حسین محمودی اصل - کارشناس و تحلیلگر بازار سرمایه - در گفت و گو با ایسنا ، به بررسی نقاط مثبت و منفی صندوق های درآمد ثابت در بورس ایران پرداخته و به این پرسش پاسخ داده که آیا این ابزار سرمایهگذاری رقیبی برای بورس و تولید است یا خیر؟
وی اظهار کرد: در سالهای اخیر در بازار سرمایه بهمرور ابزارها و سازوکارهای مختلفی ایجاد شد که یکی از آنها صندوقهای درآمد ثابت است. اغلب این صندوقها اوراق دولتی را خریداری میکنند؛ مشابه بانکها که چند صد هزار میلیارد تومان اوراق خریدهاند. در صندوقهای درآمد ثابت نیز عمدتاً اوراق خریداری میشود و منابع به اشکالی جمعآوری میشود.
او ادامه داد: از آنجا که میزان انتشار اوراق در کشور بسیار بالا رفته و سالانه به دلیل پرداخت سودِ اصل و سودهای بالا، عملاً اقدام به خلق پول میشود، طبیعی است که این امر باعث شده صندوقهای درآمد ثابت نیز نرخها را افزایش دهند و گاهی جذاب شوند. اینکه تعداد صندوقها هم زیاد شده، درست است اما جذابیت امور دلالی در صندوقهای طلا و همچنین طلای فیزیکی و دلار فیزیکی در مقاطعی که قیمت آنها بالاتر است، موجب خروج پول از صندوقهای درآمد ثابت میشود.
به صندوق های درآمد ثابت نیاز داریم
محمودیاصل با بیان اینکه خروج پول باعث میشود برای ایجاد جذابیت در اوراق، نرخ اوراق بالاتر برود گفت: اکنون نرخ بالای این اوراق تقریباً نزدیک ۳۸ درصد است. این نرخ خود مبنایی برای عرضه تسهیلات است و طبیعتا بر بانکها نیز اثر میگذارد، حتی با اینکه در بانکها هم چنین نرخهایی موجود نیست. البته از یک لحاظ به صندوقهای درآمد ثابت نیاز داریم تا اوراق دولت خریداری شود و این صندوقها جذابتر باقی بمانند. زمانی جذابیت این صندوقها بیشتر بود که تعداد صندوقها نیز محدود بود و بانکها این پولها را با نرخهای کمتری جذب میکردند، اما اکنون هم سطح شناخت مردم افزایش یافته و از سوی دیگر به دلیل بازدهی بالای بازارهای رقیب، جذابیت این صندوقها کمتر شده است. با این حال، در مجموع و با توجه به شرایط فعلی کشور، صندوقهای درآمد ثابت توانستهاند محلی برای تأمین منابع اوراق دولتی باشند.
این کارشناس بازار سرمایه با اشاره به برخی چالشهای صندوقهای درآمد ثابت گفت: چالش مهم این است که نرخ اوراق ۳۸ درصد است و نرخ سود درآمد ثابت بدون ریسک وقتی به ۳۶ درصد و بالاتر میرسد، جذابیت زیادی ایجاد میکند. در مقابلِ بازارهایی مثل طلا و دلار جذابیتشان کمتر است اما برای تولید چنین نیست. طبیعی است منابعی که جذب میشود ـ حتی در بورس ـ به دلیل بحثهای بازارگردانی، تا حدود ۴۶ درصد از تسهیلاتمان به تولید اختصاص پیدا میکند. بنابراین عملاً کاری کردهایم که منابع به سمت سودهای ثابت بدون فعالیت اقتصادی حرکت کند. این به چه معنی است؟ یعنی حتی خود دولت که حدود ۵۰۰ تا ۶۰۰ هزار میلیارد تومان اوراق منتشر میکند و این اوراق را صندوقهای درآمد ثابت و بانکها خریداری میکنند، با این پولها فعالیت اقتصادی انجام نمیدهد؛ صرفاً حقوق پرداخت میکند و هزینههای جاری را پوشش میدهد و حتی به بخش عمرانی نیز اختصاص نمیدهند.
صندوق کریپتو هم می تواند مفید باشد اگر...
وی افزود: طبیعتا در چنین حالتی دچار آسیب میشویم. حاشیه سود تولید حدود ۱۲ درصد است، اما نرخ درآمد ثابت بدون ریسک ۳۶ درصد. طبیعی است که تولید زمینگیر میشود و این بزرگترین مسئلهای است که در این زمینه با آن مواجه هستیم. اینکه بانک مرکزی متولی تولید نیست درست است؛ اما متولی نرخ تسهیلات و متولی تورم است و باید ابتدا تلاش میکرد حاشیه سود تولید افزایش یابد و پس از آن نرخ تسهیلات و نرخ بهره را در سطح بالاتر قرار دهد. اکنون این تناسب وجود ندارد و هیچ تلاشی هم برای ایجاد آن انجام نمیشود. بنابراین باید گفت که ما درگیر چالش بسیار جدی هستیم.
محمودی اصل ادامه داد: بازار سرمایه نیز به دنبال ایجاد ابزارهایی است که منابع را به بازار سرمایه بکشاند؛ در قالب صندوق درآمد ثابت، صندوق طلا و احتمالاً در آینده صندوقهای دیگری که فعال خواهند شد اما مسئله اصلی این است که از لحاظ قانونی، سازمان بورس باید حافظ منافع سهامداران و متولی ایجاد یک بازار کارا باشد. در این خصوص بازار سهام بسیار تحت تأثیر قرار گرفته است. این موضوع که صندوق درآمد ثابت و صندوق طلا داریم، بسیار اتفاق مثبتی است و اینکه بورس کالا با وجود سنگاندازیهایی که شد تلاش کرد و جنگید، بسیار خوب است؛ حتی صندوق کریپتو هم اگر جا بیفتد میتواند مفید باشد. اما هیچکدام از اینها دلیل نمیشود که بازار سهام رها شود و ما دنبال این باشیم که بگوییم «مثلاً پولها میخواهد به سمت بازار کریپتو برود، پس ما هم سمت آن برویم.»
رسالت اصلی بانک مرکزی و وزارت اقتصاد چیست؟
این کارشناس بازار سرمایه اضافه کرد: باید بانک مرکزی، وزارت اقتصاد و سازمان بورس، همگی ابتدا تلاش کنند حاشیه سود تولید افزایش یابد و بازار سهام جایگاه واقعی خود را پیدا کند. اینکه همه ما صندوق درآمد ثابت و صندوق طلا داشته باشیم و یا صندوق کریپتو داشته باشیم و ثروتمند شویم، در واقع به این معناست که سیاستگذار میخواهد ریسک را کاملاً از بین ببرد. اما اتفاقی که میافتد این است که وقتی همه این صندوقها تشکیل شود تولید زمینگیر میشود و این فایدهای ندارد. شما حتی اگر ۷۰ درصد هم در این صندوقها سود کنید، وقتی تولید منابع، تسهیلات و رونق ندارد، صادراتی صورت نمیگیرد؛ بنابراین وقتی حاشیه سود تولید ۱۲ درصد است، طبیعی است که تولید زمین میخورد.
این کارشناس بازار سرمایه با بیان اینکه رسالت سازمان بورس، وزارت اقتصاد، وزارت صنعت و بانک مرکزی چیزی جز این نیست که به تولید کمک کنند تصریح کرد: وقتی تولید زمین خورده باشد، حتی اگر من ۷۰ درصد هم سود کنم، کالایی که میخواهم بخرم دو برابر شده و ۲۰۰ درصد رشد کرده است. وقتی بخش واقعی اقتصاد کار نمیکند، در چنین شرایطی همه بازندهایم. این اتفاق هماکنون در حال رخ دادن است. از سوی دیگر سودهایی داریم ـ مثلاً در صندوقهای طلا ـ که سودهای ذخیرهنشده است. اگر بخواهیم این سودها را در همین قیمتها ذخیره کنیم، امکانپذیر نیست که همه بتوانند در همین قیمت سیو سود کنند. فرض کنیم حتی اگر بخواهیم در همین سطح سود ذخیره کنیم، کالایی وجود ندارد که با این پولها بخریم.
انتهای پیام


نظرات