در این شرایط، تلویزیون برای حفظ جذابیت و ارتباط با مخاطب، نیازمند بازتعریف جایگاه خود است. بهرهگیری از فناوریهای نوین، تولید محتواهای متنوع و کوتاه و ایجاد فرصتهای مشارکت فعال برای مخاطب، از جمله مسیرهایی است که رسانه سنتی میتواند خود را با دنیای دیجیتال همگام کند.
حسین حیدری، کارشناس هنرهای دیجیتال و رسانه، در گفتوگو با ایسنا درباره تغییرات رفتار مخاطبان در عصر دیجیتال گفت: امروزه مخاطبان دیگر مانند گذشته به برنامههای طولانی تلویزیونی علاقهمند نیستند و بیشتر دنبال محتواهای کوتاه و متناسب با سلیقه شخصی خود هستند. فضای مجازی این امکان را به آنها داده تا در هر زمان و مکان محتواهای مورد علاقهشان را انتخاب و مصرف کنند و حتی در برخی برنامهها مشارکت داشته باشند.
وی ادامه داد: تلویزیون سنتی باید خود را با این تغییرات تطبیق دهد. یکی از راهها تعامل بیشتر با مخاطب، تولید برنامههای کوتاه، استفاده از پلتفرمهای مختلف و همکاری با تولیدکنندگان محتوا و اینفلوئنسرهاست. حتی میتوان با انتشار تیزرها و پشت صحنه برنامهها در شبکههای اجتماعی، مخاطبان دیجیتال را به تماشای تلویزیون ترغیب کرد.
تولید محتوا و استراتژی دیجیتال
حیدری درباره استراتژیهای موفق در جذب مخاطب دیجیتال بیان کرد: مخاطب امروز به دنبال محتوایی است که با علاقه شخصی او همخوانی داشته باشد. تلویزیون باید تولید محتوا را براساس دادهها و تحلیل رفتار کاربران انجام دهد و برنامهها صرفاً طبق سلیقه مدیران شکل نگیرند. همچنین بررسی رفتار مخاطبان نسل جوان در پلتفرمهای مختلف و شناخت ژانرهای محبوب آنها میتواند در طراحی استراتژیهای محتوایی کمککننده باشد.
وی در خصوص نقش تکنولوژیهای نوین گفت: تلویزیون نباید تنها یک مانیتور برای پخش برنامه باشد؛ بلکه باید تعامل را در خود جای دهد. فناوریهایی مانند پخش زنده تعاملی، واقعیت افزوده و هوش مصنوعی میتوانند تجربهای متفاوت ایجاد کنند. مخاطب بتواند زاویه دید برنامه را انتخاب کند، با مجری و مهمانها گفتوگو کند یا در نظرسنجیها و رایگیریها مشارکت داشته باشد. واقعیت افزوده هم این امکان را میدهد که مخاطب حضور واقعی در برنامهها و مسابقات را تجربه کند و مرز بین تماشا و حضور از بین برود.
تجربه مخاطب و تعامل دیجیتال
حیدری درباره شخصیسازی تجربه مخاطب گفت: تلویزیون باید تبدیل به یک پلتفرم هوشمند شود که دسترسی آزاد به محتوا داشته باشد، دادههای کاربران را جمعآوری و تحلیل کند و بر اساس علاقه و رفتار آنها محتوا تولید کند. میتوان از مدل نتفلیکس الهام گرفت و برای هر کاربر صفحه خانگی متفاوتی ارائه داد. همچنین از طریق تلف همراه میتوان نظرسنجی و چالش برگزار کرد، جوایزی اهدا و مخاطب را به مشارکت فعال و وفاداری تشویق کرد.
چالشها و آینده حرفهای
وی درباره چالشهای حرفهای خود و توصیه به علاقهمندان گفت: بزرگترین چالش در مسیر حرفهای، هماهنگ شدن با تغییرات سریع فناوری و نیازهای مخاطب است. توصیه من به علاقهمندان جوان این است که به یادگیری مداوم ادامه دهند، با تحلیل داده و شناخت رفتار مخاطب آشنا شوند و انعطافپذیری در استفاده از تکنولوژیهای نوین را سرلوحه کار خود قرار دهند.
حیدری ادامه داد: در فضاهای مجازی میبینیم که بسیاری از کاربران بدون بررسی منبع، هر خبری را باور و بازنشر میکنند. این نشاندهنده پایین بودن سطح آگاهی رسانهای در جامعه است.
چالش اصلی؛ سرعت، هیجان و نبود تحلیل
وی با اشاره به دشواری تشخیص اخبار درست از شایعات افزود: فضای مجازی بهدلیل سرعت بالای انتشار مطالب، فرصت تحلیل را از مخاطب میگیرد.
مسیر ارتقاء؛ از ذهن انتقادی تا بررسی منبع
حیدری در پاسخ به راهکار افزایش مهارت کاربران، تأکید کرد: اولین گام، ارتقای سواد رسانهای از طریق مطالعه و آموزش مستمر است. باید همیشه این سؤال را در ذهن داشته باشیم که گوینده خبر کیست؟ هدفش چیست؟ و منبعش کجاست؟ ذهنیت انتقادی باید در کاربران تقویت شود و مهمتر از همه اینکه نباید هیچ خبری را در نگاه اول باور کرد.
وظیفه رسانههای رسمی؛ شفافیت، صداقت و آموزش
وی در ادامه نقش رسانههای رسمی را بسیار مهم دانست و بیان کرد: رسانههای رسمی و دولتی باید اخبار را شفاف، دقیق و بدون اغراق منتشر کنند. اعتماد عمومی تنها با صداقت و بیطرفی بازسازی میشود.
این کارشناس هنرهای دیجیتال گفت: در کنار آن، لازم است برنامههای آموزشی با محتوای جذاب و سرگرمکننده درباره سواد رسانهای برای عموم مردم تولید شود؛ نه صرفاً برنامههای خشک و رسمی. همچنین آموزش سواد رسانهای باید بهعنوان درسی عمومی در مدارس و دانشگاهها گنجانده شود.
شبکههای اجتماعی؛ میدان دو لبه
حیدری در ادامه در پاسخ به اینکه آیا شبکههای اجتماعی بیشتر موجب گسترش اطلاعات غلط میشوند، افزود: الگوریتمهای فضای مجازی طوری طراحی شدهاند که محتوای احساسی و پربازدید را در اولویت قرار میدهند. همین موضوع باعث گسترش اخبار جعلی میشود.
این کارشناس هنرهای دیجیتال و تلویزیون ادامه داد: البته محتوای آموزشی مفید هم وجود دارد، اما در مجموع، شبکههای اجتماعی امروز بیشتر به انتشار اطلاعات نادرست دامن زدهاند تا آموزش آگاهانه.
سواد رسانهای؛ سپر دفاعی در برابر جنگ اطلاعاتی
وی درباره نقش سواد رسانهای در برابر جنگ روایتها گفت: هر پیام رسانهای، از یک خبر ساده تا یک تیزر تبلیغاتی، هدف خاصی دارد. فردی که سواد رسانهای دارد میتواند این هدف پنهان را تشخیص دهد؛ اینکه چه سازمانی خبر را منتشر کرده، چه منافعی در پشت آن است و با چه هدفی مخاطب را هدف گرفته است. این آگاهی سپر دفاعی جامعه در برابر جنگ اطلاعاتی است.
آموزش کودکان و نوجوانان؛ از امنیت سایبری تا تفکر انتقادی
حیدری با اشاره به حساسیت تربیت نسل دیجیتال تأکید کرد: کودکان و نوجوانان فعالترین کاربران فضای مجازی هستند. باید از سنین پایین آموزش ببینند که فضای مجازی هم مانند فضای حقیقی قوانین و پیامد دارد. آموزش آنها باید جامع باشد؛ از حفظ اطلاعات شخصی و امنیت سایبری گرفته تا درک این واقعیت که هر چیزی در اینترنت الزاماً حقیقت ندارد.
این کارشناس هنرهای دیجیتال و تلویزیون به تجربه کشورهای پیشرفته اشاره کرد و گفت: در بسیاری از کشورها، آموزش سواد رسانهای از مقطع ابتدایی آغاز میشود و بخشی از برنامه رسمی مدارس است. در این کشورها، شهروندان یاد میگیرند که چگونه منبع خبر را بررسی کنند، احساسات خود را مدیریت کنند و قربانی جنگ اطلاعاتی نشوند. ایران هم باید به این سمت حرکت کند.
تأثیر فناوریهای نوین؛ شمشیر دو لبه
حیدری درباره نقش هوش مصنوعی و الگوریتمها، تاکید کرد: هوش مصنوعی در عین حال که میتواند به پالایش اطلاعات و ارائه محتوای دقیق کمک کند، ممکن است به وابستگی و تنبلی ذهنی کاربران هم دامن بزند. این فناوری باید در خدمت افزایش آگاهی باشد، نه جایگزینی برای تفکر انسان.
انتهای پیام


نظرات