به گزارش ایسنا، در جهان امروز، پیشرفت های فناوری یکی از بنیادی ترین عوامل شکل دهی به تحولات جامعه در تمام ساحت های اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی هستند. وابستگی انسان به فناوری بدان پایه است که برخی از متخصصان معتقدند بدون فناوری، انقراض ما انسـان ها، در مقیاس کیهانی ده ها میلیارد سال، به زودی رخ خواهد داد. این تحولات می توانند همزمان سویه های سازنده، امیدبخش و آرمان گرایانه و نیز سویه های ویرانگر و ترسناک داشـته باشنـد. هدایت، کنترل، ارزیابی و تعیین سرنوشت مسائلی که به شکل مستمر در حال جهانی، پیچیده و در هم تنیده شدن هستند، به یکی از مهم ترین نقاط عطف تاریخ جوامع انسانی تبدیل شده است.
بنا بر نظرات متخصصان، نفوذ فناوری هوش مصنوعی در مقایسه با سایر فناوری ها در برقراری پیوند میان تمام موقعیت های فردی و اجتماعی افراد از مصادیق وضعیت گفته شـده اسـت. همگرایی و هم افزایی علوم و فنون مختلف در AI توان اثر گذاری این فناوری در ایجاد تحولات و تغییرات را به شکل تصاعدی ارتقا داده است. همزمان سازی وسایل الکترونیکی شخصی، ماشین های خودران، لوازم هو شمند خانه و و محیط کار، سامانه های هوشمند تأمین امنیت عمومی، خدمات هوشمند بهداشت و درمان، هوشمندسازی تراکنش های اقتصادی و مالی، تحلیل هوشمند علایق و ذائقه های فردی آشکار و پنهان از طریق دسترسی به شبکه های هوشمند اجتماعی و بهره مندی از AI در توسعه سامانه های آموزشی از مصادیق نفوذ و در هم تنیده شدن این فناوری در تمام ابعاد زندگی افراد در جهان امروز است.
یکی از محققان کشور از موسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی در پژوهشی که در همین زمینه انجام داده است، آینده نظام آموزش دانشگاهی در ایران را از دیدگاه به کارگیری هوش مصنوعی مورد ارزیابی قرار داده است.
پرسش اصلی این پژوهش آن بوده است که گسترش هوش مصنوعی در ایران چه تأثیری بر آینده آموزش دانشگاهی خواهد داشت؟ در این مطالعه برای پاسخگویی به این پرسش به چند پرسش دیگر پاسخ داده شده است، از جمله روندهای جهانی هوش مصنوعی در آموزش دانشگاهی چیست؟ دیدگاه دانشگاهیان ایرانی درباره نفوذ هوش مصنوعی در آموزش دانشگاهی چیست؟ عدم قطعیتهای کلیدی ناشی از نفوذ هوش مصنوعی در آموزش دانشگاهی ایران چیست و سناریوهای پیش روی آموزش دانشگاهی ایران در سایه هوش مصنوعی چیست؟
یافتههای این پژوهش نشان می دهند که در کشور ایران، هنوز اجماع ملی درباره هوش مصنوعی یا AI شکل نگرفته و به تبع آن، برنامهریزی برای تجهیز زیرساخت قانونی، نرمافزاری و سختافزاری حاصل نشده است. بر این اساس، فرهنگ دادهمداری و تصمیمگیری مبتنی بر داده باید بهبود یابد و نظام آموزشی با تکیه بر پیشرفتهای AI بازنگری و کارکردها و اثربخشی AI در آموزش دانشگاهی فهمیده شود.
در این خصوص، محمد حسینی مقدم، محقق موسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی و مجری این تحقیق می گوید: «هوش مصنوعی زمینه ساز شکل گیری نظمی نوین در جهان شده است. زیست بوم جهان در سایه گسترش و فراگیر شدن این نظم نوین به شکل بنیادین متحول شده است و تمام ساختارهای اقتصادی، سیاسی، امنیتی، فرهنگی، ارزشی، فناورانه و اجتماعی با توجه به نفوذ AI متحول شده اند. در چنین فضایی آمادگی نظام آموزش برای رویارویی با تغییر و شگفتی های حاصل از آن باید به امری عادی و موجه تبدیل و در مقابل، انفعال، سکون، سکوت و بی تفاوتی در برابر تغییر باید امری غیرعادی و غیر موجه دانسته شود».
این محقق می افزاید: «زیست شهری ایران در نتیجه گسترش فناوری های نوین هوشمند متحول شده است. برای مثال، نفوذ و گسترش سامانه های تاکسیرانی برخط هوشمند در شهرهای ایران موجب از میان رفتن و از رونق افتادن بسیاری از رقبای خود از قبیل سامانه های تاکسی تلفنی شده اند. شاید تصور این موضوع برای بسیاری از افراد فعال و موفق در این صنف دشوار بود که روزی شاهد برچیده شدن خود خواهند بود، اما این آینده به آن ها تحمیل شد. برچیده شدن، کمرنگ شدن و از فروغ افتادن نظام آموزش دانشگاهی کشور در برابر تغییرات مذکور اگر چه ممکن است به عنوان امری نامعمول و غیرمنتظره نگاه شـود، اما تجارب مشابه بیانگر آن است که چنانچه کنش معنادار، هدفمند و آینده نگر صورت نگیرد، این امور نامعمول به فرایندی عادی و مرسوم تبدیل خواهند شد و نظام های آموزشی بدیل که هوشمندسازی و متناسب با ذائقه و استعداد شهروندان ایرانی طراحی شده اند، می توانند از سرمایه های انسانی کشور در مسیر پاسخگویی به اهدافی خارج از این سرزمین بهره برداری کنند که الزماً منافع آن ممکن است هم راستا و هم سو با منافع ملی بلندمدت ایران نباشد».
در این تحقیق، بر اساس نتایج حاصله، نکاتی به منظور غلبه بر مشکلات و موانع موجود مورد اشاره قرار گرفته اند. طبق این نکات:
۱) داشتن تصویری بزرگ از آینده نفوذ و گسترش AI در نظام آموزش و توسعه تصویری بزرگ و بین الاذهانی از پیشرفت AI کشور یکی از الزامات نظام حکمرانی نظام آموزش عالی است.
۲) ارتقای مشارکت پذیری از پایین به بالا در فرایند سیاست پژوهی و آینده اندیشی تغییرات مورد نیاز نظام آموزش برای رویارویی با نفوذ و گسترش AI. شکل گیری آینده مطلوب امری ارزش مدار است و مشارکت ذینفعان و دستیابی به خرد و عقلانیت دسته جمعی برای صـورت بندی این آینده نقش تعیین کننده ای دارد.
۳) نظام حکمرانی آموزش عالی نه تنها باید با تنظیم گری قوانین و تسهیل گری فرایندها، چگونگی گذار به وضعیت دیجیتالیزه سازی داده ها و ایجاد کلان داده ها را مهیا سازد، بلکه باید دسترسی عادلانه و منصفانه به داده ها را برای ذینفعان امکان پذیر سازد، چراکه دسترسی به داده های روا و پایا اصل بدیهی و اولیه به کارگیری AI در نظام آموزش است.
۴) ذینفعان نظام آموزش باید روند جهانی گسترش AI را به مثابه واقعیتی جهان شمول و اجتناب ناپذیر نگاه کنند. در فرایند رویارویی با تحولات AI با تکیه بر واقع نگری ضـمن چاره اندیشی در برابر تهدیدها و چالش های فزاینده این فناوری نوین، می توان درباره چگونگی بهره مندی از فرصت های آن تدبیر کرد، به شکلی که اثربخشی و کارایی آموزش دانشگاهی ارتقا یابد.
۵) لزوم به کارگیری رویکردها و رهیافت های میان رشته ای در سیاست اندیشی و سیاستگذاری برای به کارگیری AI در آموزش باید مورد توجه قرار گیرد. ماهیت AI، میان رشته ای است. از این رو، به کارگیری آن در آموزش، مستلزم به کارگیری رویکردهای میان رشته ای خواهد بود تا ضمانت لازم برای مدیریت مخاطرات و بهره مندی از مزایای آن به دست آید.
در انتها باید اشاره کرد که اطلاعات علمی پژوهشی مربوط به مطالعه فوق در فصلنامه «پژوهش و برنامه ریزی در آموزش عالی» وابسته به مؤسسه پژوهش و برنامه ریزی آموزش عالی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری منتشر شده اند.
انتهای پیام
نظرات