به گزارش ایسنا، محمد صفری در سرمقاله سیاست روز نوشت: ترامپ به ایران نامه نوشت پس از چندی پاسخ درخوری دریافت کرد. در چند روز گذشته بخش هایی از محتوای پاسخ ایران به آمریکا از سوی برخی از مسئولان بازگو شده است، وزیر خارجه عباس عراقچی و رئیس ستاد کل نیروهای مسلح کشورمان سردار سرلشکر باقری درباره محتوای نامه ایران سخن گفتند.
سردار باقری دیروز شفافتر در باره پاسخ ایران به ترامپ رئیس جمهور آمریکا سخن گفت.
رئیس ستاد کل نیروهای مسلح کشورمان درباره مذاکره با آمریکا گفت، مذاکره مستقیم با آمریکا نخواهیم داشت اما مذاکره غیر مستقیم انجام میشود. این سیاست از سوی برخی در داخل با پرسش و ابهام روبرو شده است که چرا مذاکره مستقیم با آمریکا نباید داشته باشیم؟
در اینگونه مسائل نمیتوان بیگدار به آب زد، نباید بیمحابا عمل کرد، نمیتوان نسبت به یک نامه از سوی آمریکا که آن را ترامپ نوشته است ذوق زده شد، قطعاً و قاعدتاً پاسخ به ترامپ و سیاستی که باید در قبال آمریکا گرفت هوشمندانه باشد.
برای اتخاذ یک سیاست درست و منطقی که بتواند اهداف ایران را پیگیری و محقق کند به یک تاکتیک دقیق و هوشمندانه نیاز است.
ایران چند بار با آمریکا مذاکره مستقیم داشته است، اما از این مذاکرات نه تنها سودی نبرده بلکه زیان نیز دیده است.
تازه ترین نمونهای که میتوان به آن اشاره کرد، مذاکرات هستهای است که به برجام ختم شد و ایران و ۵+۱ آن را امضا کردند و در آن قرارداد و پیمان تکالیف دو طرف مشخص شده بود اما دیدیم که تنها اجرا کننده تعهدات ایران بود و با روی کار آمدن ترامپ در آمریکا او از این پیمان خارج شد و آن را پاره کرد.
اکنون همان ناقض یک قرارداد بینالمللی و معتبر ادعای مذاکره مستقیم با ایران را مطرح می کند و در نامهای که ارسال کرده، خواستههایی را با ادبیات قلدرمآبانه مطرح کرده که ایران در پاسخ خود قاطعانه به آنها پاسخ داده و نه گفته است.
چرایی مخالفت با مذاکره مستقیم با آمریکا روشن است و این که چرا برخی بر مذاکره مستقیم همچنان اصرار دارند سوال برانگیز است.
طرف مقابل یعنی آمریکا مذاکره مستقیم منطقی، متعادل و عادلانه بر اساس منافع ایران را نمیخواهد در واقع ترامپ با این سیاست خود سعی دارد در افکار عمومی جهان مطرح کند که ایران از مذاکره گریزان است و نمیخواهد مسائل فیمابین را حل کند در حالی که به دلایل قوی و محکم که حتی افکار عمومی جهان و ایران نیز به آن آگاه هستند، آمریکا غیر قابل اعتماد است.
نکته دیگر در چرایی مخالفت ایران با مذاکره مستقیم با آمریکا،توانایی و قدرت ایران است، ایران کشور ضعیفی نیست که با تهدیدات آمریکا که خود با چالشهای جدی روبرو است تن به خواسته آنها بدهد. کشوری ضعیف،بیاراده و ناتوان است که تن به مذاکره ناعادلانه میدهد و مجبور میشود تا به خواستههای دشمن نیز تن دهد.
در برجام که مذاکره مستقیم با آمریکا بود، آمریکاییها خواستههای دیگری نیز مطرح کردند و البته به آنها در چارچوب برجام دست یافتند در حالی که مذاکرات ایران و ۱+۵ بر سر مسائل هستهای بود و باید تنها در این زمینه گفتوگو میشد.در برجام مسائل نظامی و موشکی نیز مطرح و گنجانده شد.
ایران تأکید کرده است که تنها بر سر موضوع هستهای آن هم غیر مستقیم مذاکره میکند. یک موضوع که اجازه داده نخواهد شد موضوعات دیگر مطرح شود. ترامپ مذاکره مستقیم با ایران را یک پیروزی و امتیاز میداند، اما ایران این امتیاز را به او نداد. به ترامپی که عامل اصلی ترور و به شهادت رساندن سردار سلیمانی است، نباید امتیاز داد و در مقابلش کوتاه آمد.
مذاکره غیر مستقیم و با واسطه میتواند محکی باشد از رفتار و برخورد آمریکا، هر چند انتظار صداقت از ترامپ و آمریکا نمیرود اما این مسئله میتواند باعث شود تا افکار عمومی بار دیگر شاهد چگونگی رفتار ایالات متحده باشد و آن را قضاوت کند. اگر مذاکرات غیرمستقیم به خوبی پیش رفت و آمریکا خباثت به خرج نداد آنگاه میتوان به مذاکرات مستقیم نیز فکر کرد.
ایران در پی تأمین منافع ملی خود است، در این راه برای دستیابی به حقوق خود که حقوق مردم و کشور است کوتاه نخواهد آمد اما این مهم را باید توجه داشت که آمریکا هیچگاه خواهان ایران قوی، مستقل و پیشرفته نیست و اکنون نیز اگر برای مذاکره و توافق تلاش میکند به این دلیل است که میخواهد محدودیتها را برای جلوگیری از پیشرفتهای ایران بیشتر اعمال کند.
در روزهای آینده مسئولان باید بیشتر در باره چرایی نه به مذاکره مستقیم با آمریکا سخن بگویند و اجازه ندهند افکار عمومی تحت تأثیر رسانههای بیگانه قرار گیرد.
انتهای پیام
نظرات