به گزارش ایسنا، مراسم تشییع پیکر عبدالله انوار روز شنبه، ۲۰ اسفندماه در سالن همایشهای کتابخانه ملی با نمایش فیلمی از این مصحح نسخ خطی که در آن به معرفی زندگی خود و خانوادهاش و مرور فعالیتهایش در حوزه نسخهشناسی میپردازد، با حضور جمعی از پژوهشگران برگزار شد.
بعد از مراسم کتابخانه ملی، پیکر این چهره پیشکسوت برای خاکُپاری در جوار پدرش به آرامستان ابن بابویه منتقل شد.
حجتالاسلام محمدرضا زائری، اکبر ایرانی، آیتالله قائممقامی، علی بهرامیان، جمشید کیانفر، سیدرضا صالحی امیری، مهدخت معین، سیدمجتبی حسینی، علیرضا تابش، سیدمحمد طباطبایی حسینی، محمود عابدی، امیر اثباتی، الوند بهاری، محمدسرور مولایی، علیرضا مختارپور (رئیس سازمان اسناد و کتابخانه ملی) و مهدی رمضانی (دبیرکل نهاد کتابخانههای عمومی) از حاضران در مراسم تشییع انوار بودند.
غلامرضا امیرخانی - استادیار سازمان اسناد و کتابخانه ملّی ایران - در این مراسم با بیان اینکه عبدالله انوار از خانواده بزرگی بود، اظهار کرد: پدرش یعقوب انوار از مبارزان مشروطه بود، فرشته انوار، خواهرشان کتابدار برجستهای بود. امیرمحمود انوار نیز اهل فضل بودند. او فرزندی نداشت اما شاگردان و آثارش فرزندان ماندگار ایشان هستند که برخی از آنها هنوز فرصت طبع و نشر پیدا نکردهاند.
او افزود: انوار بیشتر عمرش را در کتابخانه ملی بود؛ البته پیش از آن در دهخدا بود که با تیزبینی محمد معین انتخاب شده بود. انوار زمانی که به دهخدا آمد در کنار دکتر شهیدی، پروین گنابادی و دبیر سیاقی جزء جوانترینها بود. او بخشی از حرف «خ» و بخشی از «کاف» را تدوین کرد. بعد از آمدن به کتابخانه، فهرستنویسی نسخههای خطی را آغاز کرد. او خود میگفت بعد از رفتنش، نسخه فهرستنشدهای وجود نداشت.
امیرخانی در ادامه بیان کرد: در سالهای اخیر مسئولان متوجه مقام و شخصیت او بودند و قدمهای کوچکی در بزرگداشت او برداشته شد. در دورهای که آقای صالحی امیری رییس کتابخانه ملی بود، تالاری به نام او شد و مسئولان شهرداری هم خیابان فرعیای را در بلوار میرداماد به نام انوار کردند. او طبع بلندی داشت. زمانی که به او این خبر را دادم، گفت:«شنیدم جایی را به نامم کردهاند.»
او با بیان اینکه انوار هوش شگفتانگیزی داشت، گفت: در اکران خصوصی فیلم «زمستانه» در سینما فرهنگ که تاریخچه خیابان لالهزار بود. گفتم متنی را برای کارگردان بنویسید، خوشحال میشود. یک بار اسم کارگردان را به او گفتم و او به خاطر سپرده بود و گفت متن کارگردان را نوشتهام. بیا ببر. در مسیر برگشت، در خیابان میرداماد گفتم بیایید کوچهای را که به نام شما شده ببینید. دیدم حتی اکراه دارد از ماشین پیاده شود و ببیند. او در زندگی دنیوی به لحاظ مالی چیزی برای خود نخواست و همه چیز را بخشید و مناعت طبع داشت.
امیرخانی همچنین اظهار کرد: در آخرین تماسی که با او داشتم با وجود اینکه شرایط مناسبی نداشت، باز هم صحبت از فهرست نسخههای خطی داشت. اینکه فهرستنگاران به کارشان دقت کنند و بر اهمیت نسخ خطی تاکید داشت.
او با بیان اینکه انوار آزادگی داشت، بیان کرد: در دهه ۵۰ به او خبر میدهند که قرار است در مراسمی از او تقدیر و نشان سلطنتی به او اهدا شود که او در متنی مکتوب از گرفتن این نشان استنکاف میکند و میگوید جایزه را نخواهم گرفت. ایشان به کتابخانه ملی احساس تعلق داشت و نسبت به آینده اینجا امیدوار بود و میگفت احساس میکند کتابخانه ملی دارد جایگاه خود را پیدا میکند.
امیرخانی همچنین اعلام کرد: انوار کتابخانه شخصی و دستنوشتههایش را به کتابخانه ملی اهدا کرده است.
سیدعبدالله انوار، متولد سال ۱۳۰۳ در تهران، نسخهپژوه، نسخهشناس، فهرستنویس و متخصص متون کهن بود که در زمینههای ریاضی، منطق، تهرانشناسی، حقوق و ادبیات نیز صاحب آثاری بود. او چهارشنبه (۱۷ اسفندماه) در ۹۸ سالگی در منزل خود از دنیا رفت.
انوار بیش از دو دهه رییس بخش نسخ خطی کتابخانه ملی ایران بود و در طول دوران کاری خود حدود ۱۰ جلد فهرست نسخههای خطی به فارسی و عربی را تدوین کرد. او یکی از حروف (مجلدات) لغتنامه دهخدا را نیز تدوین کرده است.
عبدالله انوار دارای تصحیحهای بسیاری است که از مهمترین و مشهورترین آنها به «جهانگشای نادری» میتوان اشاره کرد.
انتهای پیام
نظرات