«فریدون صابرینژاد» در گفتوگو با ایسنا، با طرح این سوال که آیا قبل از ازدواج از شرایط ژنتیکی خود و همسرتان آگاهی دارید تا فرزند شما دچار مشکلات ژنتیکی نشود، اظهار کرد: زوجین باید مشاوره قبل از ازدواج را جدی بگیرند و بعد از اطمینان از نظر عدم مشکلات ژنتیکی می بایست اقدام به بچه دار شدن کرد. در این مرحله نیز لازم است تاکید شود شرایط زن و مرد از نظر جسمی و روانی به هنگام روابط جنسی و تشکیل نطفه در چگونگی و ساختار جنین و نهایت خلق یک انسان بسیار موثر است.
دوران جنینی را جدی بگیریم
وی گفت: اینکه هر دو از یک آرامش برخوردارند یا خیر، بیشک روی جنین تاثیرگذار است، بنابراین ضروری است برای فرزندی سالم از همان اول توجهات خاصی را مد نظر داشت. در طول دوران بارداری بی شک در کنار توجهات به بهداشت و درمان و تغذیه مادر، توجه به ابعاد روانی مادر و جنین نقش بسیار اساسی و بسزایی در رشد وسلامتی جنین خواهد داشت و کوچکترین شرایط استرس زا، اضطراب، ترس و حالت سرخوردگی و یا انرژی منفی میتواند اثر غیرقابل جبرانی در سلامت جنینی داشته باشد، بنابراین باید از همان اول، تعهد را در داشتن بچه مد نظر داشته باشیم.
تاثیر اذان خواندن در گوش نوزاد از دیدگاه علم روانشناسی
این روانشناس تأکید کرد: اینکه ما مسلمانان در هنگام تولد در گوش نوزاد اذان میخوانیم کاری بسیار پسندیده و علمی است چون نوزاد از ابتدای تولد تا ۱۸ ماهگی از طریق حواس شنوایی، بینایی و لامسه، اطلاعات لازم را از پیرامون میگیرد که به این حالت، حال جذب میگویند پس نوزاد دائما در حال جذب مسائل از پیرامون است.
عضو شورای نظام روانشناسی استان ایلام ادامه داد: جالبتر اینکه این جذب در ابتدای دندان درآوردن به جذب فعال تبدیل میشود یعنی اینکه اگر تا الان نوزاد محرکها را به صورت منفعل دنبال میکرد؛ از این به بعد خودش دنبال آنها میرود و به طرف آنها دست اندازی میکند پس کودک در طول این مدت در حال جذب پیرامون است.
چگونه صفاتی مانند اعتماد و بیاعتمادی در کودک شکل میگیرد؟
صابرینژاد تأکید کرد: نکته اساسی اینجاست اگر کودک از این جذبها تجربه خوشایند داشته باشد در او صفاتی مانند اعتماد رشد میکند و اگر کودک از این جذبها تجربه ناخوشایندی داشته باشد در او حس بی اعتمادی رشد میکند، اگر به او توجه شود و مورد محبت و نوازش قرار گیرد به موقع به او شیر داده شود و به موقع به بهداشت و استحمام او توجه شود و در عین حال حامی مناسب و ثابتی داشته باشد؛ حس اعتماد در او ایجاد میشود و اما اگر حامی او متفاوت و برخورد در موقع نیازهای مختلف متفاوت گاه با محبت، گاه با تشر و گاه با بیمحبتی روبرو شود و با مسائلی از این قبیل دائماً دست و پنجه نرم کند در او حس بیاعتمادی رشد میکند اما نکته مهم اینجاست اگر این مرحله با اعتماد سپری شود کودک با اعتماد به نفس مناسب رشد میکند اما اگر بیاعتمادی در او رشد کند پایه و اساسی میشود برای ایجاد اضطراب، ترس و آشفتگی شخصیتی که اصطلاحاً اسکیزوفرنی نامیده میشود و این حالات در ادامه بهعنوان اختلالات در روان فرد خود را نشان میدهد، پس بیایید تعهد لازم را در کلیه ابعاد برای رشد روانی کودک داشته باشیم.
۱۸ ماهگی تا سه سالگی کودک؛ خودمختاری یا استقلال عمل در برابر شک و تردید
وی ادامه داد: سن ۱۸ ماهگی تا سه سالگی کودک تحت عنوان خودمختاری یا استقلال عمل در برابر شک و تردید در روانشناسی مطرح شده که در این مرحله اراده کودک نقش اساسی دارد زیرا برای اولین بار کودک اراده را تجربه میکند و با استفاده از اراده، عزم خود را برای آنچه میخواهد جزم کرده تا انجام بدهد و بهدست بیاورد.
به گفته این روان شناس، کودک در این مرحله در حال تمرین گزینشها است که چهکار کند و چهکار نکند، کودک از واژه من و مال من و از کلمه نه زیاد استفاده میکند، اینجاست که عکسالعمل و بازخوردهای والدین بسیار مهم و حیاتی و تاثیرگذار است و اگر با این خصوصیات کودک درست و مناسب برخورد شود کودک بهخودمختاری منطقی و استقلال عمل در شخصیت خود دست پیدا میکند، در حالی که هرگونه افراط و تفریط از طرف والدین کودک را دچار شک و تردید میکند.
وی تأکید کرد: اگ کودک احساس کند در چشم دیگران خوب جلوه نکرده، دچار شرم میشود و اگر احساس کند نیرومند نیست و دیگران میتوانند او را کنترل کنند، دچار شک میشود. استقلال عمل، کودک را با اراده و با اعتماد به نفس بار میآورد. شک و تردید که در اثر تقابل و یا سرکوب اراده در کودک ایجاد شده باعث وسواس فکری و عملی، و در نهایت موجب تردید در تصمیمات خود و حالت سوء ظن و پارانوئید میشود.
صابرینژاد گفت: ضعف اراده در کودک و عدم رشد و پرورش اراده بهصورت مناسب در کودک میتواند موجب بروز مشکلات اساسی شود.
۳ تا ۵ سالگی؛ مرحله ابتکار در مقابل احساس گناه
وی گفت: در سه تا ۵ سالگی کودک در مرحله ابتکار در مقابل احساس گناه قرار دارد و کودک در این سنین سعی میکند با افزایش مهارتهای حرکتی به صورت دویدن، جهیدن، «لیلی» کردن و سرسر خوردن و مخصوصا مهارتهای زبانی میزان مشارکت خود را با دنیای پیرامون افزایش دهد و با این کارها میخواهد حس توانمندی و قادر بودن در کارها را در خود رشد دهد و به اطرافیان عرضه کند و به این طریق در خیال خود محیط اطراف را کشف و به کنترل خود دربیاورد، میزان این فعالیتها در کودک گاهی تا حد مزاحمت برای اطرافیان پیش میرود، چون کودک به شرایط دیگران توجه ندارد و براساس الگوهای رفتاری، حمله به جلو، پافشاری کردن بر هدف، لذت بردن از پیروزی، با انرژی و کنجکاوی زیاد به دنیای ناشناخته وارد میشود و حتی با رقابت جدی و پرخاشگری نیز عمل میکند.
عضو شورای نظام روانشناسی استان ایلام تأکید کرد: اگر با توجه به این شرایط ما توجه مناسب داشته باشیم حس ابتکار و خلاقیت و شکوفایی روان را برای کودک به ارمغان آوردهایم ولی اگر توجه کافی نداشته باشیم و به صورت مقابله، سرکوب، بی توجهی و سایر توجهات ناسالم عمل کنیم موجب احساس گناه، اضطراب، اختلال اضطراب تعمیم یافته، حالت خجالت افراطی، ترس یا فوبیا، استرس، بیماریهای روانتنی یا «سایکو سوماتیک» خودش را نشان میدهد، با توجه به این شرایط بهتر است در ارتباط با تربیت کودک در مراحل مختلف با تعهد بیشتری توجه کنیم.
۵ تا ۱۳ سالگی؛ سرنوشت سازترین مراحل رشد اجتماعی کودک
این روانشناس ادامه داد: سلامتی کودک بسیار وابسته به توجهات لازم در زمان تشکیل نطفه تا تولد است از طرفی بدو تولد تا ۵ سالگی بسیار در ساختار شخصیت و امکان بروز اختلالات روانی موثر است، اما از نظر رشد اجتماعی ۵ تا ۱۳ سالگی از سرنوشت سازترین مراحل رشد کودک است. این مرحله در روانشناسی به عنوان سختکوشی در مقابل احساس حقارت مطرح است، زیرا این مرحله مرحله توانایی خوب انجام دادن کارها است.
به گفته وی، این مرحله زمان کسب مهارتهای جدید و انجام داد کارهای بامعنا است، این مرحله مرحله دستیابی به اهداف خود، بدون حمایت والدین است. مرحله احساس تقسیم کار و فرصتهای افتراقی و مرحلهای است که اگر درست سپری شود به نهادینه شدن احساس کفایت در کودک نهادینه میشود.
صابرینژاد تأکید کرد: این مرحله تحت تأثیر همانند سازی معلمین است، بنابراین معلمان و والدین توجه داشته باشند که معلم نقش اساسی در رشد اجتماعی کودک دارد و از طرفی استفاده از تکنولوژی و تعلیمات سیستماتیک مناسب بسیار در رشد اجتماعی کودک موثر است، بنابراین مسئولان باید برای ایجاد نسلی مناسب به این مهم توجه خاصی داشته باشند.
عضو شورای نظام روانشناسی استان ایلام ادامه داد: بیتوجهی در این مرحله از نظر رشد روانی باعث ایجاد حس حقارت در بزرگسالی میشود و فرد احساس بیکفایتی میکند و سعی میکند خود را باکفایت نشان بده و در اموری نظیر پولدار شدن، قدرتمندشدن و با پرستیژ شدن سعی میکند احساس خوشایندی پیدا کند در نتیجه سعی در آراستن ظاهر میکند که البته در این امور هم موفقیت مناسب بدست نمیآورد.
این روانشناس تأکید کرد: اگر میخواهیم نسل آینده موفقی داشته باشیم باید پدران و مادران با تعهد کافی و وافی اقدام به پرورش فرزند نمایند.
انتهای پیام
نظرات