به گزارش ایسنا، محسن فاطمی نژاد در سرمقاله روزنامه قدس نوشت:
دیروز بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر رژیم اسرائیل با انتشار ویدئویی مردم ایران را مورد خطاب قرار داد. او صحبتهایش را اینگونه شروع کرد که تاکنون «زیاده درباره رهبران ایران صحبت کرده» اما در این لحظه حساس میخواهد با خود مردم صحبت کند. به محتوای این پیام خواهیم پرداخت ولی نکته اینجاست که این پیام ویدئویی، دقیقاً یک هفته بعد از پیام مشابهی که برای مردم لبنان و به صورت ویدئویی منتشر شده بود، انتشار یافت.
نتانیاهو در پیام به مردم لبنان که بلافاصله پس از آن حملات دیوانهوار جنگندههای اسرائیلی به روستاها و شهرهای جنوب لبنان آغاز شد، مردم لبنان را خطاب قرار داده و گفته بود: «اسرائیل با شما سر جنگ ندارد، جنگ ما با حزبالله است. سالهاست حزبالله از شما به عنوان سپر انسانی استفاده میکند. آنها راکتها را در اتاق نشیمن شما جاسازی میکنند و موشکها را در گاراژهایتان انبار!».
کمتر از ۲۴ ساعت از صدور این جملات نتانیاهو نگذشته بود که وزارت بهداشت لبنان اعلام کرد در حملات جنگندههای ارتش اسرائیل بیش از ۷۰۰ غیرنظامی شهید و بیشتر از ۲هزارو۶۰۰ نفر مجروح شدند. زدن این رکورد توسط صهیونیستها در تاریخ جنایتهایشان نسبت به مردم لبنان تنها یک دلیل داشت: این مردم حرف نتانیاهو و ندای خیرخواهی او را گوش نداده بودند. آخر نتانیاهو در همان پیام ویدئوییاش گفته بود راکتهای اتاق نشیمن این شهروندان به سمت شهرها و شهروندان اسرائیلی پرتاب میشود و بعد خواهش کرده بود برای حفظ جان خودشان هم شده از خانههایشان بیرون بیایند و اجازه بدهند ارتش کارش را بکند.
در آخر همان پیام ویدئویی هم اطمینان داده بود «وقتی عملیات ارتش اسرائیل تمام شود، میتوانید به سلامت به خانههایتان برگردید». البته احتمالاً منظورش خانهای است که در پس حملات جنگندهها با بمبهای چندصد پوندی آمریکایی، چیزی از آن باقی نمانده است. طبیعی هم بود جناب نخستوزیر فرصت نکند بخواهد به پرسشهای شهروندان لبنانی پس از این حملات پاسخ بدهد که مثلاً «به فرض که از هزارو۶۰۰ نقطهای که در عرض ۲۴ ساعت بمباران کردید، جان سالم به در بردیم، خانههایمان کو؟». این شهروندان باید درک کنند بالاخره نتانیاهو عجله داشته تا زودتر راهی سفری شود که تا همان زمان هم چند روزی عقب افتاده بود. او باید زودتر پایش به نیویورک میرسید تا هر چه سریعتردستور قتل یک فرد را با ۸۵ تن بمب سنگرشکن آمریکایی از مقر سازمان ملل صادر کند.
البته آن شهروند لبنانی شاید بتواند جواب سؤالش را نه از نتانیاهو بلکه با دنبال کردن اخبار در شبکههای اجتماعی عبری اسرائیلی بهتر پیدا کند. کافی است این پیام با این تیتر به چشمش بخورد: «زمان خانهنشینی در لبنان است!»؛ پیامی که در آن اینطور آمده است:«پس از حذف نصرالله رؤیای یک خانه بزرگ با منظرهای از کوههای برفی را داشته باشید. ما فقط یک قدم با این رؤیا فاصله داریم. این خانهها که بهزودی در جنوب لبنان ساخته میشود در ابتدا به افسران ذخیره ارتش تعلق میگیرد».
از لبنان بگذریم و به پیام نتانیاهو به مردم خودمان بگوییم. جناب نخستوزیر بلاواسطه و «دایرِکتلی» مردم ایران را مورد خطاب قرار داده و قربان صدقه شان رفته که ما میآییم و شما را از دست رژیم نجات میدهیم. جای نگرانی نیست. حتماً این کار را بدون درد و خونریزی انجام خواهد داد، همانطور که تاکنون برای شهروندان لبنانی پیاده کرده است.
واقعاً بیایید آنچه نتانیاهو از ما میخواهد تصور کند را تصور کنیم:« تصور کنید اگر همه آن پولهایی که رژیم برای ساخت سلاحهای هستهای و جنگهای خارجی خرج میکند، در آموزش فرزندانتان، بهبود خدمات درمانی و ساخت زیرساختهای کشورتان سرمایهگذاری میشد، فکر کنید چقدر زندگیها تغییر میکرد». باید به احترام این بخش از پیام نتانیاهو نه فقط ما که همه مردم دنیا بلند شویم و بی وقفه تشویقش کنیم. اصلاً چرا فقط ایرانی ها تصور کنند؟ بیخانمانهای خیابانهای لندن و نیویورک چرا این کار را نکنند؟
نتانیاهو در ادامه نوید ایرانی آزاد را میدهد. شنیدن این بخش از پیام او برای من بیش از همه یک تصویر را تداعی میکند؛ همان تصویر از ویدئوهایی که پس از برافراشته شدن پرچم رژیم اسرائیل بر ویرانههای گذرگاه رفح با افتخار در کانالهای خبری اسرائیلی چرخید. چرا نباید این تصویر که او امروز در رفح ساخته –همانطور که از شهرهای ایران نام میبرد- از قم گرفته تا اصفهان و از شیراز تا تبریز در این شهرها تکرار نشود. چرا نباید همانطور که باد خوردن پرچمشان بر ویرانههای رفح را با افتخار وایرال میکنند، با همان پیام یعنی« The Israeli flag flies over the ruined terrorist stronghold» بر ویرانههای سرزمین ما مخابره نکنند؟ واقعاً چرا؟
به نظرم نتانیاهو راست میگوید؛ چون امتحانش را درست پس داده است. او این نسخه را در غزه به بهترین نحو به سرانجام رسانده و سعی دارد در لبنان هم پیاده کند. نسخه او، نسخهای جهانی است که اگر نبود، یک هفته بعد از پیام از سر صفا و صمیمیتش با مردم لبنان، برای ما همان پیام را با همان واژهها جلو دوربین و چشم در چشم ما تکرار نمیکرد. او میخواهد نسخهاش را جهانی کند. همان روز حمله به لبنان و بعد از ماجرای انفجار پیجرها هم به افسران عالی رتبه نظامی و امنیتی اش گفته بود «پایتان را از روی گاز برندارید». فعلاً جناب نخست وزیر پایش را روی گاز گذاشته و با شتاب دارد میآید. عیبی ندارد. به قول سید شهدای مقاومت اصلاً ما منتظر چنین لحظه ای هستیم:«اهلاً و سهلاً. این شما جناب نخست وزیر و این هم دیوار واقعیت». مردم لبنان و ایران خیلی وقت است منتظر شما هستند.
انتهای پیام
نظرات