• دوشنبه / ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۴ / ۰۹:۱۴
  • دسته‌بندی: رسانه دیگر
  • کد خبر: 1404021510269
  • منبع : مطبوعات

بالگردهای آمریکایی به جا مانده در طبس چه شدند؟

بالگردهای آمریکایی به جا مانده در طبس چه شدند؟

وقتی خبر بازگشت بالگرد اول و فرود اضطراری بالگرد دوم  به «کارتر» رسید، معاون رئیس‌جمهور، وزیر امور خارجه، مشاور امنیت ملی، سخنگوی کاخ سفید و وزیر دفاع، در کنار رئیس‌جمهور بودند و جلسه اضطراری تشکیل شده بود.  وزیر دفاع گفت: «اگر اشکال دیگری پیش نیاید و اگر تا چند دقیقه دیگر مشخص شود که موقع ورود هواپیماها و بالگردها به فضای ایران کسی متوجه آن‌ها نشده، عملیات پیش‌بینی شده را با ۶ بالگرد هم می‌توان انجام داد».

به گزارش ایسنا، قدس نوشت: از ۶ بالگرد پیشرفته‌ای که خودشان را از ناو آمریکایی به صحرای طبس رسانده و سلامت به زمین نشسته بودند، یکی که همان اول، به هواپیمای سی-۱۳۰ خورد و ترکید، هواپیما را هم ترکاند و حداقل ۱۰ نفر را جزغاله کرد.

پنج تای دیگر اما فعلاً، سالم، گوشه و کنار صحرا نشسته بودند... بقیه ماجرا و سرانجام عملیات «پنجه عقاب» را بارها و بارها شنیده یا خوانده‌اید. اما در این باره که آمریکایی‌ها واقعاً قصد داشتند چند بالگرد را به عملیات بیاورند؟ دقیقاً چندتایش را به داخل خاک ایران رساندند؟ موقع فرار چند بالگرد سالم را جا گذاشتند و مهم‌تر از همه سرنوشت بالگردهای به جا مانده چه شد و حالا کجا هستند را کمتر خوانده یا شنیده‌اید.

۱۲ فروند روز اول
قرار بود ۱۲ فروند از بالگردهای «ار.اچ.سی‌استالیون» معروف به «اسب دریا» از عرشه ناو آمریکایی مستقر در خلیج فارس بپرند و خودشان را به منطقه عملیات در کویر طبس برسانند. ۶ هواپیمای سی-۱۳۰ که سایر کارهای ترابری، حمل سوخت و... را به عهده داشتند، قطعاً با سیستم‌های پیشرفته الکترونیکی قادر بودند رادارهای ایرانی را مختل کرده و بدون دیده شدن شبانه خودشان را به منطقه برسانند. ۱۲ بالگرد اما چنین قابلیتی نداشتند و سروصدا و پروازشان در ارتفاع نه‌چندان زیاد احتمال لو رفتنشان را زیاد می‌کرد. برای همین تعداد بالگردها به ۱۰ عدد کاهش یافت و درنهایت چند روز مانده به عملیات، فرماندهان روی هشت بالگرد توافق کردند که دوتایشان نقش پشتیبان و ۶ تای دیگر کاملاً عملیاتی بودند. البته برخی کارشناسان معتقدند رادارهای آن زمان ایران تمام‌آمریکایی بودند و ظاهراً با کمک دستکاری عوامل داخلی قادر به شناسایی بالگردها نبودند!
 هشت بالگرد با نام رمز «بلوبیرد» از روی ناو «نیمیتز» به پرواز درآمدند. ساعتی بعد اما «بلوبیرد۵» اعلام کرد به دلیل مشکل احتمالی در تیغه‌های ملخ‌هایش و همچنین نقص در نشانگرهای پرواز، قادر به ادامه عملیات نیست و دوباره به سمت ناو آمریکایی برمی‌گردد. وسط مسیر و در هوایی طوفانی، خلبان «بلوبیرد۶» متوجه هشدار ترک خوردگی ملخ‌هایش شد! جایی نزدیک بافق، بالگردها به زمین نشستند تا خدمه و سرنشینان و تجهیزات بالگرد معیوب به «بلوبیرد۸» منتقل شده و ۶ بالگرد باقی‌مانده بعد از برخورد با یک طوفان شن ناجور، هر طور بود با ۵۰ تا۹۰ دقیقه تأخیر یکی یکی به محل برسند. آخرینشان «بلوبیرد۲» بود که بعد از فرود اعلام کرد سیستم هیدرولیکی‌اش از کار افتاده و قادر به پرواز دوباره نیست. حالا فقط پنج بالگرد برای ادامه عملیات، پرواز به تهران و انجام عملیات ربایش گروگان‌ها باقی مانده بودند.

مصیبت تازه
وقتی خبر بازگشت بالگرد اول و فرود اضطراری بالگرد دوم  به «کارتر» رسید، معاون رئیس‌جمهور، وزیر امور خارجه، مشاور امنیت ملی، سخنگوی کاخ سفید و وزیر دفاع، در کنار رئیس‌جمهور بودند و جلسه اضطراری تشکیل شده بود.  وزیر دفاع گفت: «اگر اشکال دیگری پیش نیاید و اگر تا چند دقیقه دیگر مشخص شود که موقع ورود هواپیماها و بالگردها به فضای ایران کسی متوجه آن‌ها نشده، عملیات پیش‌بینی شده را با ۶ بالگرد هم می‌توان انجام داد». جلسه با همین صحبت وزیر دفاع، امیدوارانه تمام شد. رئیس‌جمهور هم داشت خودش را برای جلسه‌ای که در راستای برنامه انتخاباتی‌اش بود آماده می‌کرد. کمی بعد اما دوباره جلسه اضطراری تشکیل شد... کارتر پس از صحبت با برژینسکی، در حالی که چهره‌اش به‌شدت گرفته بود به بقیه گفت: «خبر بدی برایتان دارم... فقط پنج  بالگرد برایمان مانده... باید عملیات را لغو کنیم... فرمانده عملیات و وزیر دفاع هم معتقدند ادامه کار ممکن نیست. سکوت برقرار شد و تنها چند دقیقه بعد زنگ تلفن به صدا درآمد... کارتر بلافاصله گوشی را برداشت: چه خبر جونز؟ کسی صدای رئیس ستاد مشترک ارتش را نمی‌شنید چهره کارتر لحظه به لحظه درهم‌تر می‌رفت و رنگ پریده‌اش حکایت از خبر ناگوارتری داشت. کارتر چشمانش را بسته بود... با صدای لرزان پرسید: کسی هم کشته شده؟ گوشی تلفن را که گذاشت، باز هم سکوت کرد و لحظاتی بعد بدون اینکه نگاهمان کند، گفت: مصیبت تازه... یکی از بالگردها به سی -۱۳۰ خورده و هر دو آتش گرفته‌اند... احتمالاً چند نفری کشته شده‌اند...! فقط  وزیر خارجه، سایروس ونس بود که گفت: متأسفم آقای رئیس‌جمهور. حالا همه فکر و ذکر حاضران در کاخ سفید، فرماندهان عملیات، رئیس ستاد مشترک ارتش و بقیه این بود که چطور بقیه نیروها را از ایران خارج کنند و چگونه خبر را به رسانه‌ها بدهند؟

تعمیرشان کردیم
پنج بالگرد آمریکایی، سالم و دست نخورده در صحرای طبس روی زمین مانده بودند. صبح روز ششم اردیبهشت ۱۳۵۹ رادیو ایران اعلام کرد: «ساعت ۲۲ و ۱۵ دقیقه دیشب منطقه فرود بالگردها و هواپیماهای آمریکایی در کویرطبس به وسیله هواپیماهای نیروی هوایی بمباران شد و درنتیجه دو فروند از بالگردها نابود شدند و سه فروند بالگرد دیگر که در محل بودند آسیب دیدند». ماجرایش هم که به زمان ریاست‌جمهوری بنی صدر برمی‌گردد و حرف و حدیث‌هایی که در این باره وجود داشت را می‌دانید. این‌ها به کنار، روز بعد فرمانده وقت نیروی هوایی (امیر بهمن باقری) گفت: بمبارانی انجام نشده... از طرف ستاد مشترک ارتش دستور داده شده بود که به بالگردهای آمریکایی آسیب رسانده شود تا جایی که قادر به پرواز نباشند اما متأسفانه در تیراندازی هواپیماها به سوی ملخ بالگردها، باک بنزین و موتور دو فروند از آن‌ها دچار آتش‌سوزی می‌شوند و درنتیجه از بین می‌روند... دو فروند دیگر هم با اصابت گلوله آسیب می‌بینند... یک فروند دیگر از بالگردها سالم است و قابلیت پرواز دارد...» این از سرانجام پنج بالگردی که موفق شده و به طبس رسیده بودند. یعنی سه فروند آن‌ها را می‌شود غنیمت حساب کرد که به دست ارتش ایران می‌افتد. می‌ماند سرنوشت بالگرد ششم یا همان «بلوبیرد۶» که بین راه فرود اضطراری داشته و همان جا رها شده بود. روز ۱۵ اردیبهشت ۱۳۵۹ استانداری کرمان اعلام کرد یک فروند بالگرد نظامی آمریکایی در ۱۸۰ کیلومتری جنوب شرقی کهنوج جیرفت پیدا شده است. ظاهراً عشایر منطقه بالگرد را دیده و خبرش را به مسئولان رسانده بودند. البته با توجه به ابعاد نظامی ماجرا و همچنین گذشت چهل و چند سال از آن، توقع نداشته باشید بشود ردّ بالگردهای باقی‌مانده را دقیقاً زد. با این همه استفاده از دو فروند این بالگردهای غنیمتی در نیروی دریایی ارتش را پیش از این بارها رسانه‌های مختلف گفته‌اند. 
سال ۱۳۹۰ هم «محمد کریم عابدی» نماینده مردم طبس در مجلس در گفت‌وگو با «همشهری» گفت: «آمریکایی‌ها در برخی سیستم‌های بالگردها خرابکاری کرده بودند... اما جوانان ایرانی این‌ها را تعمیر کردند و ما بعدها در جنگ هم از این بالگردها استفاده کردیم». اگر الان ذهنتان رفته سمت و سوی فیلم «طوفان شن» و حدس می‌زنید که بالگردهای به کار گرفته شده در این فیلم، ممکن است همان بالگردهای غنیمتی باشند، این قسمت از گفت‌وگوی جواد شمقدری کارگردان فیلم «طوفان شن» که مال حدود ۱۰ سال پیش است را بخوانید: «بالگردهایی که آمریکایی‌ها با آن به ایران حمله کرده بودند از پیشرفته‌ترین بالگردهایشان بود که هنوز هم در جنگ عراق و افغانستان از آن‌ها استفاده می‌شود... تنها چهار کشور آمریکا، اسرائیل، ایران و آلمان آن‌ها را در اختیار داشتند و دارند... اواخر حکومت پهلوی، آمریکا ۶ فروند از آن‌ها را به ایران داده بود... وقتی ما برای ساخت فیلم صحبت کردیم دیدیم تنها یک بالگرد از مجموع ۶ بالگرد باقی مانده است و بقیه آن‌ها در جنگ دچار سانحه شده‌اند... اصلاً بلااستفاده بودند. یکی از نیروهای امدادی به ما گفت ما هم اکنون مشغول مونتاژ دو فروند از این بالگردها هستیم اما ۶ ماه دیگر آن‌ها آماده می‌شوند...».  

*بازنشر مطالب شبکه‌های اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکه‌ها منتشر می‌شود.

انتهای پیام

  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha