حمیرا رئیسی در گفتوگو با ایسنا، اظهار کرد: کودکان نسل آینده بشر هستند و همچنین جامعه آینده توسط این کودکان ساخته میشود، بنابراین باید درحال حاضر تمامی سرمایهگذاری والدین بر تربیت کودکانی قرار بگیرد که در آینده به افرادی موفق، سلامت، با نشاط، مستقل و... تبدیل شوند.
این دکترای روانشناسی عمومی در چهارمحال و بختیاری افزود: این موضوع که والدین شاهد رشد فرزندان خود باشند بسیار لذت بخش است، اما باید توجه کرد به دنیا آوردن یک کودک و طی شدن مراحل رشد او با وجود زیباییهایی که دارد با سختیها و مشکلات زیادی نیز همراه است، اما انسانها به دلیل تمایل به بقا، تمامی چالشها و مشکلات فرزندآوری را قبول کرده و اقدام به این کار میکنند.
وی ادامه داد: برای هر فردی مشاهده سپری شدن هر مرحله از زندگی فرزند خود به منزله تجربه یک زندگی مجدد است، بنابراین فرزندپروری دارای دو بعد بوده، یعنی لذتها و مشکلات در کنار یکدیگر قرار دارند، بنابراین زمانی که زوجین تصمیم به داشتن فرزند میگیرند باید سعی کنند سطح دانش و مهارت خود را در زمینه پرورش و تربیت فرزند افزایش دهند، زیرا برای هر شخصی داشتن فرزند یک تجربه جدید است.
رئیسی عنوان کرد: در صورتیکه والدین قصد دارند فرزند خود را به خوبی تربیت کنند، باید اول بر تربیت و رفتار خود تمرکز داشته باشند، یعنی والدین باید به مرحلهای از آگاهی برسند که اشتباهات خود در زمینههای مختلف مانند اخلاق، رفتار، طرز تفکر و... را بپذیرند و سعی کنند این اشتباهات را اصلاح کنند، زمانیکه والدین به این سطح از درک و دانش برسند، قطعا تربیت فرزند خود را به خوبی پیش میبرند، اما در صورتیکه طرز تفکر والدین بر این موضوع باشد که نیازی به تغییر ندارند و در واقع اشتباهات رفتاری خود را نشناسند و خود را بیعیب بدانند فرزند خود را نیز براساس الگوهای رفتاری ناصحیح پرورش میدهند.
این دکترای روانشناسی عمومی در چهارمحال و بختیاری اضافه کرد: فردی را در نظر بگیرید که توانایی کنترل عصبانیت و خشم خود را ندارد و سعی میکند کوچکترین مسائل و مشکلات را با داد و فریاد حل کند، زمانیکه این فرد صاحب فرزند شود در برابر اشتباهات کودک نیز توانایی کنترل عصبانیت خود را ندارد و در نتیجه فرزند این شخص تحت تاثیر این الگوی رفتاری غلط میآموزد تمامی مشکلات را با عصبانیت حل کند و در واقع داشتن صبر و حوصله را یاد نمیگیرد.
وی یادآور شد: امروزه فرزندپروری دارای سبکهای متفاوتی است که بر اساس سبک رفتاری والدین شکل میگیرد، برخی افراد به این دلیل که در گذشته متحمل برخی سختیها شدهاند و در واقع از حمایت و درایت والدین محروم بودند، زمانیکه صاحب فرزند میشوند، احتمال دارد دارای دو رویکرد شوند اول اینکه ممکن است مانند والدین خود سختگیری زیادی داشته باشند، مستبدانه رفتار کنند و از فرزندان خود حمایت سالم نداشته باشند و دومین رویکرد افرادی هستند که کاملا برعکس والدین خود آزادی زیادی به فرزندان خود میدهند و نیازهای او را به هر روشی رفع میکنند، اما باید توجه داشت هر دو سبکهای تربیتی بیان شده برای کودکان دارای آسیب است.
رئیسی تصریح کرد: در دو سبک تربیتی مستبدانه و آزادمنشانه کودک از داشتن فرصت تفکر و اندیشیدن محروم میشود و حتی امکان این را ندارد که با تصمیم خود اشتباه کند و از این اشتباهات درس بگیرد، بنابراین مناسبترین رویکرد توصیه شده به والدین سبک میانه است یعنی در مرحله نخست باید به مراحل رشد جسمانی، روانی و اجتماعی کودک توجه داشت و والدین دانش کافی درخصوص این مراحل رشد را داشته باشند که درنتیجه متناسب با سن کودک با او رفتار کنند در مرحله بعد باید فرصت رشد و حتی انجام اشتباه برای کودک فراهم باشد متاسفانه برخی از والدین به جای فرزند خود فکر میکنند و تصمیم میگیرند درنتیجه کودک بدون مهارتهای لازم رشد میکند و به سن بزرگسالی میرسد اما توانایی انجام امور خود را ندارد که درنتیجه در سنی اشتباهاتی را انجام میدهد که این اشتباهات جبران ناپذیر هستند.
این دکترای روانشناسی عمومی در چهارمحال و بختیاری، بیان کرد: والدین باید از ابتدای کودکی فضایی برای فرزندان ایجاد کنند که آنها امکان ابراز خود را داشته باشند و دارای استقلال شوند، همچنین والدین میتوانند با اقتدار داشتن نظم و انضباط را از فرزندان خود طلب کنند، اما نکته مهم این است که داشتن اقتدار به معنای عصبانیت و داشتن رفتار تند نیست، بلکه زمانی که لازم است کودک موضوعی را فرا بگیرد باید با آرامش بر انجام این موضوع تاکید شود.
وی تاکید کرد: برای مثال اگر والدین قصد دارند برای فرزند خود تماشای تلویزیون را محدود کنند و کودک در ساعت مشخصی اجازه این کار را داشته باشد، باید از ابتدا این موضوع را برای فرزند خود مشخص کنند و در صورت اصرار کودک برای افزایش این ساعت با آرامش بر لزوم رعایت محدودیت تعیین شده تاکید کنند، اما در صورتیکه کودک از ابتدا در تماشای تلویزیون محدودیتی نداشته باشد و به صورت ناگهانی والدین تصمیم به اعمال محدودیت بگیرند اجرای این کار هم برای فرزند و هم برای والدین دشوار است، بنابراین توصیه میشود در صورتیکه والدین برای سلامت کودک تصمیم دارند برخی برنامهها را برای او محدود کنند از ابتدا این کار را انجام دهند در غیر اینصورت ممکن است مجبور به برخورد زورگویانه با فرزند شوند که درنتیجه رابطه فرزند با والدین دچار مشکل میشود.
رئیسی گفت: متاسفانه امروزه مشاهده میشود والدین از یکدیگر نیز تقلید میکنند، در صورتیکه باید الگوی صحیح را از طریق مطالعه کتابهای معتبر مخصوص کودکان، مشاوران تخصصی کودک و... بیاموزند و براساس این موارد عمل کنند.
این دکترای روانشناسی عمومی در چهارمحال و بختیاری افزود: بر اساس مباحث موجود در روانشناسی انسانها در درون خود دارای سه نوع شخصیت رفتاری شامل کودک درون، والد و بالغ هستند در حقیقت زمانیکه افراد به سن بزرگسالی میرسند، همچنان برخی رفتارهای کودکانه خود را بههمراه دارند البته باید دقت کرد فرد سالم تمامی این سه نوع شخصیت رفتاری را دارد، والد به بُعدی از شخصیت گفته میشود که بیشتر نصیحتکننده یا سرزنشکننده است، بُعد بالغ نیز براساس منطق پایهگذاری شده که در مواقع بروز اشتباه از فرد به دنبال علت اشتباه است و به فرد در تکرار نکردن اشتباهات کمک میکند.
وی ادامه داد: گاهی اوقات از افراد رفتارهایی کودکانه سر میزند که با منطق سازگاری ندارند که این موضوع مربوط به بُعد کودک درون موجود در انسان است البته داشتن کودک درون منجر به ایجاد نشاط، شادابی، کنجکاوی، شیطنت و... در شخص نیز میشود، اما بهترین حالت زمانی است که بُعد بالغ فرد بیشترین حاکمیت را دارا باشد، اما با این وجود نباید افراد سعی کنند کودک درون خود را سرکوب کند زیرا این بُعد است که به زندگی نشاط و شادابی وارد میکند همچنین باعث بروز خلاقیت در فرد میشود.
رئیسی عنوان کرد: داشتن کودک درون آسیبزا نیست، برای مثال زمانیکه افراد بزرگسال گریه میکنند گریه نوعی رفتار کودکانه است اما بروز این رفتار از یک شخص بزرگسال ایرادی ندارد و منجر به تخلیه غم و ناراحتی شخص میشود و برای او مفید است زمانی میتوان گفت آسیب ایجاد میشود که شخصی تنها بُعد کودک درون خود را فعال داشته باشد، برای مثال قهر کردن یک رفتار کودکانه است زمانیکه بین زوجین این رفتار کودکانه غالب باشد و زوجین با بروز مشکلات هرچند کوچک قهر کنند، مسلما به رابطه آنها صدماتی وارد میشود در چنین مواقعی داشتن کودک درون آسیبزا است.
این روانشناس خانواده خاطرنشان کرد: بنابراین فرد سالم باید تمامی ابعاد کودک درون، والد و بالغ را در درون خود داشته باشد و بهترین نوع شخصیت فردی است که در کنار داشتن کودک درون و والد بُعد بالغ بر او غالب باشد، اما تمامی افراد به داشتن کودک درون نیاز دارند زیرا خندیدن، شادی، شوخی کردن، بازی کردن با کودکان و... نتیجه فعال بودن کودک درون است افرادی که جدیت بالایی دارند نشاندهنده این موضوع است که این افراد کودک درون خود را به شدت سرکوب کردهاند.
انتهای پیام
نظرات