به گزارش ایسنا، محمدکاظم انبارلویی در یادداشتی در رسالت نوشت:
۱- عملیات «وعده صادق» یک قدرتنمایی حکیمانه بود. این قدرتنمایی حکیمانه میتواند پایهگذار یک گفتمان جدید برای تحکیم صلح جهانی باشد. آمریکا و رژیم صهیونیستی در عملیات طوفانالاقصی قدرت بازدارندگی خود را آسیبپذیر دیدند. همین آسیبپذیری در عملیات وعده صادق بهگونهای شد که جهانیان متوجه شدند چنین بازدارندگی یک توهم است.
لذا نه در جهان اسلام بلکه در کل جهان، آزادگان و کسانی که از جنگ نفرت دارند به نمایش باشکوه قدرتنمایی ملت ایران ایستادند و ظهور چنین قدرتی که به اجرای عدالت در جهان میاندیشد را تحسین کردند.
به تعبیر رهبری معظم انقلاب، «عملیات وعده صادق اثبات قدرت ایران در چشم جهان بود و نیروهای مسلح چهره خوبی را از اقتدار ایران بهعنوان یک قدرت جهانی به نمایش گذاشتند.»
درحالیکه رزمندگان اسلام مشغول خشابگذاری موشکی و پهپادی هستند ودرحالیکه مردم از هیجان پاسخ خیبری رزمندگان اسلام به وجد آمدهاند باز بلندگوهایی در داخل، پرچم مذاکره تودرتو و بیحاصل با آمریکا را به بهانه این پیروزی بالا بردهاند. آنها از راهبرد تکرار جنایات جنگی آمریکا و بدعهدی یا بیخبر هستند یا خود را به بیخبری میزنند! درهرصورت آنها در زمین دشمن بازی میکنند. میگویند اکنون زمان استفاده از موشکهای دیپلماتیک است، موشکهای دیپلماتیکی که در برجام از کار افتاد.
۲- قدرتهای شیطانی جهان و در رأس آن آمریکا، دولتها و ملتها را با تئوری «ترس و تصمیم» اداره میکنند. آنها حتی همپیمانان خود را با این تئوری به زنجیر کشیدهاند.
رژیم صهیونیستی پس از نبرد ۱۹۴۵ و ۱۹۶۸ با همین تئوری اعراب را به زنجیر کشیده و اجازه نداده است آنها بهویژه پس از جنگ ۶ روزه یک تیر به سرزمینهای اشغالی شلیک کنند.
شکلگیری جبهه مقاومت بهویژه پس از جنگ ۳۳ روزه حزبالله و درگیریهای پینگپنگی حماس و جهاد اسلامی در درون سرزمینهای اشغالی و از همه مهمتر عملیات محیرالعقول طوفانالاقصی گذر از آستانه ترس بود.
این رویکرد، کارکرد تئوری «ترس و تصمیم» را به باد داد و رژیم صهیونیستی را بیش از ۱۹۰ روز در غزه، زمینگیر کرده است. مردم غزه ترس را ترساندهاند و تصمیم جدی به مقاومت تا آخرین نفر و تا آخرین نفس گرفتهاند همین نفس صهیونیستها را به شماره انداخته است.
عملیات حکیمانه «وعده صادق» نشان داد دیگر آمریکا و رژیم صهیونیستی نمیتوانند نان سلطهطلبی خود را در تنور تئوری «ترس و تصمیم» بپزند.
ترس یک بنبست روانی است هر کس در دام آن بیفتد گام اول و گام آخر شکست را همزمان تجربه میکند. اکنون رژیم صهیونیستی در این دام افتاده است. جنگ در غزه را ادامه دهد یا شرایط حماس برای آتشبس را بپذیرد، شکستخورده است.
همین معادله در برابر ضربه ایران برقرار است. رژیم صهیونیستی پاسخ عملیات وعده صادق را بدهد یا ندهد، در تله تئوری «ترس و تصمیم» دستوپا میزند.
۳- آمریکا در عمر ۲۵۰ ساله همواره با جهان درون و برون خود در جنگ بوده است. فقط ۲۱ سال صلح را تجربه کرده است. هیچکدام از رؤسای جمهور آمریکا را نمیتوان یافت که بهطور کامل رئیسجمهور دوران صلح باشد.
فیلسوفان سیاسی و اندیشکدههای سیاسی آمریکا یک روز باید به این سؤال پاسخ دهند نقطه پایان این جنگها کجاست؟ اگر آنها جنگ را متوقف نکنند کسانی در جهان هستند که برای صلح بجنگند و نقطه پایانی بر خونریزیها، قتلعامها، جنایات جنگی و کشتار جنگی بگذارند.
۴- رسانهها، اندیشکدهها و سیاسیون سه ضلع حکمرانی در غرب سرمایهداری هستند، هر سه ضلع این روزها فریاد میزنند جهان به سمتی در حرکت است که به نفع آنها نیست. این فهم به لحاظ آیندهپژوهی و آیندهنگری وجود دارد که چرخ زمان به نفع آنها نمیچرخد.
درحالیکه فقر در برخی ایالتهای آمریکا و جهان سرمایهداری بهگونهای است که صدای شهرداران از کارتنخوابها در حاشیه شهرها درآمده است که نمیتوانند صبح به صبح فضولات آنها را از خیابانها جمع کنند، مجلس نمایندگان آمریکا یک کمک ۲۶ میلیارد دلاری به اسرائیل و یک کمک ۶۰ میلیارد دلاری به اوکراین را به تصویب رساند!
این کارکرد حکمرانی نشان میدهد آنها نهتنها گوششان بدهکار این نیست که در جهان چه میگذرد، بلکه نمیخواهند حتی صدای شهروندان خود را بشنوند.
انتهای پیام
نظرات