اشاره:
آن چه كه در پي ميآيد دومين بخش از كارگاه «بررسي سياستاصلاح نظام بازارمحصولات كشاورزي در ايران» است كه از سوي دفتر مطالعات خبرگذاري دانشجويان ايران (ايسنا)،برگذار شد.
به گزارش خبرنگار سرويس مسائل راهبردي خبرگزاري دانشجويان ايران، در اين كارگاه دكتر صدرالاشرافي ، مدير گروه سابق اقتصاد كشاورزي دانشگاه تهران ودكتر اميرمحمدي نژاد عضوهيات علمي واحد علوم تحقيقات دانشگاه آزاد اسلامي ،حضور داشتند.
در دومين بخش از گزارش اين كارگاه ديدگاههاي دكتر صدرالاشرافي را مي خوانيم. دكتر صدرالاشرافي دراين بخش از سخنان خود ضمن توضيح آن چه كه اصطلاحاً در علم اقتصاد به عنوان قضيه تارعنكبوتي شناخته ميشود، اصلاح زيرساختهاي بازار را مهم ترين راهكار جلوگيري ازنوسانات قيمت تلقي ميكند. وي تعاونيها را به عنوان يكي ازمهمترين زيرساختهاي نظام بازارو ابزار مواجهه با سلف خرها توصيف ميكند و توضيح ميدهد كه چگونه تعاونيها ميتوانند به رفع نقصانهاي موجود در نظام بازار محصولات كشاورزي در ايران كمك كنند.
وي مهمترين دليل مهاجرت روستائيان در ايران را نه تقاضاي نيروي كار در شهرها، بلكه عدم تكافوي درآمد با هزينههاي كشاورزي و نبود امكانات ميداند.
دكترصدرالاشرافي در ادامه به توضيح درباره كاركردهاي مختلف تعاونيها در اصلاح نظام بازار و حمايت از توليد كنندگان محصولات كشاورزي به ويژه توليد كنندگان خرده پا ميپردازد.
در پي متن كامل دومين بخش از گزارش اين كارگاه به حضور خوانندگان گرامي تقديم ميشود.
خبرنگار:
نوساناتي كه دررابطه با قيمت برخي از محصولات مانند پياز وسيبزميني وجود دارد. ناشي از پديدهي اقتصادي است كه اصطلاحاً قضيه تارعنكبوتي ناميده ميشود. به نظرشما كشاورزان چگونه مي توانند از اين پديده و نوسانات قيمتي كه درهرسال بر محصولشان وارد مي شود جلوگيري كنند.
مهم ترين راهكارپيشنهادي براي جلوگيري از نوسانات قيمت محصولات:
اصلاح زيرساختهاي بازارمحصولات كشاورزي
دكترصدرالاشرافي:
همان طوركه مي دانيم براساس قضيه تارعنكبوتي ، دريك سال قيمت اين محصولات بالاست و در سال بعد قيمت ها افت پيدا مي كند. كشاورز با در نظر گرفتن قيمت سال جاري براي نوع محصولات و توليد آنها در سال آينده تصميم ميگيرد.
قيمتهاي انتظاري در پديد آمدن قضيه تارعنكبوتي بسيارتاثيرگذارند، چراكه، اگر كشاورزان تصميم بگيرد درسال آينده توليد خود را افزايش دهند با افزايش عرضه محصول، منحني عرضه به سمت پايين شيفت ميكند و درنهايت قيمت محصول افت پيدا ميكند، اما اگر كشاورزان با توجه به كاهش قيمت محصولي درسال گذشته، توليد سال جاري خود را كاهش دهند، با توجه به اين كه تقاضا تقريباً ثابت است قيمت آن محصول در سال جاري افزايش خواهد يافت. مسئولين بايد براي جلوگيري ازاين نوسانات اقداماتي انجام دهند ازجمله مهم ترين اين راهكارها اصلاح زيرساختهاي بازار است.
تعاونيها راهكار ستيز با سلفخرها
ضرورت حمايت دولت از تعاونيها براي پرداخت پيش قسط به كشاورزان
نبود اعتماد و دانش اداره تعاونيها دو چالش اساسي فراروي شكلگيري و گسترش تعاونيها
يكي از مهمترين ابزارهايي كه ميتواند در مسير حمايت از بازار محصولات كشاورزي به كارگرفته شود، سازو كار تعاونيها و استفاده از كاركرد مثبت و مؤثر آن هاست در حالي كه به دليل پايين بودن سطح سواد كشاورزان در كشور ما، بسياري ازآنها اصلا در تعاونيها شركت نميكنند. چراكه به اعتقاد آنها مفهوم تعاوني اين است كه دولت بايد به آنها كمك كند. در حالي تعاوني به مفهوم همياري است.
اما نكته مهم اين است كه در راس تعاونيها بايد افراد كاردان قرار گيرند و از سوي ديگر، اين افراد بايد از ميان كشاورزان انتخاب شوند، افراد مدير و مدبري كه بدانند مفهوم تعاوني چيست. در اين شرايط با آموزش تعاون به كشاورزان، دردورههاي خاص ميتوان آنها را با تعاوني آشنا كرد.
نبود اعتماد به تعاونيها نكته مهم ديگري است كه بايد به عنوان يك مانع در مسير شكلگيري آنها در جامعه روستايي توجه كرد. روشن است كه كشاورزبايد به تعاونيها اعتماد داشته باشد تا برمبناي آن يك عضو تعاوني شود. اما قبل ازآن، كشاورزان تا اندازه اي نيازمند كمك دولت هستند. البته اين كمك ها، تنها به صورت كمك هاي يارانه اي نيست تا كشاورزان به دولت وابسته شوند و همواره بخواهند از دولت چيزي بگيرند.چراكه اين مفهوم تعاوني نيست.
زماني كه كشاورزان با سازو كار تعاونيها آشنا شدند، بهتدريج بايد ازكشاورزان حمايت شود تا محصولات خود را به سلف خرها نفروشند، بلكه آن را در اختيارتعاونيها قرارداده و پيش قسطي را ازاين تعاونيها دريافت كنند.
چراكه دراكثر نقاط دنيا نحوه ي عملكرد تعاونيها اينگونه است كه پيش قسطي را دراختيار كشاورزان قرارميدهند تا به علت نياز، محصول خود را ارزان نفروشد.
اما در كشورما ممكن است بسياري ازباغ داران محصول خود را در مرحله گل به فروش برسانند. در اين حالت دلالان با بررسي باغ قيمتي را عنوان ميكنند. در نتيجه زماني كه محصول، به مرحله برداشت ميرسد ، اين افراد در آن باغها اسكان پيدا ميكنند. در بسياري از موارد ممكن است كه حتي خانواده باغ دارنيزازآن محصول حتي يك بار هم استفاده نكرده باشند. اين دلالان بعد ازجمعآوري محصول، آن را درسردخانهها، انبارميكنند و سپس درمواقعي كه در بازاركمبود است، محصولات را با قيمت هاي بسيار بالايي به بازارعرضه مي كنند. بنابراين ميوهاي كه از كشاورز خريداري كردهاند، گاه دهها برابر گرانتر در بازار به فروش ميرسانند. به همين دليل جريان سلفخري باعث، سود سرشاري براي دلالان و در مقابل زيان كشاورزان مي شود. راهكار پيشنهادي براي اين مساله در سياستگذاريها تشكيل تعاونيها براساس قوانين تعاوني -و نه سودجويي- است!
همان طوريكه پيش ازاين نيزعنوان شد دراين موارد درآمد حاصل از فروش محصولات حتي هزينههاي توليد ي كشاورزرا نيزپوشش نمي دهد. دراين رابطه مي توان به توليد سبزيجات اشاره كرد چراكه دربسياري ازمواقع قيمت پرداختي مصرفكننده چند برابرقيمت دريافتي توليد كننده است، در حالي كه توليد كننده با زيان مواجه است. اما با ايجاد تعاونيها با شرايط گفته شده ، كشاورزان مي توانند با كمك تعاوني ها ،محصولات خود را با قيمت مناسب به فروش برساند . البته ممكن است كه در ابتدا تنها 50 درصد از اين درآمد به دست كشاورز برسد. اما به مرور زمان اين درصد ممكن است به 70تا80 نيز برسد بنابراين افزايش سهم دريافتي توليدكننده باعث ميشود كه قدرت مالي تولييدكننده افزايش يابد . به طوري كه بتواند كشاورزي خود را توسعه دهد. واز طرف ديگر اين مساله مانع مهاجرت كشاورزان به شهرها ميشود كه امروزه يكي از مهمترين مشكلات دولت محسوب ميشود.
چرا كه به دليل آنكه صنايع بزرگ شهرها امكان جذب تمام نيروي كاري روستايي مهاجرت كرده را ندارند، مهاجرت روستائيان منجر به ايجاد بيكاري پنهان در شهرها شد. چراكه اكثراين افراد به شغلهاي كاذب روي ميآورند، به طوري كه ميتوان گفت كه اين افراد بيكار هستند. بنابراين مهاجرت روستائيان به شهرها مشكلاتي براي دولت ايجاد مي كند، در حالي كه اگر درآمد كشاورزان بالا برود به وسيله آن ميتوانند سرمايهگذاري كنند، و كيفيت زندگي خود را بالا ببرند و در نهايت، زنجيره بازاريابي تكميل ميشود.
بايد توجه كرد كه روال مها جرت در دنيا اين گونه انجام مي شد كه در ابتدا ايجاد صنايع در قطبهاي شهري باعث افزايش تقاضا براي نيروي كار شد. كه در پي آن دستمزدها افزايش مييافت. در نتيجه روستاييان به دليل افزايش دستمزدهاي بخش صنعت، به شهرها مهاجرت كردند. البته پيش از ورود به صنعت آموزشهاي لازم به آن ها داده مي شد. اين موضوع منجر به كاهش نيروي كار در بخش كشاورزي و افزايش دستمزدها در اين بخش شد. در نتيجه براي بهتر شدن وضع درآمدي كشاورزان، اين بخش مكانيزه شد. كه باعث بهبود كيفيت محصولات و كاهش هزينه توليدي كشاورزان شد.
اما در كشور ما مهاجرت براي ساليان متمادي به دليل تقاضاي نيروي كار در شهرها نبود، بلكه به علت عدم توجه به بخش روستايي، عدم تكافوي درآمد با هزينه هاي كشاورزي و نبود امكانات بوده است. اين وضعيت ناشي از همان اختلافي است كه ميان شهر و روستا وجود دارد.
كاركرد تعاونيها در حل مشكلات بازار كشاورزان خرده پا
نبود تعاونيها مهم ترين دليل صادرات فلهاي
خبرنگار:
وضعيت ماركتينگ دركشورما را چگونه ارزيابي ميكنيد؟
دكتر صدرالاشرافي:
توجه كنيد كه ماركيتينگ يك موضوع كلي است كه شامل 2 مقولهي بازاريابي و بازاررساني ميشود. بازاريابي بدان معني است كه محصول براي فروش موجود است و درمرحله بازاريابي بايد به دنبال بازارهاي جديد رفت. البته چنين اقدامي رادر داخل نيزميتواند انجام گيرد. دراين مرحله بايد به بررسي اين نكته پرداخت كه چه محصولي، دركدام بازار،مشتري بيشتري دارد و قيمت مناسب تري براي آن پرداخت مي شود.
مسئله بازاريابي، بيشتربراي كشورهاي توسعه يافته مطرح است. بنابراين ما بايد به دنبال راهكارهايي باشيم كه بتوان محصولات داخلي را دربازارهاي جهاني به فروش برسانيم.
متاسفانه درحال حاضر اكثر محصولات كشور، به صورت فلهاي صادرميشود. براي نمونه صادرات محصولاتي مانند زعفران، خرما و پسته نيز به روش فله اي انجام مي گيرد و در رعايت اصول بهداشتي و بستهبندي اين محصولات مشكلاتي وجود دارد.
خرماهايي كه دركشورما عرضه ميشود، اكثرا به شكل بستههاي 5 كيلويي است كه بستهبندي نامناسبي نيزدارند، درحالي كه، كشورهايي مانند تركيه يا امارات متحده عربي كه بزرگترين وارد كننده و صادر كننده خرما هستند، خرما به صورت بستهبندي هاي بسيارشيك و بهداشتي به چند برابرقيمت در بازارهاي جهاني عرضه مي كنند.همچنين در اين زمينه مي توان به صادرات پسته كشوراشاره كرد. در كشورما پسته در گوني يا بستهبنديهاي چند كيلويي به بازارعرضه ميشود. اين درحالي است كه هيچ كشوري پسته را به صورت كيلويي عرضه نميكند بلكه با خريد فلهاي پسته ازكشورما ،آن را دربستههاي چندگرمي بهچند برابرقيمت خريداري شده در بازارهاي جهاني به فروش ميرسانند.
در اكثر كشورها ي جهان سوم اين وضعيت ديده ميشود. به طورمثال قهوهاي كه در ايران به قيمت 9 هزار تومان به فروش ميرسد اين قهوه كه در كشورهاي آفريقايي كشت ميشود در گونيهاي 50 تا 60 كيلويي به فروش ميرسد.بنابراين ممكن است حتي يك دهم از اين 9 هزارتومان نيز، نصيب توليد كننده آفريقايي نشود. در حال حاضركشورهاي اروپايي درآمدهاي بالايي ازاين شيوه خريد و فروش به دست مي آورند. مشكل، چنين كشورهايي خرده پا بودن كشاورزان است.
عدم رعايت استانداردهاي بين المللي دليل بازگرداندن بسياري از محصولات صادراتي كشور
كاركرد تعاونيها در بسته بندي، درجه بندي، استاندارد كردن محصولات، حمل و فروش
زماني كه كشاورزي محصول خود را توليد ميكند امكان حمل اين محصولات به شهرها براي كشاورزوجود ندارد. اما زماني كه تعاونيها وجود داشته باشند اين تعاونيها ميتوانند با كاميونداران قرارداد ببندند. تا محصولات را به شهرها حمل كنند. اگركشاورز نتواند محصول خود را به ميادين ميوه وتره بار بفرستد با توجه به اين كه در كشورما كشاورزان قدرت چانهزني ندارد، در نتيجه محصول خود را در اختيارسلف خرها قرارميدهد، سلف خرها اين محصولات را درانبارها نگهداري كرده و در موقعيت مناسب عرضه ميكنند. در حال حاضر در كشور ما اصلا برروي قيمتها نظارتي صورت نميگيرد. اين مساله باعث مي شود كه هيچ يك از دو گروه مصرف كننده و توليد كننده منتفع نشوند.
تعاونيها همچنين ميتوانند در بستهبندي، درجه بندي، استاندارد كردن محصولات نيز مؤثر باشند.اما ميبينم كه دراغلب مواقع محصولات توليدي دركشورما با استاندارد بينالمللي هم خواني ندارد. به طوري كه اگر كشوربه عضويت سازمان تجارت جهاني (WTO) در بيايد. متاسفانه براي اين محصولات خريداري وجود ندارد.
امروزه دردنيا استانداردهاي سختگيرانهاي درمورد باقيماندهي كود و سم وجود دارد به همين دليل دربسياري ازمواقع سيبزمينيهايي كه ازكشورما به كشورهاي ديگر صادرمي شوند دوباره به كشوربازگردانده ميشوند، چراكه ميزان ازت موجود دركود مصرفي درتوليد آنها بيشترازحد استانداردهاي بينالمللي است.
در كشور ما نه تنها استانداردهاي پيش گفته بلكه استانداردهاي بسته بندي محصول نيزرعايت نميشود.
به طورمثال زماني كه محصولي مانند سيب را به كشورهاي ديگرصادرمي كنيم ، نمونهاي كه براي مطالعه نشان ميدهيم بايد با كل محموله مطابقت داشته باشد. اما مشاهده مي شود كه ميوه هايي كه در داخل يك جعبه قرار ميگيرند، يك دست نميباشد. به معني ديگر، ميوه اي روي جعبه با وسط و ته جعبه، يكي نيست. براي چنين ميوههايي دركشورهاي ديگر نمي توان بازاري پيدا كرد، اين در حالي است كه در كشورهاي ديگرچنين مشكلي وجود ندارد.
از سوي ديگرمحصولات توليد وعرضه شده به وسيله كشاورزان بايد از نظر نوع و گونه محصول نيز يكنواخت باشند تا درزمان تحويل آن، بتوانند نمونهاي يك دست را به خريداران تحويل دهند. براي مثال دركشورهايي مانند آمريكا تمام پرتقال هاي توليدي مثل لاوال از يك نوع هستند، منتها اين پرتقالها را از نظربزرگي وكوچكي، درجه بندي و سورت( Sort)كرده، پرتقالهاي بزرگ را به قيمت بالا تري عرضه مي كنند و پرتقال هاي متوسط و كوچك را به قيمت پايين تري به فروش مي رسانند. اين درحالي است كه دركشورما به اين موضوع توجهي نمي شود براي نمونه مي توان به توليد انواع پرتقال ،نارنگي وليمو در شمال كشور اشاره كرد به طوري كه در اين مناطق نمي توان محصولات را به صورت يك جا جمع آوري كرد، چرا كه هريك ازاين محصولات در چندين نوع داراي قيمت هاي متفاوتي هستند.
نمونهي ديگري كه در اين زمينه ميتوان اشاره كرد محمولههاي برنج پاكستاني است، مشاهده مي كنيم كه كل محصولي كه در داخل گوني قرار دارند، يكي است. به طوري كه براي خريدارفرقي نمي كند كه اين برنجها را از كدام مغازه تهيه كند.
بنابراين با توجه به موارد عنوان شده، بايد در كشور ما نيز بر درجه بندي محصولات نظارت شود تا قيمت هر يك از اين محصولات مشخص شود چراكه دراين صورت است كه تعاونيها بهتر مي توانند به عنوان يك چانه زن قدرتمند با ميادين ميوه وتره بار وارد مذاكره شوند.
به دليل حمل نامناسب بيش از 30تا40درصدازسبزي جات كشور از بين مي رود
خبرنگار:
راهكاري كه بااستفاده از آن مي توان مانع از پيدايي معضلات پيش گفته شد چيست؟
صدرالاشرافي:
لازمه تمام اين موارد ايناست كه با استفاده از تيمهاي تخصصي، به كشاورزان و توليدكنند گان آموزش هاي لازم در زمينه هايي چون نحوه توليد و حمل و نقل محصولات و مواردي از اين دست داده شود. در بسياري از ميادين ميوه و سبزي شاهد از بين رفتن بيش از يك سوم سبزي جات هستيم ،چرا كه نحوه حمل آنها با نحوهي حمل آهنآلات هيچ تفاوتي ندارد، تمام آنها برروي هم و يك جا حمل ميشوند. درحالي كه در كشورهاي پيشرفته نحوي حمل محصولاتي مانند سبزيجات اين گونه نيست و حتي يك دانه تره نيزدرآنجا ارزش دارد. در كشورما 30 تا 40 درصد محصولات ازسبزي جات به دليل حمل نا مناسب ازبين مي روند .
موارد ديگري مانند بذر، فرآوري، بستهبندي، درجه بندي.... نيز بايد مورد توجه قرار گيرد. همان طور كه پيش ازاين نيزعنوان شد، در راس تمام اين موارد بايد تعاونيهاي توليد و مصرف قرارگيرند تا كشاورزمحصول خود را دراختيار سلفخرها قرارندهند. چراكه اين افراد محصولات را گاه حتي به يك دهم قيمت خريداري ميكنند، بنابراين كشاورزهمواره از نظرمالي ناتوان باقي ميماند، اما اگر تعاونيهاي توليد و مصرف تشكيل شود، تعاونيها محصولات را بهتر خريداري ميكنند و از سوي ديگر مايحتاج كشاورزان را دراختيار آنها قرارميدهند. در نهايت كشاورزبا افزايش درآمد خود ميتواند به تدريج كيفيت توليد خود را بالا ببرد. همچنين كشاورزي خود را توسعه دهد. اين مساله باعث مي شود كه درآينده با صادرات محصولات كشاورزي ارز لازم را از بخش كشاورزي بدست آوريم. چرا كه بالاخره نفت كشور روزي به اتمام ميرسد.
ادامه دارد...
نظرات