به گزارش ایسنا، وطن امروز نوشت: رضا ایرانمنش، بازیگر ۵۷ ساله سینما و تلویزیون کشورمان متولد جیرفت است. او یکی از شمایلهای سینمای جنگ و دفاعمقدس است و هر وقت صحبت از جبهه و خاکریز و سنگر در سینما میشود، بلافاصله ایرانمنش را هم به یاد میآوریم. جوان اول سینمای جنگ در دهه ۷۰ میتوانست در فیلمها و سریالهای بیشتری بدرخشد و حضورهای سینماییاش تنها به ۷ فیلم خلاصه نشود و در تلویزیون هم در کارها و نقشهای موثرتر و ماندگارتری ظاهر شود، چون هم هنر و استعداد و تواناییاش را به گواه همین نقشهای خوب داشت و هم از چهره جذابی برای ستاره شدن بویژه در سینمای جبهه و جنگ برخوردار بود و مخاطب نسبت به او سمپات و همدلی داشت و هم اینکه پشتوانه تحصیلی و آکادمیک در زمینه بازیگری و کارگردانی را یدک میکشید. ایرانمنش فارغالتحصیل بازیگری از دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران و فوقلیسانس کارگردانی از دانشگاه تربیت مدرس است اما وضعیت جسمانی او و اثرات شیمیایی شدنش در جنگ، بارها این بازیگر را راهی بیمارستان کرده و حتی ۲ بار هم به کما رفت و امیدی به برگشت او نبود. همین رفت و برگشتها به بیمارستان طی این چند سال، امکان و موقعیت حضورهای سینمایی، تلویزیونی و بازیگری را از او سلب کرد تا ایرانمنش نتواند آثاری به آن نقشهای اندک خوبش اضافه کند.
سینماگرانی که در نخستین حضور و فعالیت به چشم میآیند و میدرخشند، کار خود را در ادامه سخت میکنند و توقع مخاطبان را بسیار بالا میبرند؛ طوری که هر فعالیت و هر اثری، همیشه در سایه همان کار درخشان اول قرار دارد که بیرون آمدن از آن بسیار سخت است. رضا ایرانمنش در نخستین گام بازیگری و در نخستین حضور سینمایی، به قدری خوب و موفق ظاهر شد که در ادامه با وجود برخی تلاشها و نقشآفرینیهای خوب دیگر، نتوانست دوباره به این اوج دست یابد.
سجاده آتش در سال ۷۲، رضا ایرانمنش را به سینمای ایران معرفی کرد؛ فیلمی به نویسندگی علی شاهحاتمی و احمد مرادپور. سجاده آتش یکی از بهترین و بهیادماندنیترین آثار سینمای دفاعمقدس است.
سجاده آتش بعد از شهادت شهید سیدمرتضی آوینی و در همان سال ۷۲ ساخته شد و این فیلم به او تقدیم شده است. تیتراژ با این نوشته شروع میشود: «تقدیم به شهدای جنگ و آنانکه در دفاعمقدس برای خدا و عزت و سعادت مردمشان جنگیدند و راوی بزرگ فتح، شهید سیدمرتضی آوینی». بعد عنوان فیلم و اسم بازیگر نقش اول فیلم روی زمینه سیاه تصویر نقش میبندد: محمدرضا ایرانمنش. تماشاگران آن موقع شناختی از این بازیگر جوان ۲۶ ساله و گمنام نداشتند اما محبوبیت فیلمهای جنگی و دفاع مقدسی در دهههای ۶۰ و ۷۰ و پوستر شلوغ و اکشن و مهیج فیلم بر سردر سینماها نقش زیادی در کنجکاوی مخاطبان و رفتن آنها به سینما برای تماشای این فیلم داشت. چهره ایرانمنش که البته اسمش را در پوستر همان رضا ایرانمنش نوشتهاند، در ابعاد بزرگتری نسبت به حبیب حداد (بازیگر نقش منفی فرمانده عراقی) در گوشه بالایی سمت راست پوستر کار شده بود که یک اسلحه کلاشینکف به دست دارد. همین تصویر کمی بزرگتر از دیگر شخصیتها، نشانهای از وجوه قهرمانانه شخصیتی او در قصه دارد.
ایرانمنش در فیلم، نقش فرماندهی به نام مهدی را دارد که در عملیات کربلای ۵ درگیر نبردی سنگین با نیروهای بعثی عراق میشوند. شرایط نبرد نابرابر است و مهدی همراه عباس (سیدجواد هاشمی) یکی دیگر از فرماندهان، سعی دارد کنترل اوضاع را به دست بگیرد و کار دشمن را یکسره کند. متانت، آرامش و اقتدار در فرماندهی، شخصیت دلنشین و همدلیبرانگیزی از مهدی میسازد و باعث میشود مخاطب تا پایان او و هدفش را دنبال کند. در این زمینه باید به صداپیشگی سعید مظفری به جای ایرانمنش هم اشاره کرد که در تقویت شخصیتپردازی موثر است.
سجاده آتش به جز بازی خوب ایرانمنش، کارگردانی و طراحی صحنه و جلوههای ویژه و فیلمبرداری و موسیقی درست، استاندارد و جذابی دارد و حاصل تلاش جمعی و خلاقیت گروهی سینماگرانی است که هم درک و دریافت درستی از جبهه و جنگ داشتند و هم به بهترین و جذابترین و تاثیرگذارترین شکل ممکن آن را به تصویر کشیدند.
به عنوان مثال اگر میبینید رضا ایرانمنش اینقدر خوب و ملموس و باورپذیر نقش یک فرمانده جنگ را در عملیات کربلای ۵ بازی میکند، نتیجه حضورهای خودش در جبهههای جنگ تحمیلی است. عملیات کربلای ۵ از دی ۶۵ تا فروردین ۶۶ انجام شد اما ایرانمنش که در چند عملیات جنگ حضور داشت، مدتی قبل از آن در عملیات والفجر ۸ (نبرد اول فاو که در بازه زمانی بهمن ۶۴ تا فروردین ۶۵ انجام شد) به دلیل استشمام گاز خردل، شیمیایی شد که او را در سالهای اخیر بارها راهی بیمارستان کرده است.
بازی ایرانمنش در این فیلم به جز تحسین و نظرهای مثبتی که همراه داشت، در داوری دوازدهمین دوره جشنواره فیلم فجر هم دیده شد و این بازیگر در گام اول بازیگری نامزد دریافت سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد شد. افتخاری بود که نامش کنار بازیگرانی چون عزتالله انتظامی (روز فرشته)، مهدی هاشمی (همسر)، علیرضا خمسه (چشم شیطان) و مجید مظفری (جنگ نفتکشها) قرار گیرد که انصافا همگی در این فیلمها یکی از بهترین بازیهایشان را ارائه دادند. زندهیاد شاهرخ غیاثی هم یکی دیگر از رقبای ایرانمنش در این رشته بود که برای فیلم «بلندیهای صفر» نامزد دریافت جایزه بود. هرچند ایرانمنش سیمرغ بلورین را به رقیب بزرگی چون انتظامی واگذار کرد اما همین نامزدی دریافت جایزه افتخار و شروع درخشانی برای این بازیگر بود و همین هماوردی با برخی بزرگان بازیگری، از نقاط عطف کارنامه هر بازیگر جوان و تازهواردی است.
ضمن آرزوی سلامتی برای این بازیگر خوب و خاطرهانگیز کشورمان، امیدواریم از ظرفیت و تواناییهای ایرانمنش باز هم در سینمای ایران استفاده شود.
انتهای پیام
نظرات