به گزارش ایسنا، ابوالقاسم قاسمزاده در یادداشتی در روزنامه اطلاعات نوشت: ترامپ مراسم سوگند رسمی ریاست جمهوری آمریکا برای چهار سال آینده را اجرا کرد. او سپس در سخنان خود پس از ادای سوگند ریاست جمهوری به جای کمترین اشاره به دوره قبلی ریاست جمهوریاش که در آن فاجعه اشغال کنگره نمایندگان از سوی هوادارانش انجام گرفت، دوره چهارساله ریاست جمهوری «بایدن» از حزب دموکرات را برای کشور و مردم آمریکا «فاجعهبار» توصیف کرد.
اغلب رسانههای آمریکایی، این سخنان را در حالی که بایدن هم در مراسم حضور داشت خلاف عرف دیپلماتیک در واشنگتن توصیف کردند که در تاریخ سیاسی این کشور، متفاوت و کم سابقه بوده است. آن هم در حالی که بایدن در جلسه و مراسم سوگند ریاست جمهوری حضور داشت! سخنان ترامپ واقعیت سیاسی در واشنگتن را نشان داد که تعریف بالانس دوحزبی قدرت در واشنگتن فروریخته و اکنون ترامپ به نمایندگی از حزب جمهوریخواه که اکثریت مطلق و تعیین کننده در کنگره (مجالس نمایندگان و سنا) را در اختیار دارد، فراتر از جایگاه نمایندگان مجلس و سنای آمریکا در واشنگتن در اولین سخنان پس از ادای سوگند ریاست جمهوری ظاهر شد. ترامپ با محاسبه به روز قدرت در واشنگتن در اولین سخنانش همانگونه که در بالا اشاره شد، دور چهار ساله ریاست جمهوری بایدن را فاجعه بزرگ در تاریخ آمریکا به ویژه در گسترش فراگیری فقر و بیکاری در کشورش خواند.
اکنون در محاسبه قدرت در واشنگتن اغلب کارشناسان سیاسی و روابط بینالمللی در نوشتههای خود بعد از رسمیت یافتن ریاست جمهوری ترامپ و ناتوانی نمایندگان حزب دموکرات که در اقلیت بسیار شکنندهای قرار دارند، آیندهنگری اغلب دولتها، به ویژه از سوی سه دولت اصلی اروپایی، انگلیس، فرانسه و آلمان نه فقط پیچیدهتر شده است که با تردید از آینده سیاست خارجی ترامپ دیده میشود، به ویژه که رئیس جمهوری جدید آمریکا درباره موقعیت و شرایط تنظیم روابط با دولت کانادا و آبراه تجاری ـ سیاسی پاناما، به صورت علنی شعارهای نامعقول و خلاف روابط میان کشورها را میدهد و سلطه بلامنازع برای کنترل آبراه بین المللی پاناما را میخواهد. او درباره خاورمیانه هم به طور علنی شعار کوچ فلسطینیان از غزه به سوی مصر و اردن را سر داده که مورد اعتراض شدید دولتهای عربی، به ویژه دولتهای مصر و اردن شده است.
درباره بحران اسرائیل و «نتانیاهو» ترامپ اگرچه به صورت علنی و جدی وارد نشده است، اما به گمان تحلیلگران سیاسی در آمریکا و کشورهای اروپایی، ترامپ نتانیاهو را مهره سوختهای میشمارد که تاریخ مصرف او گذشته است. ترامپ دریافته است که نتانیاهو دیگر منفعت سرمایهگذاری برای آینده هم در خاورمیانه و هم در سطح بینالمللی را ندارد، زیرا مسیر قدرتمداری نتانیاهو را نه افکار عمومی جهانی و نه یهودیان چه در داخل اسرائیل یا در اروپا و آمریکا نمیخواهند و تائید نمیکنند. ترامپ زیرکتر از آن است که برای مهره سوختهای به نام نتانیاهو که در جامعه ملل منفور است، سرمایهگذاری مجدد کند.
ترامپ همچنین قصد دارد، کاخ سفید را برای دولت خود پاکسازی کند؛ چنانکه در اخبار آمده است: «... رئیس جمهوری آمریکا که از نخستین روز آغاز به کار دولت خود، پاکسازیهای گستردهای را آغاز کرده است، در جدیدترین اقدام دست کم ۱۲ بازرس کل نهادهای فدرال را در واشنگتن اخراج کرد.»
علاوه بر این، ترامپ در اولین مصاحبه با «فاکس نیوز» آمریکا که درباره ایران از او پرسید گفت:«ایرانیها مردمی شگفت انگیز، مذهبی و پر از فرصت هستند. میخواهند کشوری فوقالعاده داشته باشند. تنها چیزی که در مورد ایران میگویم این است که آنها نباید سلاح هستهای داشته باشند. اگر توافقی کنیم، راههایی هست که از اجرای آن مطمئن شویم. باید ده برابر بازرسی کنیم. اگر آنها به سلاح هستهای برسند، بعد همه سلاح هستهای میخواهند و بعد افتضاح بالا میآید!»
او در همین مصاحبه درباره پوتین هم گفت:«من داشتم با روسیه (پوتین) به توافق میرسیدم که روسیه و آمریکا را خلع سلاح هستهای کنیم و بعد هم چین را همراه کنیم، چین پنج یا شش سال دیگر اندازه ما سلاح هستهای خواهد داشت. من خیلی به توافق با پوتین نزدیک بودم. یک انتخابات بد در کارمان وقفه انداخت و به همین علت الان اینجا هستم.»
پوتین نیز در اولین سخنان خود بعد از سوگند ریاست جمهوری ترامپ گفت:«آمادهایم تا با ترامپ در فضایی آرام و در مورد تمامی زمینههای مورد علاقه دوکشورمان دیدار و گفتگو کنیم و بهتر است برحقایق (واقعیتها) امروز تکیه کنیم.»
کلام آخر اینکه ترامپ میداند بالانس قدرت در واشنگتن و توازن آن براساس تعریف قدرت دوحزبی حاکم (جمهوریخواه و دموکرات) به هم خورده است و دموکراتها چندان در این شرایط توان مانور قدرت در تبیین مدیریت کلان کشور (آمریکا) به ویژه در نگاه به روابط بینالمللی را ندارند. از سوی دیگر، استراتژی ترامپ، جنگ و گسترش آن نیست. اصل برای او محاسبه منافع برای کاستن از هزینهها و ایجاد زمینه افزایش منافع چه در سطح روابط بینالمللی و به ویژه فربه ساختن قدرت مالی و اقتصادی آمریکا اصل است.
*بازنشر مطالب دیگر رسانهها در ایسنا به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان میباشد.
انتهای پیام
نظرات