معاون کتابخانه مرکزی و نشر دانشگاه فردوسی مشهد، گفت: هدف اصلی کتابخانه مرکزی و نشر دانشگاه، انتشار کتابهای باکیفیت است. آثار ارزشمندی که در این سالها منتشر شده و اعتمادی که صاحبان آثار به این انتشارات داشتهاند، از نتایج پیگیری این اهداف است.
زهره عباسی در این نشست که امروز در کتابخانه مرکزی دانشگاه فردوسی مشهد برگزار شد، اظهار کرد: امیدواریم همه اساتید و دانشجویان، کتابخانه مرکزی و نشر دانشگاه را خانه دوم خود بدانند. هدف اصلی کتابخانه مرکزی و نشر دانشگاه، انتشار کتابهای باکیفیت است و در این مسیر، مراحل فراوانی از زمان ارسال اثر تا مرحله چاپ و انتشار، با دقت فراوان طی میشود تا برند دانشگاه همچنان محترم و ارزشمند باقی بماند.
تقدم کیفیت بر کمیت در خطی مشی انتشارات دانشگاه فردوسی
وی با اشاره به قدمت انتشارات دانشگاه فردوسی مشهد، خاطرنشان کرد: این انتشارات بسیار با قدمت و پر افتخار است و تاکنون ۹۵۴ عنوان کتاب توسط آن منتشر شده است که قدیمیترین کتاب منتشر شده به سال ۱۳۳۸ باز میگردد. آثار ارزشمندی که در این سالها منتشر شده و اعتمادی که صاحبان آثار به این انتشارات داشتهاند، بسیار قابل احترام است. به همین دلیل، دانشگاه و انتشارات آن همیشه کیفیت را بر کمیت مقدم میدانند.

در ادامه، حسین اکبری نویسنده کتاب «جامعهشناسی آسیبها و مسائل اجتماعی: از بینشهای نظری تا مداخلههای سیاستی» اظهار کرد: کتابخانه و مرکز نشر دانشگاه یک سرمایه ارزشمند است که دانشگاه فردوسی در خود جای داده و امید است مسئولین توجه بیشتری به آن داشته باشند. کتابها و آثار همکاران نیز پیشانیهای اصلی دانشگاه فردوسی هستند که با تلاش فراوان تالیف شده و در دسترس عموم قرار میگیرد.
وی افزود: کتاب «جامعهشناسی آسیبها و مسائل اجتماعی» که ماحصل ۱۲ سال آموزش این درس توسط خودم است، در حوزه جامعهشناسی و مبحث آسیبها و مسائل مهم اجتماعی است. یکی از مشکلات من در تدریس این درس، نبود یک منبع کامل و جامع بود. کتابهایی که موجود بود، مربوط به دهه هفتاد بوده و در سالهای اخیر، کتاب کلاسیک و مناسبی برای آموزش تالیف نشده است. بنابراین از حدود دو سال پیش تصمیم گرفتم مباحثی را که در کلاس مطرح میکردم، جمعبندی و با مطالعه بیشتر آنها را تبدیل به کتاب کنم.

لزوم پرهیز از نگاه سادهانگارانه به آسیبها و مسائل اجتماعی
عضو هیئت علمی دانشگاه فردوسی مشهد با اشاره به اینکه این کتاب از سه بخش تشکیل شده است، عنوان کرد: بخش اول به مفاهیم پایه و نظری آسیبها و مسائل اجتماعی میپردازد. رویکرد جدیدی که در این کتاب نسبت به سایر کتابهای این حوزه وجود دارد، طرح پیچیدگی آسیبها و مسائل اجتماعی است.
وی افزود: اهمیت نگاه پیچیده به مسائل اجتماعی و اجتناب از نگاه سادهانگارانه به چنین مسائلی باعث شد بخشی از کتاب را به این موضوع اختصاص دهم تا کسانی که در این حوزه کار میکنند بدانند حوزه آسیبها و مسائل اجتماعی، حوزهای نیست که بهراحتی بتوان برای آن سیاستگذاری کرد، زیرا دارای پیچیدگیها و عوامل متعدد و در حال کنش است.
ارائه یک مدل نوآورانه در سیاستگذاری مسائل اجتماعی
اکبری ادامه داد: در فصل دوم کتاب، پنج مورد از آسیبها و مسائل اجتماعی حال حاضر جامعه مانند طلاق و اعتیاد و مباحث مرتبط با آنها ارائه شده است. همچنین در فصل سوم وارد بحث سیاستگذاری در حوزه آسیبها و مسائل اجتماعی شدهام و سعی کردهام با ارائه یک مدل نوآورانه، آن را بهطور دقیق بسط داده و به عنوان روشی برای مداخله در حوزه آسیبها و مسائل اجتماعی معرفی کنم. همچنین نگاهی به ساختار و مدیریت آسیبها و مسائل اجتماعی انداختهام و ضمن اشاره به اشکالات سیستم مدیریتی فعلی، یک مدل مطلوب مدیریت آسیبها و مسائل اجتماعی نیز ارائه کردهام.
وی با بیان اینکه این کتاب از بینشهای نظری تا مداخلههای سیاستی را دربرمیگیرد، خاطرنشان کرد: من سعی کردهام فرآیندی را از مرحله شناسایی آسیبها و مسائل اجتماعی تا مباحث نظری و سپس رسیدن به یک ساختار مدیریتی مناسب برای مواجهه با چالشها، در این سه فصل بهصورت کامل بیان کنم.
اکبری با اشاره به اینکه این کتاب مقدمهای بر یک سهگانه است، تصریح کرد: کتاب دوم آن با عنوان «مدلهای مدیریت مسائل اجتماعی پیچیده» در حال نگارش است و کتاب سوم، کاربست این مدلها در مدیریت حداقل ۱۰ آسیب و مسئله اجتماعی خواهد بود. امیدوارم طی سال آینده بتوانم این سهگانه را کامل کنم و یک مسیر جامع برای مواجهه با آسیبها و مسائل اجتماعی پیش روی خوانندگان قرار دهم.

در ادامه، محسن جانپرور نویسنده کتاب « نگرشی نو به فلسفه جغرافیا: چیستی و چگونگی»، اظهار کرد: تمام مسائل جامعهشناسی آسیبها و مسائل اجتماعی که در کتاب دکتر اکبری آورده شده است، در بستر جغرافیا شکل میگیرد، بستری که تمامی زندگی ما در درون آن جریان دارد و بدون آن، زندگی معنا پیدا نمیکند.
مبحث جغرافیا با وجود ظرفیتهای بسیار، به حاشیه رانده شده است
وی ادامه داد: در بازه زمانی سال ۱۳۹۲ که در دانشگاه فردوسی مشهد حضور داشتم و درس فلسفه جغرافیا را تدریس میکردم، همواره این دغدغه را داشتم که منابع بهروز و مناسبی وجود ندارد. از سوی دیگر، جغرافیا با وجود همه پتانسیل بالایی که دارد، در آثار و دیدگاه دوستان، صاحبنظران و حتی مدیران به حاشیه رانده شده است. در حالی که وقتی به فضای جغرافیایی نگاه میکنیم، میبینیم این فضا دچار نابسامانی و چالشهای فراوانی است. از جمله چالشهای مدیریت آب که پیوند آن در جامعهشناسی مطرح میشود، تا مسائل گرد و غبار که همه بنیان و بستر آن در جغرافیاست.
عضو هیئت علمی دانشگاه فردوسی مشهد درباره عدم تعادل در فضای جغرافیا، عنوان کرد: وقتی به فضای جغرافیا نگاه میکنیم، مشاهده میشود که این فضا، تعادل خود را از دست داده است. به نظر میرسد تنها رشتهای که میتواند این مسئله را حل کند، جغرافیاست، البته جغرافیایی که بازنگری شود و با رویکردی جدید بتواند تعادل را به فضای واقعی بازگرداند و نگاه یکجانبه مصرف انسان از طبیعت را کنار بگذارد.
لزوم بازگرداندن تعادل به فضای جغرافیایی
جانپرور ادامه داد: در این کتاب تلاش شده است که جغرافیا با نگاهی متفاوت و نو طرح شود؛ به گونهای که بتواند این تعادل را در فضا درک کرده و آن را بازگرداند. عدم بازگرداندن این تعادل به فضای جغرافیایی، حتی با وجود تکنولوژی، راه به جایی نمیبرد و باعث میشود فضای جغرافیایی در همه بخشها دچار تاثیر و آسیب شود.
فضای جغرافیایی بخشی از نیاز ما به جامعهشناسی است
وی با بیان اینکه در این کتاب سعی بر آن بوده است که معنای جغرافیا تعریف شود و برداشتها از آن بهعنوان علمی که باید فضای جغرافیا را سامان دهد، خاطرنشان کرد: در یکی از فصلها توضیح داده شده است که چگونه یک جغرافیدان میتواند یک فضای جغرافیایی را سامان دهد. قاعدتا فضای جغرافیایی بخشی از نیاز ما به جامعهشناسی است، زیرا جغرافیا علمی است که از خروجی رشتههای دیگر استفاده میکند و کمتر خود به دنبال مواد خام میرود.
انتهای پیام


نظرات