انسان موجود پیچیدهای است و این پیچیدگی میتواند باعث ایجاد مشکلات زیادی در ارتباط با خود و دیگران شود و به ناچار باید این مسیر سخت و پیچیده را پشت سر گذاشت. پس باید به دنبال راهی بود که بتوان در طول دوره زندگی خود کمترین آسیب و تنش را در برخورد با مشکلات از جمله ضربههای روحی روانی متحمل شد چراکه تجربه چنین ضربه های سنگینی، آسیبهای جسمی و روحی وارده به آدمی را دوچندان میکند؛ به طوری که جبران آن حتی تا پایان عمر کاری سخت و در برخی موارد محال خواهد بود.
در این راستا سازمان دانشجویان جهاد دانشگاهی خراسان رضوی با هدف آموزش ساده و کاربردی روانشناسی و با محوریت آسیبهای روانی و خودشناسی، هر هفته برنامهای اینستاگرامی را با عنوان سایکولایو برگزار میکند که شاید گامی موثر در آشنایی با این مسائل باشد.
احسان متینفر شامگاه گذشته، ۱۲ شهریور ماه، در این برنامه که با موضوع «کمالگرایی؛ میخواهم یک ابر انسان باشم»، برگزار شد، اظهار کرد: ردپای کمالگرایی در اختلالات روانشناختی پیدا میشود و افرادی که به عنوان کمالگرا شناخته میشوند، در واقع دنبال مواردی میگردند که با ذات دنیا در تناقض است. در واقع آدمی به دنبال این است که بینقص باشد و اختلالی در او وجود نداشته باشد که این تمایل و خواسته در تضاد با ذات دنیا و انسان است.
وی افزود: کمالگرایی دارای سه مولفه است؛ مولفه اول به این بازمیگردد که آدمی همیشه در امور و عملکرد مرتبط با خود استانداردها و معیارهای سطح بالا را مدنظر قرار میدهد که گاهی اوقات به طور واقعنگرانه قابل دستیابی نیست و این استاندارها میتواند برای فرد یا دیگری باشد. ویژگی که به عنوان خط مقدم ملاکهای کمالگرایی شناسایی میشود، گذاشتن و تعیین معیارها و استانداردهای سطح بالا برای خود و دیگران است که در بسیاری مواقع این معیارها در دنیا قابل دستیابی نیست.
این روانشناس بالینی تصریح کرد: ویژگی دوم افراد کمالگرا این است که عزت نفس و ارزشمندی خود را به معیارهای سطح بالا گره میزنند و با خود تصور میکنند زمانی دوست داشتنی هستم که بتوانم به این موفقیتها دست پیدا کنم و اگر آن انتظارات برآورده نشود، به سرزنش خویش دست میزنند. این تجربه احساس ارزشمندی موقتی و ناپایدار است. این موضوع ویژگی سوم کمالگرایی است که افراد با وجود بروز برخی آسیبها آن را ادامه میدهند. در واقع افراد میتوانند بدون کمالگرایی موفق باشند.
وی اضافه کرد: بنابراین ویژگی سوم کمالگرایی در این است که الگوی رفتاری و فکری فرد زخم برداشته اما مجدد به کار خود ادامه میدهد. در این شرایط نیاز است در این زمینه از دیگران، به خصوص افراد روانشناس کمک گرفت چراکه کمالگرایی صفتی نیست که بتوان به راحتی آن را از خود دور کرد زیرا تا حد بسیار زیادی کمالگرایی ناشی از الگوهای فکری و سبک تربیتی انسانهاست.
کمالگرایی کشنده خلاقیت است
متینفر خاطرنشان کرد: بهتر است پیش از اینکه بگوییم با کمالگرایی باید چه کنیم، ابتدا مشخص کنیم که کمالگرایی چیست و چه وجوهی دارد چون واقعیت این است که ما با افراد کمالگرا سروکار داریم اما خودشان نمیدانند که از این ویژگی برخوردارند. گام اول در تغییر همیشه از بینش آغاز میشود و ما باید آگاهی پیدا کنیم و بعد از اینکه آگاهی پیدا کردیم، سعی میکنیم تغییراتی را به وجود آوریم. کمالگرایی کشنده خلاقیت است و افراد کمالگرا میخواهند که بدون آزمون و خطا موفق باشند.
وی اضافه کرد: یکی از ویژگیهای افراد کمالگرا این است که همیشه دنبال ثبت رکوردهای تاریخی از خود هستند. افراد کمالگرا به محدودیتهای انسانی اعتقاد ندارند و در ذهن آنها این موضوع خطور نمیکند که دارای زمان و انرژی محدود هستند.
این روانشناس بالینی با بیان اینکه کمالگرایی یک اژدهای هفتسر گرسنهای است که عزت نفس انسانها را میبلعد و آتش وحشت آن باعث میشود که آرزوها و استعدادهای او خاکستر شود، گفت: اصولا در کمالگرایی یک تناقض نهفته وجود دارد که میخواهیم پیشرفت کنیم اما باعث زمینگیر شدن فرد میشود. هنگامی که میخواهیم فعالیتی کاملا بینقص باشد، در جایگاه منتقد قرار میگیریم و از آنجایی که کمالگرایی با ذات انسان و دنیا در تضاد قرار دارد؛ هر چه بیشتر کمالگرایی به خرج میدهیم، کمتر به خواسته خود میرسیم.
محبت کردن باید به گونهای باشد که به فرد آسیب نزند
متینفر در خصوص اینکه چگونه باید محبت کنیم بیان کرد: ما معتقد هستیم که اگر موهبت و حمایتی انجام میشود، میتواند دو منشا داشته باشد. نوع اول محبتی است که میتواند از روی عشق، صمیت و تمایل فرد به رشد و پیشرفت باشد و نوع دوم، محبت از روی ترس است که به فرد خدمات میدهیم.
وی افزود: در سطح روانشناختی این دو نوع محبت کردن وجود دارد. باید به این موضوع دقت داشته باشیم که محبت و خدماتی که ارائه میکنیم، از روی این است که انسان بهتری از خود بسازیم یا اینکه به خاطر این است که از موضوعی ترس داریم؛ ترس از اینکه دیگران در مورد ما چه فکر و قضاوتی میکنند در ادامه باعث تنهایی فرد میشود.
این روانشناس بالینی گفت: اگر محبت کردن ما از روی این است که میخواهیم به انسانها کمک کنیم تا زندگی بهتری داشته باشند، این موضوعی است که میتواند معنای زندگی را برای ما خلق کند. زمانی که از روی ترس یا انتظارات و توقعاتی که داریم، محبت میکنیم باید بایستیم و تمام فرآیند را بررسی کنیم چراکه زمانی با این سبک و سیاق به کسی محبت میکنیم، مسلما در آن ترسی وجود دارد که برای جلوگیری از محقق شدن آن ترس چنین خدماتی را ارائه میکنیم.
متینفر اضافه کرد: در مقابل انتظاراتی از دیگران برای خودمان ایجاد میکنیم، اوضاع پیچیده میشود چراکه ممکن است دیگران توقعات ما را فراهم نکنند و در اینجا نسبت به فرد احساس خشم میکنیم. در این مواقع لازم است تا حدی به دیگران کمک کنیم که به خودمان آسیبی وارد نشود.
انتهای پیام
نظرات