او از خاطرات دوران جنگ خود گفت که فرمانده آتشبار مرحوم محمد جوکانی که اهل شیراز بود، به او مرخصی داد و وقتی وارد خانه شد، پسر دو سالهاش از او فرار کرد و زمانی که همسرش گفت، پسرم این پدرت است، پسرش مفهوم کلمه پدر را نمیدانست.
«رزمندگان در آن زمان یگان را خانواده خود میدانستند». این مطلب را شاهحیدریپور گفت و افزود: در مهر ماه ۱۳۵۸ از دانشکده افسری فارغالتحصیل شدم و به گروه ۲۲ توپخانه شهرضای اصفهان اعزام شدم و از آنجا به گردان ۳۸۷ که گردان دوربرد بود، منتقل شدم.
به گفته او، نیروی زمینی در دوران جنگ ۱۰۰۰ کیلومتر خط پدافندی داشت و به ابتکار شهید صیاد شیرازی گردانهای قدس راهاندازی شد و این گردانها مانند نیروهای بسیج بودند، زیرا افراد عضو این گردانها از نیروی دریایی، نیروی هوایی و ... بودند و پس از آموزش به کمک نیروی زمینی ارتش آمدند و این گردانها اقدامات زیادی مثل پاکسازی کردستان و پدافند انجام دادهاند.
شاهحیدریپور که در مقطعی فرمانده یکی از گردانهای قدس بود، گفت: در منطقه عین خوش شهرک ۶۰ عراق ماموریت پدافندی داشتم که در آن منطقه زخمی شدم و پس از چند ماه درمان به یگان خدمتی خود برگشتم و تا سال ۱۳۷۲ در جبهه بودیم.
وی در واکنش به صورت متعجبم درباره این گفته که تا سال ۱۳۷۲ در جبهه بودم، توضیح داد: در سال ۱۳۶۷ جمهوری اسلامی قطعنامه را پذیرفت و جنگ تمام شد، اما نیروی زمینی، یگانها و بخصوص توپخانهاش تا سال ۱۳۷۲ و شاید بیشتر (زیرا من سال ۱۳۷۲ بازنشسته شدم) در منطقه بودند، چون صدام فرد بیاعتباری بود و به تعهداتش نمیتوانستیم اعتماد کنیم. بنابراین یگانها در منطقه باقی ماندند.
«ایران تا پایان سال دوم با عراق میجنگید و وقتی امپیرالیسم جهانی فهمید که صدام دارد شکست میخورد و آمریکا و شوروی پشت سر صدام قرار گرفتهاند و سلاحهایی در اختیار عراق قرار دادند که ما فقط اسم آنها را شنیده بودیم و چنین سلاحهایی نداشتیم». این مطلب را این سرهنگ بازنشسته ارتش به خبرنگار ایسنا گفت.
او از خاطراتش و بمباران تهران توسط هواپیماهای پیشرفته گفت و افزود: در دورانی که زخمی بودم برای گذراندن دوره زبان به تهران رفتم، تهران بسیار وحشتناک شده بود و در آن زمان گفتم که سنگر ما امنتر است.
شاهحیدریپور از خدماتی که فرانسه در دوران جنگ به عراق کرده بود، سخن گفت و افزود: فرانسه هواپیمایی به عراق داده بود که فقط هدفهای دریایی را میزد بهطور مثال پلهایی که رزمندگان روی بهمنشیر میزدند، یک دفعه منفجر میشد و نمیدانستیم از کجا این موشک آمد و نامشخص بود. همچنین آلمان، فرانسه و بسیاری از کشورهای دیگر در ساخت و توسعه بمبها و گلولههای شیمیایی به صدام کمکهای زیادی کردند.
او تاکید کرد: از سال سوم جنگ، عراق در لاک پدافندی خود فرو رفت و در خط، به ما حمله نمیکردند و زدن شهرها و ایجاد و رعب و وحشت و جدا کردن مردم از نظام و دولت، استفاده از سلاحهای شیمیایی، گزینههایی بودند که صدام از سال سوم به بعد استفاده میکرد.
این رزمنده دوران دفاع مقدس افزود: جمهوری اسلامی ایران در مقابل این متجاوز مقاومت میکرد و ناگزیر بودیم که دشمن را پای میز مذاکره بنشانیم و با دشمن بجنگیم تا دشمن به خواستههای ما تن دهد و سازمان ملل ناگزیر شد که به خواستههای ما جواب داد و در قطعنامه ۵۹۸ به متجاوز اشاره کرد.
انتهای پیام
نظرات