به گزارش ایسنا، تابناک نوشت: وقتی سخن از یاران حضرت محمد (ص)، به میان میآید، نام سلمان محمدی یا همان سلمان فارسی بهعنوان یکی از برجستهترین صحابه ایرانی بر سر زبانها میافتد. او که با جستوجوی حقیقت از آیین زرتشتی به مسیحیت و سپس به اسلام گروید، به نماد پیوند ایران و اسلام تبدیل شده است. اما آیا میدانستید که سلمان تنها صحابی ایرانی پیامبر نبود؟
نامهایی، چون ابوشاه فارسی، فیروز دیلمی، داذویه فارسی و یزید مهار خسرو تنها بخشی از فهرست بلندبالای صحابیان ایرانی را تشکیل میدهند که هر یک داستانی شنیدنی دارند.
بر اساس برخی منابع، افزون بر سلمان، دستکم ۷۸ نفر دیگر از ایرانیان نیز افتخار همراهی با پیامبر اسلام را داشتهاند. این یاران، که اغلب در سایه نام بزرگ سلمان گمنام ماندهاند، بخشی از تاریخ پرافتخار حضور ایرانیان در سپیدهدم اسلام هستند.
ایرانیان در صدر اسلام: حضوری فراتر از انتظار
با ظهور اسلام در شبهجزیره عربستان، دعوت پیامبر بهسرعت فراتر از مرزهای قبیلهای اعراب رفت و مردمانی از اقوام گوناگون را به خود جذب کرد. ایرانیان، که در آن زمان تحت حاکمیت امپراتوری ساسانی بودند، به دلایل مختلفی از جمله تجارت، سفرهای مذهبی یا حتی اسارت، در شهرهای مکه و مدینه حضور داشتند.
این حضور زمینهساز پیوستن برخی از آنان به پیامبر و پذیرش اسلام شد. نامهایی، چون ابوشاه فارسی، فیروز دیلمی، داذویه فارسی و یزید مهار خسرو تنها بخشی از فهرست بلندبالای صحابیان ایرانی را تشکیل میدهند که هر یک داستانی شنیدنی دارند.
ابوشاه فارسی: مردی از یمن پارسینژاد
یکی از چهرههای برجسته در میان این صحابیان، ابوشاه فارسی است. او که برخی منابع او را از پارسیان مهاجر به یمن میدانند، در جریان فتح مکه (سال هشتم هجری) حضور داشت. ابوشاه چنان تحت تأثیر خطبه پیامبر درباره حرمت مکه قرار گرفت که از ایشان خواست متن سخنرانی را برایش بنویسند. پیامبر نیز این درخواست را پذیرفت و خطبه را به او اهدا کرد. ابوشاه، بهعنوان یکی از «ابناء» (ایرانیان ساکن یمن)، نمادی از پیوند فرهنگی میان ایران و سرزمینهای جنوبی شبهجزیره است.
فیروز دیلمی و داذویه فارسی: مجازات گران دروغپرداز یمنی
در میان صحابیان ایرانی، فیروز دیلمی و داذویه فارسی جایگاهی ویژه دارند. این دو یار پارسیتبار در ماجرای سرکوب اسود عنسی، مدعی دروغین نبوت در یمن، نقشی کلیدی ایفا کردند. داستان از این قرار است که خسرو پرویز، پادشاه ساسانی، به باذان، حاکم یمن، دستور داد تا با پیامبر مقابله کند. باذان دو تن از یارانش، بابویه و خرخسرو، را به مدینه فرستاد تا پیامبر را دستگیر کنند. اما این دو، پس از دیدار با پیامبر و شنیدن پیامش، به اسلام گرویدند. فیروز دیلمی و داذویه (که احتمالاً همان بابویه است) بعدها به دستور پیامبر(ص) به یمن بازگشتند و اسود عنسی را که ادعای پیامبری کرده بود، از پای درآوردند.
وبر کلبی: پیامآور یمنی
وبر کلبی، با نام کامل وبر بن یحنّس، یکی دیگر از صحابیان ایرانیتبار است که اهل یمن بود. او پس از پذیرش اسلام در مدینه، به یمن بازگشت و به دعوت مردم به دین جدید پرداخت. برخی منابع او را همان کسی میدانند که پیامبر او را مأمور کرد تا فیروز و داذویه را به قتل اسود عنسی ترغیب کند. حضور او در روایات با عبارت «حدّثنا الدیلمی» یاد میشود که نشان از نقش او در انتقال احادیث دارد.
جشیش دیلمی و رستم هجری: نامهایی از دیلم و هجر
جشیش دیلمی، از منطقه دیلم در شمال ایران، و رستم هجری، که نامش یادآور رستم پهلوان اساطیری ایران است، از دیگر صحابیانی هستند که ریشه ایرانی دارند. هرچند اطلاعات زیادی درباره زندگی آنها در دست نیست، اما حضورشان در کنار پیامبر نشاندهنده گستردگی جغرافیایی یاران پارسیتبار اوست. دیلم و هجر (بحرین امروزی) در آن زمان بخشی از قلمرو ساسانی یا تحت نفوذ فرهنگی ایران بودند و این افراد احتمالاً از طریق تعاملات تجاری یا نظامی با اعراب در مدینه حضور یافته بودند.
یزید مهار خسرو و بهزاد ابو مالک نیز از دیگر صحابیان ایرانی هستند که نامشان ریشه در فرهنگ پارسی دارد. «مهار خسرو» که به معنای نگهبان یا خدمتگزار خسرو است، شاید اشاره به پیشینهای در دربار ساسانی داشته باشد.
یزید مهار خسرو و بهزاد ابو مالک: نامهایی با طنین پارسی
یزید مهار خسرو و بهزاد ابو مالک نیز از دیگر صحابیان ایرانی هستند که نامشان ریشه در فرهنگ پارسی دارد. «مهار خسرو» که به معنای نگهبان یا خدمتگزار خسرو است، شاید اشاره به پیشینهای در دربار ساسانی داشته باشد. بهزاد نیز، که در فارسی به معنای «نیکزاده» است، نامی اصیل و پرمعناست. این نامها نشان میدهند که بسیاری از این صحابیان پیش از اسلام در بستر فرهنگی ایران رشد کرده بودند و پس از گرویدن به اسلام، هویت پارسی خود را حفظ کردند.
چرا این نامها گمنام ماندند؟
با وجود تعداد قابلتوجه صحابیان ایرانی، چرا نامهایی، چون ابوشاه، فیروز، داذویه و دیگران به اندازه سلمان محمدی شناختهشده نیستند؟ شاید پاسخ در جایگاه ویژه سلمان نهفته باشد؛ او نهتنها از نزدیکترین یاران پیامبر بود، بلکه پیامبر او را جزو اهل بیت خود خواند و نقش او در جنگ خندق و پیشنهاد حفر خندق، نامش را در تاریخ جاودانه کرد. دیگر صحابیان ایرانی، اگرچه در رویدادهای مهم حضور داشتند، کمتر در منابع روایی و تاریخی برجسته شدند. همچنین، تمرکز تاریخنگاری اسلامی بر صحابیان عرب و غفلت نسبی از غیراعراب ممکن است دلیل دیگری برای گمنامی این یاران باشد.
میراثی که باید بازشناخته شود
صحابیان ایرانی پیامبر اسلام، از ابوشاه فارسی تا فیروز دیلمی و جشیش دیلمی، بخشی از تاریخ مشترک ایران و اسلام هستند. آنها با پذیرش اسلام و همراهی با پیامبر، نهتنها به گسترش این دین کمک کردند، بلکه پلی فرهنگی میان ایران و جهان اسلام پدید آوردند. بازخوانی داستان این ۷۸ یار پارسیتبار، که نامهایی، چون اَزداد، بابویه، مرکبود و ماناهه را در بر میگیرد، میتواند به ما یادآوری کند که حضور ایرانیان در صدر اسلام فراتر از یک نفر بوده است./ سیروان ایوبی
منبع:لاصابة فی تمییز الصحابه جلد ۴/ الاستیاب فی اسماء الاصحاب جلد۲/ معجم الصحابة جلد۱۵
انتهای پیام
نظرات