امروز چهارشنبه ۲۶ آذر نشست تخصصی پژوهشهای کاربردی و ضرورت بکارگیری آن در بهبود وضعیت محیط زیست دانشگاه اصفهان به مناسبت هفته پژوهش در سالن شهید سلیمانی برگزار شد.
هدررفت ۵۰ درصدی آب در صنایع؛ زنگ خطر برای فلات مرکزی ایران
مهرداد فرهادیان، رئیس پژوهشکده محیط زیست دانشگاه اصفهان با اشاره به رویکرد غالب در مواجهه با بحرانهای زیستمحیطی اظهار کرد: سالهاست درباره بحران آب و سایر چالشهای محیطزیستی سخن گفته میشود، اما هنگامی که نوبت به اجرای راهکارها میرسد، این موضوع یا از اولویت خارج میشود یا به تصمیمهای دشوار واگذار نمیشود. واقعیت آن است که ریشه بسیاری از بحرانهای پیشروی اصفهان، بهویژه در حوزه آب، در ضعف حکمرانی و تعلل در مدیریت مصرف نهفته است و اگر تدابیر جدی اندیشیده نشود، ناگزیر در سالهای آینده تصمیمهای سختتری به صنعت و مصرفکنندگان تحمیل خواهد شد.
وی با تأکید بر نقش صنعت در مدیریت مصرف آب افزود: اگرچه درباره سهم مصرف آب صنعت آمارهای متفاوتی ارائه میشود، اما حتی با فرض سهم دو تا پنج درصدی صنعت از کل مصرف آب کشور، در استانی مانند اصفهان که قطب صنعتی ایران است، این سهم اهمیت ویژهای پیدا میکند. حدود ۵۰ درصد آب مصرفی صنعت از طریق سیستمهای خنککننده و تبخیری هدر میرود و این در حالی است که با سرمایهگذاری در بازیافت فاضلاب، بازچرخانی آب و استفاده از سیستمهای خنککننده بسته یا هیبریدی میتوان بخش قابل توجهی از این اتلاف را کاهش داد.
رئیس پژوهشکده محیط زیست دانشگاه اصفهان بیان کرد: در کشور تنها حدود پنج درصد فاضلابها تصفیه میشود و توسعه صنعت بازیافت آب، یکی از کمهزینهترین و مؤثرترین راهکارهای برونرفت از بحران آب است.
فرهادیان با اشاره به تجربههای موفق جهانی تصریح کرد: کشورهای پیشرو در صنعت، با وجود افزایش ظرفیت تولید، توانستهاند شدت مصرف آب را بهطور چشمگیری کاهش دهند؛ بهگونهای که در برخی کشورها مصرف آب در صنعت فولاد به کمتر از دو مترمکعب به ازای هر تن و نرخ بازیافت به بیش از ۹۵ درصد رسیده است.
وی افزود: حرکت به سمت سیستمهای «تخلیه صفر مایع»، استفاده از آبهای غیرمتعارف، مدیریت روانآبهای سطحی و استقرار شاخصهایی مانند ردپای آب، باید بهعنوان الزام زیستمحیطی صنایع در فلات مرکزی کشور دنبال شود؛ چراکه مدیریت مصرف آب نباید به درون حصار کارخانهها محدود بماند و تنها با مشارکت صنایع، نهادهای دولتی و جوامع محلی میتوان به پایداری منابع آب دست یافت.
تأخیر در اصلاح مصرف انرژی، هزینه آلودگی هوا را سنگینتر میکند
حسین احمدیکیا، دانشیار گروه مکانیک دانشگاه اصفهان با اشاره به پیوند عمیق بحران آلودگی هوا و الگوی مصرف انرژی در کشور اظهار کرد: واقعیت این است که در اولویتهای حکمرانی امروز، مسائل امنیتی، اقتصادی، انرژی و آب پررنگ شده و آلودگی هوا عملاً به حاشیه رفته است، در حالی که ریشه اصلی آلودگی هوا در ایران، مصرف بیرویه و کنترلنشده سوختهای فسیلی است. هرچه مصرف انرژی افزایش یابد، بدون سازوکار کنترلی، آلودگی هوا نیز به همان نسبت تشدید میشود و کوچکترین اصلاح در قیمت و مدیریت سوخت، پیش از هر کس به نفع دولت خواهد بود.
وی با تشریح وضعیت ذرات معلق در اصفهان افزود: بررسیهای فنی نشان میدهد میانگین سالانه ذرات معلق PM۲.۵ تا سال ۱۴۰۱ روندی صعودی داشته و به حدود ۳۹ میکروگرم رسیده که نزدیک به هشت برابر استاندارد جهانی و بیش از سه برابر استاندارد ملی است. اگرچه در سالهای اخیر کاهش اندکی در میانگین مشاهده میشود، اما همچنان اغلب روزها در محدوده بنفش و ناسالم قرار داریم و این نشان میدهد که وضعیت کیفی هوای شهر به هیچوجه مطلوب نیست.
این عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان با تأکید بر شدت بالای مصرف انرژی در کشور بیان کرد: سرانه مصرف انرژی ایران در سطح کشورهایی مانند آمریکا و امارات قرار دارد و در برخی شاخصها حتی شش برابر کشورهایی نظیر آلمان و ترکیه است. بیش از ۷۰ درصد سبد سوخت کشور به گاز طبیعی وابسته شده و این وابستگی شدید، کشور را در برابر هر اختلالی در تأمین گاز، بهشدت آسیبپذیر کرده است. شدت مصرف انرژی، که نسبت انرژی مصرفی به تولید ناخالص داخلی را نشان میدهد، در ایران نهتنها کاهش نیافته، بلکه اکنون حدود دو برابر میانگین جهانی است.
احمدیکیا با اشاره به سهم منابع مختلف در آلودگی هوای اصفهان تصریح کرد: مطالعات جامع انجامشده نشان میدهد منابع متحرک، بهویژه خودروها، بهطور میانگین سالانه حدود ۷۵ درصد آلودگی هوای شهر را تولید میکنند، اما این به معنای مقصر دانستن مردم نیست. بخش عمدهای از این آلودگی ناشی از ضعف حکمرانی شهری، ترافیک، چرخه رانندگی نامناسب، توسعه نامتوازن شهر و کیفیت پایین خودروهاست. بهطور مشخص، تنها با اصلاح چرخه رانندگی و کاهش ترافیک، میتوان تا ۴۰ درصد مصرف انرژی و آلودگی ناشی از خودروها را کاهش داد، بدون آنکه حتی یک خودرو از سطح شهر حذف شود.
وی در جمعبندی تأکید کرد: کنترل آلودگی هوا و کاهش مصرف انرژی، بدون حکمرانی یکپارچه و تصمیمگیریهای شجاعانه و بلندمدت ممکن نیست. رها کردن این بحران در گذر زمان، خطرناکترین رویکرد مدیریتی است؛ چراکه هرچه دیرتر اقدام کنیم، هزینههای اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی آن سنگینتر خواهد شد. تجربه نشان داده است که با مجموعهای از اقدامات ساده، اما هماهنگ در حوزه انرژی، حملونقل، کاربری زمین و مدیریت شهری، میتوان در کوتاهمدت بخش قابل توجهی از بحران را مهار کرد؛ به شرط آنکه تصمیمها به فردا موکول نشوند.
اصفهان با هدفگذاریهای نادرست، مزیتهای طبیعی خود را از دست داده است
حسین بشری، عضو هیئت علمی دانشگاه صنعتی اصفهان با انتقاد از رویکردهای توسعهای حاکم بر استان اظهار کرد: هدفگذاریهایی که برای شهر اصفهان انجام شده، بهطور جدی اشتباه بوده است. اگر زایندهرود آب داشت، همین رودخانه میتوانست مهمترین موتور اقتصادی، اجتماعی و گردشگری شهر باشد، اما امروز اصفهان به جایی رسیده که حتی نمیتوان به مهمان گفت چه زمانی برای دیدن رودخانه بیاید.
وی با اشاره به تجربه کشورهای پیشرو افزود: مدیریت تطبیقی نیازمند زمان، ثبات مدیریتی و ارزیابی مستمر است؛ در حالی که در ساختار تصمیمگیری کشور، مدیران پیش از آنکه به نتیجه هدفگذاریهای خود برسند، تغییر میکنند و این چرخه معیوب، امکان اصلاح مسیر را از بین میبرد.
تخریب پوشش گیاهی، بهای پنهان توسعه صنعتی اصفهان است
عضو هیئت علمی دانشگاه صنعتی اصفهان با تأکید بر ظرفیت بالای اکولوژیک استان اصفهان بیان کرد: این استان از نظر تنوع اقلیمی و پوشش گیاهی، یکی از غنیترین مناطق کشور است و بیش از ۱۵۰۰ گونه گیاهی در آن شناسایی شده که بسیاری از آنها امروز در معرض تهدید و انقراض قرار دارند. وضعیت مراتع استان نگرانکننده است و تخریب آنها، مستقیماً با افزایش گردوغبار، آلودگی هوا و کاهش زیستپذیری اصفهان ارتباط دارد.
بشری تصریح کرد: پوشش گیاهی مراتع، حتی گونههای به ظاهر کمارزش، نقش حیاتی در تثبیت خاک، حفظ رطوبت و بقای حیات وحش دارند و حذف آنها، زنجیرهای از بحرانهای زیستمحیطی را بهدنبال خواهد داشت.
خشکی تالاب گاوخونی و تبدیل مراتع، نتیجه بیتوجهی به حقآبه و معیشت محلی است
وی با اشاره به وضعیت بحرانی تالاب گاوخونی گفت: حذف حقآبه تالاب، به خشکیدگی صددرصدی تیپهای گیاهی منجر شده و این روند، منبع تولید گردوغبار سمی را فعال کرده که اثرات آن تا شهرهای دوردست نیز میرسد.
عضو هیئت علمی دانشگاه صنعتی اصفهان ادامه داد: تبدیل مراتع به اراضی کشاورزی یا صنعتی، بدون توجه به توان اکولوژیک زمین، نفوذپذیری خاک را کاهش داده و بحران را تشدید کرده است.
بشری تأکید کرد: بخش مهمی از تخریبها ریشه اقتصادی و مدیریتی دارد؛ زمانی که دامدار یا بهرهبردار محلی از تأمین معیشت خود ناتوان است، ناگزیر به افزایش فشار بر منابع طبیعی میشود. راهکارهای مقابله با این وضعیت، نیازمند توجه همزمان به اصلاح سیاستهای مدیریتی، حمایت معیشتی از جوامع محلی و تقویت پژوهشهای کاربردی در حوزه منابع طبیعی است.
انتهای پیام


نظرات