشینی در تهران دیگر صرفاً یک معضل کالبدی نیست، بلکه نشانهای از نابرابری ساختاری و بیعدالتی فضایی در پایتخت به شمار میآید.
ناکارآمدی مدیریت شهری و جزیرهای بودن تصمیمها
این مشکل ریشه در ساختار پیچیده و چندلایهی ادارهی تهران دارد. در حالیکه شهرداری باید محور اصلی سیاستگذاری و اجرای برنامههای شهری باشد، دهها نهاد، سازمان و دستگاه دیگر نیز بهطور موازی و بدون هماهنگی در امور شهر دخالت دارند؛ از وزارتخانهها و شرکتهای دولتی گرفته تا نهادهای خدماتی و نظامی. این تداخل وظایف و نبود مدیریت یکپارچه باعث شده بسیاری از پروژههای شهری یا با تأخیر و هزینه مضاعف اجرا شوند یا اصلاً به نتیجه نرسند. در چنین شرایطی، حتی تصمیمهای درست هم در میان بوروکراسی و اختلاف نظر دستگاهها خنثی میشوند.
نتیجه این ساختار جزیرهای، شهریست که هر بخش آن راه خود را میرود؛ حملونقل، مسکن، محیطزیست، پسماند و خدمات شهری به جای آنکه در قالب یک برنامه منسجم پیش بروند، هر کدام در مسیر جداگانهای حرکت میکنند. این ناهماهنگی نه تنها مانع تحقق چشمانداز توسعه پایدار در تهران شده، بلکه سرمایههای مالی و انسانی شهر را نیز هدر داده است. نبود رویکرد یکپارچه در مدیریت شهری باعث میشود تصمیمهای کوتاه مدت بر منافع بلند مدت غلبه کند و سیاستهای شهری به جای حل مسائل، صرفاً مُسکّنی موقت برای مشکلات مزمن پایتخت باشند.
بیشتر بخوانید:
پیشبینی کردهایم که برخی دستگاهها به مدیریتهای شهری واگذار شوند
موسیالرضا حاجیبگلو، رئیس شورای عالی استانها نیز با اشاره به احتمال تحقق لایحه مدیریت یکپارچه شهری تصریح میکند: تکلیف برنامه توسعه هفتم همین مساله است و به شورای عالی استانها تکلیف شده که آن دسته از دستگاههایی که خدماترسان هستند و ظرفیت ادغام و واگذاری به مدیریتهای شهری را دارند، برای این منظور برنامه ارائه دهند.
وی ادامه داد: این دیگر جزو قانون برنامه توسعه هفتم است و دستگاهها نمیتوانند مقاومت کنند یا بگویند نمیخواهند قانون را اجرا کنند. ما این حکمرانی را با مجلس هماهنگ کردهایم و انصافاً کمیسیون شوراها و امور داخلی مجلس نسبت به این موضوع سنگ تمام گذاشتند. ما هم پیشبینی کردهایم که برخی دستگاهها با منابعشان به مدیریتهای شهری واگذار شوند. البته برنامه اول این است که این طرح ابتدا در کلانشهرها اجرایی شود؛ من امیدوارم از یکی، دو ماه آینده این طرح آماده شده و به صحن علنی مجلس برود.
گسست فرهنگی در کالبد شهر
گسست فرهنگی در کالبد شهر تهران یکی از پیامدهای مستقیم توسعه شتابزده و بیهویت چند دهه اخیر است. بافت تاریخی و محلههای قدیمی که زمانی بازتابی از فرهنگ، همزیستی و هویت ایرانی ـ تهرانی بودند، بهتدریج زیر فشار برجسازی، پروژههای تجاری و خیابانکشی از میان رفتهاند. محلههایی که زمانی ساکنانشان یکدیگر را میشناختند و هویت جمعی روشنی داشتند، امروز جای خود را به آپارتمانهای بیروح و بیتعامل دادهاند. در بسیاری از مناطق، نشانههای فرهنگی و تاریخی شهر ـ از معماری سنتی و حیاطدار گرفته تا گذرها و میدانچههای محلی ـ حذف شده و چهره تهران را به شهری شبیه صدها کلانشهر بیریشه دیگر بدل کرده است.
بیشتر بخوانید:
این گسست فرهنگی فقط ظاهری نیست؛ بلکه بر رفتار و روابط اجتماعی شهروندان هم تأثیر گذاشته است. حذف فضاهای جمعی اصیل، کاهش حس تعلق به محله و جایگزینی ارزشهای مصرفی به جای مشارکت اجتماعی، سبب شده تهران به شهری بیحافظه و بیپیوست تبدیل شود. در غیاب عناصر هویتبخش، شهروندان ارتباط عاطفی خود را با محیط زندگیشان از دست دادهاند و این مسئله در درازمدت زمینهساز بیاعتمادی، بیتفاوتی اجتماعی و زوال سرمایه فرهنگی پایتخت شده است. بازگرداندن هویت فرهنگی به کالبد تهران نیازمند بازنگری جدی در سیاستهای نوسازی شهری و توجه به میراث ملموس و ناملموس محلههای قدیمی است.
عضو شورای شهر تهران: الگوی شهرسازی تهران در دوره پهلوی به سمت الگوی شهرسازی غربی رفت؛ رشد بی رویه شهر تهران بدون اصول شهری و محور قرار گرفتن هویت باعث افزایش جمعیت شداحمد علوی، رئیس کمیته گردشگری شورای شهر تهران با بیان اینکه تهران ۱۵۰ سال پیش در دوره قاجار بین ۱۵ تا ۲۰ هزار جمعیت داشت، خاطرنشان کرد: این شهر آب و هوای خوب و باغهایی زیبا داشت اما چه اتفاقی افتاد که به امروز رسید؟ الگوی شهرسازی تهران در دوره پهلوی به سمت الگوی شهرسازی غربی رفت و مغازهها کم کم به مالهای بزرگ تبدیل شدند. میدانهای سنتی شهر به بهانه اصلاح ترافیکی تقریبا حذف شدند. رشد بی رویه شهر تهران بدون اصول شهری و محور قرار گرفتن هویت باعث افزایش جمعیت میشود و هرچه جمعیت اضافه میشود، توسعه شهر برمبنای هویت نیست و برمبنای نیازهای مردم است.
وی ادامه داد: به جایی رسیدهایم که در آخر هفتهها این شهر مقصد گردشگری نیست و مردم در خروجیهای شهر تهران قرار دارند. ما نتوانستیم هویت شهر تهران را به مردم منتقل کنیم چرا که از روشهای سنتی جذب مخاطب استفاده کردیم. اصفهان و شیراز یک مقصد گردشگری تلقی میشود؛ اما در تهران چقدر توانستیم از تبلیغات مدرن تر استفاده کنیم؟ باید فناوریهای نوین را به کار ببریم تا در تبلیغات روند رو به رشدی را طی کنیم.
بحران منابع آب و فرونشست زمین
بحران منابع آب و پدیدهی فرونشست زمین از جدیترین تهدیدهای پنهان برای آیندهی تهران به شمار میروند. رشد جمعیت، توسعه بیرویه شهری و برداشت بیحد از سفرههای آب زیرزمینی طی دهههای اخیر باعث شده دشت تهران در وضعیت بحرانی قرار گیرد. کاهش بارندگی، تخریب پوشش گیاهی و نفوذناپذیر شدن خاک به دلیل آسفالت و ساختوساز، منابع طبیعی تغذیه آب زیرزمینی را محدود کرده است. تهران سالهاست بیش از ظرفیت طبیعیاش از آب بهرهبرداری میکند؛ در حالیکه همزمان الگوی مصرف در بخش خانگی و صنعتی اصلاح نشده است. این برداشت بیرویه موجب افت شدید سطح آبهای زیرزمینی و در نهایت بروز پدیده فرونشست شده است.
فرونشست زمین در تهران، برخلاف زلزله یا سیل، صدایی ندارد اما آثارش ویرانگر است. طبق برآوردهای کارشناسان، بخشهایی از جنوب و جنوبغرب پایتخت سالانه تا ۳۰ سانتیمتر نشست میکنند؛ رقمی که چند برابر میانگین جهانی است و میتواند به زیرساختهای حیاتی مانند خطوط مترو، لولههای آب و گاز و ساختمانها آسیب جدی وارد کند. این پدیده نه تنها امنیت کالبدی شهر را تهدید میکند، بلکه در بلندمدت حیات زیستمحیطی تهران را نیز به خطر میاندازد. حل این بحران نیازمند تغییر رویکرد مدیریتی از مصرفمحور به حفاظتمحور، بازچرخانی آب، احیای دشتها و کنترل توسعهی کالبدی شهر است؛ چرا که ادامه روند کنونی، معنایی جز فرورفتن تدریجی پایتخت در زیر پای خود ندارد.
آسیبهای اجتماعی
آسیبهای اجتماعی تهران یکی از پیچیدهترین و چالشبرانگیزترین زخمهای پنهان پایتخت محسوب میشوند که ریشه در ترکیبی از مهاجرت بیرویه، نابرابری اقتصادی، رشد ناتوازن شهری و ضعف نظامهای حمایتی دارند. بخش قابل توجهی از جمعیت حاشیهنشین و مهاجران در مناطقی زندگی میکنند که دسترسی کافی به خدمات آموزشی، بهداشتی و فرهنگی ندارند. این کمبودها، زمینه را برای بروز آسیبهایی مانند اعتیاد، کارتنخوابی، بیکاری مزمن و ترک تحصیل فراهم کرده است و باعث شده بسیاری از ساکنان این مناطق از فرصتهای رشد فردی و اجتماعی محروم شوند.
در کنار حاشیهنشینی، اعتیاد و مصرف مواد مخدر یکی از چالشهای جدی تهران است. مراکز تجمع افراد معتاد در مناطق جنوب و جنوبغربی شهر، علاوه بر تهدید امنیت شهری، سلامت عمومی را نیز به مخاطره میاندازد. نبود مراکز درمان و بازتوانی کافی، برخورد انتظامی صرف و غفلت از رویکردهای پیشگیرانه باعث شده این آسیب مزمن باقی بماند. اعتیاد نه تنها به افراد مبتلا صدمه میزند، بلکه خانوادهها و محلهها را نیز درگیر چرخه فقر و خشونت میکند.
آسیبهای اجتماعی تهران همچنین شامل کودکان کار و خیابان میشود. هزاران کودک و نوجوان در چهارراهها، بازارها و ایستگاههای مترو به کارهای پرخطر و درآمد پایین مشغولاند. فقدان حمایت اجتماعی و آموزش رسمی باعث شده این گروهها به مرور وارد چرخه آسیبهای دیگر شوند و آینده آنها و شهر را با بحرانهای اجتماعی و اقتصادی مواجه کند. همچنین نابرابری جنسیتی و تبعیضهای فرهنگی در برخی محلهها، دسترسی به فرصتهای برابر را محدود کرده و محرومیتهای اجتماعی را تشدید میکند.
فرهنگ شهری، امنیت روانی و اعتماد اجتماعی نیز از دیگر وجوه آسیب اجتماعی تهران هستند. نابرابری فضایی، فقدان فضاهای جمعی و فرهنگی و افزایش خشونتهای روزمره باعث شده شهروندان به یکدیگر بیاعتماد شوند و احساس تعلق به شهر کاهش یابد. این بیاعتمادی، مشارکت شهروندان در برنامههای توسعه و مدیریت شهری را محدود میکند و در بلند مدت توان شهر برای حل مسائل اجتماعی و ایجاد شهری پایدار را کاهش میدهد. به بیان دیگر، آسیبهای اجتماعی تهران نه تنها معضلات فردی بلکه چالشهای ساختاری و نهادی شهر هستند که بدون راهبردهای جامع و میانمدت قابل حل نیستند.
فرمانده یگان حفاظت شهرداری تهران: در شش ماه گذشته ۵۳۳۶ متکدی و ۱۳۶۹۷ کارتنخواب از سطح شهر جمعآوری شدند که به ترتیب ۷۴۹ و ۷۳۴ نفر آنان زن بودند.سردار سیدهادی موسوی، فرمانده یگان حفاظت شهرداری تهران درخصوص آخرین وضعیت ساماندهی آسیبهای اجتماعی در تهران عنوان کرد: طی شش ماه گذشته نزدیک به یک کیلوگرم مواد مخدر کشف و ۲۶۹ معتاد متجاهر و ۴۰ فروشنده مواد مخدر شناسایی و دستگیر شدند.
مشاور شهردار تهران ادامه داد: در طرحهای ساماندهی اجتماعی نیز ۵۳۳۶ متکدی و ۱۳۶۹۷ کارتنخواب از سطح شهر جمعآوری شدند که به ترتیب ۷۴۹ و ۷۳۴ نفر آنان زن بودند. همچنین ۶۶۲۵ معتاد شناسایی و به واحد آسیبهای اجتماعی شهرداری تحویل داده شدند.
بافت فرسوده و ساختمانهای ناایمن
بیشتر خوانید:
ایمنی روی کاغذ؛ ساختمانهای بحرانی هنوز در لیست خطر
وجود محلههای فرسوده و خطرپذیری در برابر حوادثی مانند زلزله تهدیدی جدی برای ساکنان محسوب میشود چرا که بسیاری از این مناطق به دلیل قدمت بالا، فرسایش سازهها و نبود استانداردهای مهندسی، از ایمنی لازم برخوردار نیستند و در صورت وقوع بلایای طبیعی، خسارتهای جانی و مالی سنگینی به دنبال خواهند داشت. تراکم بالای جمعیت در این محلهها، بافتهای تنگ و فشرده، کوچههای باریک و دسترسی دشوار خودروهای امدادی نیز بر شدت آسیبپذیری میافزاید. علاوه بر خطرات مستقیم ناشی از زلزله یا دیگر حوادث، زندگی در چنین محیطهایی کیفیت زندگی ساکنان را تحتتأثیر قرار داده و مشکلات اجتماعی و اقتصادی متعددی ایجاد میکند. از این رو، نوسازی بافتهای فرسوده و اجرای برنامههای مقاومسازی و بهسازی شهری، ضرورتی اجتنابناپذیر برای ارتقای ایمنی، توسعه پایدار و بهبود شرایط زندگی در کلانشهرها به شمار میرود.
همچنین بازار تهران و مناطق پرجمعیت پایتخت، محل فعالیت هزاران کسبه و خانواده است اما بسیاری از این ساختمانها فاقد استانداردهای ایمنی کافی هستند. نقص سیستمهای اعلام و اطفای حریق، ضعف زیرساختهای برق و نبود مسیرهای خروج مناسب و مقاوم نبودن سازه خطرات جانی و مالی گستردهای به همراه دارد. واحدهای تجاری بیشترین تعداد ساختمانهای پرخطر را تشکیل میدهند و بسیاری از ساختمانهای مسکونی قدیمی و برخی مراکز درمانی نیز در گروه ساختمانهای بحرانی قرار دارند. کارشناسان هشدار میدهند که در صورت عدم توجه به ایمنی، وقوع هر حادثهای میتواند ابعاد گستردهای پیدا کند و خسارات جانی و مالی فراوانی به دنبال داشته باشد.
لطفالله فروزنده معاون شهرداری تهران درباره بافت فرسوده پایتخت به ایسنا اظهار کرد: برای بافت فرسوده برنامههای موضعی و موضوعی داریم؛ طرحهای ترمیم بافت فرسوده در کن، منطقه ۱۲ و محله هرندی و گودنشینان باغ آذری از این دست هستند. شهر تهران علاوه بر بافت فرسوده بافت ناپایدار هم دارد؛ ۵۰ درصد از شهر تهران باید بازسازی شود و از این طریق میتوان شهر را نوسازی کرد. ترمیم بافت فرسوده عزم دولت را میخواهد؛ دولت باید بیاید و مصوب کند و به مردم طرحهای تشویقی و اقتصادی دهد تا سرمایهگذاران وارد شوند و مردم خودشان ساخت و سازها را انجام دهند.
وی با اشاره به ایمنی بازار تهران گفت: برنامهمان این است که باراندازها به بیرون از شهر منتقل شوند؛ این مسئله تا ۴۰ درصد از حمل و نقل را کاهش میدهد و در این خصوص در حال مذاکره با اصناف هستیم. نزدیک به ۱۶ هکتار در میدان ترهبار آماده کردیم و بخش خصوصی و بنکداران را پای کار آوردیم و برای انتقال بخشی از صنایع و صنوف هم مذاکرات لازم را داشتیم و جایشان را هم مشخص کردهایم.
معاون سازمان آتشنشانی تهران: ۷۸ هزار و ۹۰۹ ساختمان ناایمن در تهران شناسایی شدهاندکامران عبدولی، معاون پیشگیری سازمان آتشنشانی تهران درباره ساختمانهای ناایمن شهر میگوید: ۷۸ هزار و ۹۰۹ ساختمان ناایمن در تهران توسط این سازمان شناسایی شده و بیشترین تعداد این ساختمانها مربوط به واحدهای تجاری با ۲۸ هزار و ۳۵۴ ساختمان است؛ تعداد ساختمانهای بحرانی در ابتدای سال گذشته ۱۲۹ مورد بود و با تلاش مضاعف و همکاری شهرداران نواحی، دادستانی و کمیتههای ایمنی، این تعداد در یک سال و نیم گذشته به ۶۰ مورد کاهش یافته است.
به گزارش ایسنا، روز تهران تنها یک مناسبت تقویمی نیست؛ فرصتی است برای بازاندیشی در گذشته و آینده پایتخت. تهران در طول قرون از روستایی کوچک به یک کلان شهر بدل شده اما برای حفظ جایگاه و بهبود کیفیت زندگی شهروندان، نیازمند تصمیمات راهبردی و بلندمدت در حوزههای زیستمحیطی، حملونقل، ایمنی و عدالت شهری است.
انتهای پیام
نظرات