در یکی دیگر از سلسله نشستهای فصل سخن که بعدازظهر سهشنبه (۲۱ آذرماه) و با تمرکز بر کتابهای حوزه گفتوگو برگزار شد، کتاب «تحول فرهنگی» نوشته «رانلد اف اینگلهارت»، در کتابفروشی اردیبهشت جهاد دانشگاهی واحد اصفهان موردبحث و بررسی قرار گرفت.
در ابتدای این نشست محمدرضا رهبری، کارشناس میزبان این نشست، با ارائه یک مقدمه ادبی مبسوط در خصوص تحولات فرهنگی در یک سال گذشته و ضمن اشاره به تفاوتهای بین نسلی گفت: ما پرسشهایی را نزد عموم مردم مییابیم از جمله اینکه تغییری در حال رخ دادن است؟ چیزی تغییر کرده؟ تغییری در ارزشها و رفتار جوانان رخ داده؟ اگر آری، چیست؟ چرا رخ داده؟ آینده چه خواهدشد؟ نسل جدیدی در راه است؟ این جوانان با ما چه فرقی دارند و چه نوع نوگرایی را در پیش گرفتند؟ این پرسشها را بیشتر نزد والدین معلمان و مربیان و کسانی مییابیم که با نوجوانان مرتبط هستند، افزود: این پرسشها در هوا موج میزنند و پاسخها نیز همینطور از زبان هرکسی ممکن است شنیده شود. این سؤالات جدید است؟ یا ما در هر دورهای ناچار به بازگویی آن هستیم؟
همچنین مهدی ژیانپور، جامعهشناس و مدرس دانشگاه اظهار کرد: اینگلهارت، نویسنده کتاب «تحول فرهنگی» خود را نماینده نوسازی تکاملی معرفی کرده است. موضوع توسعه در کتاب او متکی بر چارچوب نظریه نوسازی است. این کتاب بر پایه نوسازی یا مدرنیزاسیون شکل یافته و بر نوسازی کلاسیک نقد داشته است. نویسنده کتاب معتقد است که نوسازی کلاسیک باید در ابعادی تکمیل شود تا به ما کمک کند.
او با اشاره به اینکه مفاهیمی به طور مکرر در کتاب تکرار شده است، افزود: گاهی تکرارها حشو به نظر میآید، اما این سبک، شیوه اینگلهارت و افراد هممکتب با او است. نویسنده بهطورکامل موضوع را توضیح داده و بر چارچوبهایی که به آن اعتقاد دارد تأکید میکرده است. او میخواهد با تکرار، مخاطب را شیرفهم کند.
این فعال فرهنگی و اجتماعی ادامه داد: امنیت وجودی، رواداری، دموکراسی، گرایشهای جدید در بیگانه هراسی، زنانه شدن، امید به زندگی، سعادت زندگی و شادمانی مفاهیمی هستند که در این کتاب به آنها پرداخته شده است.
او با اشاره به بخش کلیات کتاب، بیان کرد: نویسنده کتاب «تحول فرهنگی» به خوبی کل مطالبی که قصد انتقال آن را داشته، در بخش کلیات کتاب و نتیجهگیری جمع کرده است. او تلاش کرده که فرضیات خود را بر اساس پیمایشهای جهانیاش رد یا اثبات کند.
ژیانپور که معتقد است ما به تحقیقات منتشر شدهای مثل همین کتاب نیازمندیم، افزود: دانشمندان علوم انسانی در ابتدا میگفتند همانگونه که علوم دقیق شیمی و فیزیک به روشِ دقیق تأکید میکنند، علوم انسانی نیز باید با روشِ دقیق محقق شوند. از همین نظرگاه اتکا به پیمایشهای بزرگ برای جامعه ما لازم است، زیرا عظمت و دقت آماری و روشی نویسنده این کتاب در جامعه امروز ایران اهمیت دارد.
او با اشاره به اینکه تا پیش از این خیلی از افراد شکاف نسلی را باور نداشتند و آن را کتمان میکردند، اما در این دوسال در مورد چگونگی این تحول سؤال میپرسند، افزود: حتی تعدد کافهها در شهر و سایر عوامل، نشانه تحول بزرگی در جامعه است. اتفاقات امروزه از داخل دانشگاه خارج شده است و در کافهها و غیره شاهد وقایع مهم هستیم.
این جامعهشناس در خصوص تأثیر تحولات فرهنگی در گردشگری اصفهان، بیان کرد: در نظرسنجیهای نوروزی ما، سیتیسنتر رتبه دهم و میدان نقشجهان در رتبه اول گردشگری قرار داشتند، اما اکنون سیتی سنتر در رتبه دوم است. توجه داشته باشید در شهری که همه ویژگی آن تاریخ و هنر آن است، پدیده مدرن سیتیسنتر با ویژگیهای تراز آن هماوردی میکند.
ژیانپور ادامه داد: نویسنده کتاب «تحول فرهنگی»، از ایران به عنوان نمونه استثنائی نامبرده است، اما در بخشهای متعددی از کتاب گزارههای نویسنده درمورد ایران امروز نیز صدق میکردند.
او با اشاره به اینکه مدرنیستها معتقدند که مدرنیته از دنیا، جای بهتری برای زندگی ساخته و خواهد ساخت و روندها در شاخصهای مشخص نشان میدهد که دنیا بهتر و بهتر میشود، تأکید کرد: اصلیترین پرسش کتاب «تحول فرهنگی» این است که تحولات فرهنگی چطور رخ میدهند؟ و اصلیترین پاسخ به این پرسش این است که اگر آدمها به لحاظ وجودی احساس امنیت کنند، به مرور ارزشها و نگرشهای خود را تغییر میدهند. متغیر مستقل در تحول فرهنگی امنیت وجودی است.
این پژوهشگر جامعهشناسی با تأکید بر اینکه اساساً تحولات فرهنگی فرایند کند و سختی دارند، افزود: کتاب گفته است که این تغییرات و تحولات، متکی بر شیوههای سابق است. این کتاب در مورد جزر و مد دموکراسی توضیح داده که دموکراسی افت و رشد و فراز و فرودهایی دارد.
ژیانپور با اشاره به اینکه تغییر بین نسلی منجر به تحول فرهنگی خواهد شد، افزود: کتاب «تحول فرهنگی» از دو مسیر برای دیدن تحول فرهنگی نام برده است؛ ابتدا تحول فرهنگی بین نسلها رخ میدهد. وقتی نسلی با نسل دیگری جایگزین میشود تغییر بزرگ کلید میخورد.
او ادامه داد: اولین مسیر تحولات فرهنگی جدی در مسیر روندهای تحولات بین نسلی است و دومین مسیر تحولات، رویدادها هستند. رویدادها میتوانند فرایند را کُند یا تند و یا معکوس کنند. در فروپاشیها میزان تمایل به دین در کشورهای کمونیستی افزایش یافته است، زیرا نیاز جدی به جایگزینی دین به جای ایدئولوژی داشتند، اما به جهت فروریختن ابهت ملّی خود، شادمانی خود را از دست دادهاند.
این مدرس دانشگاه افزود: طبق پیشبینی کتاب، اوضاع روزی ورق خواهد خورد حتی اگر تا همین لحظه نشانههای آن دیده نشود. ما در مسیر جهانی شدن هستیم و حتی ممکن است نشانههای تحول به این زودی دیده نشوند. سوال این است که آیا تغییرات فرهنگی منتظر تغییرات نهادی میمانند؟ دادهها نشان میدهند که ارزشها به نهادها مقدم اند.
ژیانپور سوژه مطالعه اینگلهارت را مردم دانست و گفت: دوگانه این کتاب، نخبه_توده است. وقتی از نخبگان سخن به میان آورده، منظورش نخبگان سیاسی و قدرت هستند. جایی که از نظریه انتخاب عقلانی صحبت کرده که نظریهای رو به روی نظریه نوسازی است. این نظریه به نقش آدمها، تصمیمها و انتخابهای آدمها و بهینه کردن مطلوبیتهای آنها اشاره کرده است.
او ادامه داد: نویسنده کتاب «تحول فرهنگی» نقش نخبگان را رد نمیکند، اما میگوید وقتی قرار است ورق برگردد نخبهها نیز به سمت تاریخ میایستند و با روند هماهنگ خواهند شد.
وی اظهار کرد: عوامل تحولات فرهنگیِ امروز در ۵۰ سال گذشته رخ دادهاند. متغیر مستقل تحول فرهنگی نزدیک به دوره ما نیست به همین جهت دادههای امروزی ممکن است ما را فریب دهد و از نزدیک همه چیز جور دیگری به نظر بیاید. به همین علت نویسنده میگوید روزی ورق برخواهد گشت. ناگاه تغییر بروز خواهد کرد.
ژیانپور با بیان اینکه یکی از واژههای قابل توجه کتاب «تحول فرهنگی» نقش یادگیریهای تاریخی است، اظهار کرد: گاهی یادگیری تاریخی مسیر تحولات فرهنگی را تغییر میدهد. مثال مشخص اینگلهارت، تجربه سه کشور شکستخورده در جنگ جهانی است. او میگوید در طی ۴۰ سال وقتی از شهروندان این سه کشور در مورد تمایل به حضور در جنگ سوال میپرسیدیم، به طور معناداری این افراد هیچ میلی به جنگیدن نداشتند. تجربه تاریخی نگاه آنها را به جنگ تغییر داده است. برعکس شهروندان کشورهای شکستخورده، در شهروندان کشورهای پیروز، علاقه به مشارکت در جنگ افزایش یافته است.
او با بیان اینکه نگاه نوسازی کلاسیک به تحولات، خطی است، اضافه کرد: اینگلهارت تا اندازهای نگرش خطی مکتب نوسازی را رد میکند و بعد از او نیز توسط دیگران نقدهای جدی به این نظریههای بزرگ شده است.
این مدرس جامعهشناسی، با اشاره به اینکه فصل آخر کتاب «تحول فرهنگی» رأی آوردن ترامپ مطرح شده است، خاطرنشان کرد: اینکه چرا ترامپ در آمریکا رأی آورد، مبحثی جالب برای پژوهشگران متعددی است. کتاب «تحول فرهنگی» میگوید که تصمیمات در سطح فردی و در سطح جمعی به طور متناقضی منجر به رای اوردن ترامپ شده است. این طور نیست که بگوییم که فلان اتفاق یا تمایل فردی من منجر به این انتخاب شد.
ژیانپور ادامه داد: مسئله این بود که نسلهای میانسال آمریکا احساس کردند که این آمریکا، دیگر آن آمریکای قدرتمند و سفیدپوست و انگلاساکسون نیست. یک بخشی از جامعه آمریکا، ۸ سال خشم نسبت به رئیس جمهور سیاهپوست را در درون خود انباشته بودند و همین مسئله منجر به یک کنش سیاسی شد. اینگلهارت امنیت را ابتداییترین مسئله میداند که منجر به تغییر ارزشها میشود، اما به نظر من مسئله پیچیدهتر است.
این پژوهشگر و نویسنده در پاسخ به این سؤال که «آیا امکان برگشتن از تحولات وجود دارد؟» گفت: نویسنده کتاب «تحول فرهنگی» میگوید که روندهایی که اتفاق میافتند، برگشت پذیرند. ما سطح جدیدی از ناامنی را تجربه میکنیم. ناامنی قبلی ناشی از کمبود های اقتصادی و کمیابی بود و ما غریبهها دشمن میپنداشتیم چون سهم ما را مصرف میکردند.
ژیانپور با اشاره به اینکه کتاب «تحول فرهنگی» ناامنیهای جدید را ناشی از نابرابریها دانسته، افزود: ناامنیهای اقتصادی گسترش یافتهاند و عدهای اندک بخش عظیمی از منابع را تصاحب کردهاند. کسانی که در گذشته با امنیت مواجه بودند، ممکن است آن را از دست بدهند. اینکه امروزه افراطیان راستگرا در دنیا رأی میآورند، به همین علت است.
او تأکید کرد: طبق پیشبینی این کتاب، مهاجران، سهم شهروندان اصلی را کمتر میکنند، اتوماسیون و برون سپاری کار را از متخصصان گرفته است و ما چرخشهای بزرگی را خواهیم داشت. راه حل نویسنده برای برون رفت از این وضعیت، باز توزیع منابع توسط دولتهاست.
در ادامه این نشست، علیرضا رفیعی، روانشناس در خصوص تمایل احتمالی مردم به مطالعه کتاب «تحول فرهنگی» بیان کرد: تکرر استفاده از کلمه فرهنگ باعث ایجاد احساس مشمئزکننده شده است و همین مطلب شاید تمایل مردم به مطالعه کتابی با عنوان «تحول فرهنگی» را کاهش دهد.
این روانشناس ادامه داد: کتاب «تحول فرهنگی» با توجه به دادهها و تحلیلهای خود، تعابیر و تحلیلها و تفاسیر تحولات جامعه جهانی را ترتیب داده است. این کتاب به جریان رشد در تمامی نهادهای اجتماعی کمک میکند.
رفیعی در خصوص مفاهیم روانشناختی این کتاب تصریح کرد: مفاهیم کتاب «تحول فرهنگی» کاملاً ملموس و عینی هستند و مخاطب کتاب با دیدگاه روانشناختی به یاد هرم نیازهای مزلو میفتد. تأثیر رکود اقتصادی در غرب و مطالبی که مزلو گفته است، به تحلیل کتاب نزدیک است.
او برای فهم راحتتر و روانتر کتاب، به هرم مزلو که بهعنوان هرم نیازها نیز شناخته میشود اشاره کرد و گفت: در این هرم در وهله اول نیازهای زیستی، در بخش دوم امنیتی سپس عشق و تعلق، در مرحله چهارم نیاز به عزت نفس و در مرحله پنجم نیاز به خودشکوفایی جای گرفتهاند.
این دکترای روانشناسی با بیان اینکه دو نیاز اولیه در هرم مزلو با مفاهیم کتاب انطباق دارند، تأکید کرد: نیازهای اولیه که اینگلهارت مطرح کرده است، نیازهای کمبودی هستند و نیازهای بعدی، مربوط به ارزشهای ابراز خویشتن هستند. این نیازها در حقیقت نیازهای رشد هستند.
رفیعی با اشاره به اینکه مخاطبان این کتاب با عینیتت جامعه مواجه خواهند شد، افزود: ما روانشناسان و مشاورین دو دهه است با مراجعانی مواجه هستیم که خواهان تغییر جنسیت هستند. تکلیف این مسئله در جامعه ما بهصورت دست و پا شکستهای مشخص است. اگر این حرکت از ارزشهای بقا به سمت ارزشهای ابراز خویشتن برود، نیاز است و ما باید برای آن برنامه ریزی و قانونگذاری کنیم.
او ادامه داد: مسئله دیگری که ما با آن مواجه هستیم این است که دهه شصتیها خود را نسل ترسو و مطیع میدانند. متولدین این دهه، گزارههای بلاتکلیفی را به خود نسبت میدهند. وقتی کتاب «تحول فرهنگی» را مطالعه کنیم زاویه دیدی برای نگاه به مسائل متولدین دهه ۶۰ خواهیم یافت. این کتاب تفاوت متولدین این دهه با متولدین دهههای پیش و پس از آن را توصیف میکند.
این روانشناس در خصوص زنانه شدن جامعه و تأثیر آن در جهان ما، گفت: وقتی ما از ارزشهای بقا به سمت ارزشهای خویشتن حرکت میکنیم، نگاه مربوط به ارزشهای ابراز خویشتن ما را به این سو هدایت میکنند که جایگاه زنان در جامعه امروزی به مرور روشن میشود و زنان مشی سیاسی اتخاذ میکنند.
رفیعی که سبک مدیریتی زنان را سبک مدیریتی حمایتی دانست، گفت: این شیوه رهبری به خاطر تأثیری است که زنانگی در ۵۰ سال گذشته داشته است، بعد از جنگ جهانی دوم زنانگی باعث شده که ما جنگ دیگری نداشته باشیم. خشونتهای خطرناک و جدی برون کشوری نیز کاهش پیدا کرده است. اعتراضاتی که صورت گرفتند، با خشونتهای شدید همراه نیستند. در نتیجه دنیا زندگی بارآرامش بیشتری را پیش رو گذاشته است.
او بحث خانواده در تحولات امروزی را بحثی پیچیده خواند و بیان کرد: تجربه زیسته من و مطالب کتاب نشان میدهند که ساختار خانواده و نقشها در خانه و کارکرد خانواده در دهههای گذشته تغییر یافته است. ما در کل جهان بر اساس دادههای کتاب، شاهد برداشته شدن دغدغه بقا در جهان هستیم.
این دکترای روانشناسی ادامه داد: مباحث و تغییرات در حوزه زنان به تدریخ رخ داد و مشهود شد. شاید دهه ۴۰ بانوان شاغل کم تعداد بودند، تحصیلات زنان محدود بود، اما در دهههای اخیر ما با تفاوتهای چشمگیری در این زمینه مواجه هستیم.
رفیعی خاطرنشان کرد: خروجی حرکت از ارزشهای بقا به ابراز خویشتن، این است که باروری موضوع جدی به عنوان نقشاولیه و کارکرد زن در خانواده مطرح نیست. ارزشهای دیگری چون موضوع دگرباشان و ساختار خانواده در برابر این افراد، نیز مسائل جدیدی هستند. به طور کلی کارکرد خانواده دچار تغییرات اساسی شده است.
او با بیان اینکه مقایسه وضعیت موجود و اتفاقاتی که در دنیا رخ داده است، نشان میدهد ما آمادگی لازم برای این تغییرات را نداریم، اظهار کرد: این مسئله یکی از چالشهای جدی است که جامعه ما با آن مواجه است. برای مثال سقط جنین، طلاق، اقلیتهای جنسیتی مسائلی هستند که باید به آنها پرداخت و در کشورهای خارجی حکم قانون پیدا کردند. شاید لازم است ما نیز از این نظرگاه به این مسائل بنگریم.
این روانشناس با اشاره به اینکه در خصوص مفهوم شادمانی نظریات متفاوتی وجود دارد، افزود: دیدگاهی است که میگوید شادمانی موروثی است یا دیدگاه دیگری نیز وجود دارد که میگوید در نقاط خاصی اتفاق میافتد.
او ادامه داد: بر اساس دادههای ۲۴ کشور در کتاب «تحول فرهنگی»، بین میزان رضایت از زندگی بهعنوان یکی از مولفههای شادمانی و درآمد سرانه، ۶۴ درصد همبستگی وجود دارد و با جابهجایی ارزشهای بقا به ابراز خویشتن مردمانی که ملت ثروتمندی از لحاظ بقا هستند، و به سمت خودشکوفایی در حرکتاند، میزان شادمانی در آنها متفاوت است.
انتهای پیام
نظرات