سعید عبدالملکی، عضو هیئتعلمی دانشگاه و تئوریسین روانشناسی سیاسی در گفتوگو با ایسنا، با اشاره به وضعیت جدید ایران در معادلات بین المللی اظهار کرد: شواهد و قرائن عینی گویای این مهم است که پس از طوفان «وعده صادق» ایران به مرحلهای جدید گذار کرده است که درک این مهم چشمانداز آینده را نشان میدهد. ازاینرو؛ آیندهنگری و آیندهنگاری بر اساس فرصت پیشآمده یک امر راهبردی است که باید غنیمت شمرد. چه در بعد بینالمللی و چه داخلی لزوم تجدید رویکرد و عملکرد و تحول در نظام حکمرانی بهشدت احساس میشود.
وی با بیان اینکه پروژه جنگ هراسی در ایران فروپاشید، افزود: از نظر ناظران، سیاستمداران و نهادهای بینالمللی حمله تلافیجویانه ایران در ۱۴ آوریل ۲۰۲۴ علیه رژیم صهیونیستی یک تلاقی تاریخی برای کل دنیاست چه به لحاظ توازن قدرت جهانی و چه تثبیت قدرت دفاعی و بازدارندگی ایران، پنجرههای جدیدی گشوده شده است که زین پس باید از آنجا آینده جهان را نظاره کرد.
به گفته وی؛ پرستیژ و وجهه پوشالی آمریکا، دولتهای همپیمانش و پادوهای منطقهای و بهخصوص رژیم کودک کش صهیونیستی فروریخت و ایران به لحاظ پرستیژ و کاریزما به جایگاهی بالاتر صعود کرد.
وی افزود: پس از عملیات «وعده صادق» ایران جدیدی متولدشده است که زین پس نهتنها نباید با زبان تحریم و تهدید با او سخن گفت؛ بلکه باید به آن احترام گذاشت و بر سر میز مذاکره از برد برد سخن گفت و به آن پایبند بود. رژیم صهیونیستی نهتنها قادر به مقابله با ایران نیست؛ بلکه دچار فرسودگی وجودی شده است و همچون توده یخ در حال ذوب شدن است و باید آن را پایانیافته تلقی کرد. لذا اکنون فصل خزان آمریکا و رژیم صهیونیستی و فصل بهار ایران آغاز شده است و نظام جمهوری اسلامی از این فصل بهاری و رویش جوانهها بهرهها خواهد برد.
این استاد دانشگاه بیان کرد: در عرصه داخلی علیرغم چالش سازهای خارجی و داخلی اما به دلیل هوشمندی رهبر انقلاب شاهد انسجام داخلی و چرخیدن چرخ زندگی مردم هستیم؛ لیکن در حوزه اقتصاد و مدیریت شاهد ضعفهایی هستیم که برای تحقق عدالت و سرمایه اجتماعی ناگزیر به تحول انقلابی در این عرصه هستیم.
وی معتقد است در عرصه مدیریتی با دو دسته مدیران مواجه هستیم؛ یکی نفوذیها هستند که به فساد و فشل سازی سیستم مشغولاند که به دلایل و انگیزه مادی و یا سیاسی و یا بحرانهای شخصی و عقدهگشایی انجام میشود و دسته دوم ناکارآمدهای سادهلوح هستند که بدون مطالعه و بررسی و لحاظ سیاستهای کلی و مصلحت نظام و پیامدسنجی اجتماعی اقدام به تصمیمهای نادرست و اجرای آن میکنند که منجر به ایجاد هزینه میشود. اما شاهد دسته سومی از مدیران راهبردی نگر و جهادی نیز هستیم که عملکرد آنها در عرصه دفاعی و برخی عرصههای دیگر محرز شده است که با انضمام آنها به عرصهی مدیریتی و اقتصادی میتوان به ناکارآمدی و مشکلات مدیریتی و اقتصادی کشور پایان داد.
عبدالملکی بیان کرد: دومین کلان مشکل کشور اقتصاد است که نیازمند تغییر ریل بنیادی است. پس از آبان ۱۳۶۸ و دستور آقای هاشمی رفسنجانی به اجرای مانور تجمل توسط دولتمردان، متأسفانه تفکر سرمایهداری و لیبرالی و افرادی که تفکر مادی و منفعتطلبانه داشتند همچون اختاپوس بر اقتصاد کشور چنبره زدند؛ بهگونهای که تمام شرکتهای مالی و اقتصادی مثل پتروشیمیها، فولاد، سیمان، شرکتهای دارویی، نفتی، کشاورزی، معادن، طلا و ارز، بانکهای خصوصی و انحصار واردات و صادرات بین آقازادهها، خانوادهی مدیران وقت و دوستانشان توزیع شد که اولین تبعات آن در شورشهای اوایل دهه هفتاد خود را نشان داد.
این استاد دانشگاه پیام نور تصریح کرد: متأسفانه عوامل مذکور به دلیل منافع خود و همکاری با وابستگان خارجی همواره تورم، بحران ارزی و مالی و آشوبهای اقتصادی ایجاد میکنند و متناسب با وضعیت و منافع خود اوضاع اقتصادی کشور را در زمان مقتضی متشنج میکنند و تا زمانی که قدرت اقتصادی کشور از دست عوامل مذکور ستانده نشود مشکلات اقتصادی کشور کماکان حل نمیشود.
عبدالملکی عنوان کرد: طرح شعار سال ۱۴۰۳ از سوی رهبر انقلاب حاوی دو مفهوم مهم و راهبردی است یکی «تولید» و دیگری «مشارکت مردم» که میبایست مجلس جدید با تصویب قوانین لازم و از طریق سیستم باز توزیع انقلابی، قدرت اقتصادی از کلونیهای مذکور به مردم و تعاونیهای تولیدی و اشتغالزایی منتقل شود.
انتهای پیام
نظرات