به گزارش ایسنا، رهبری به زبان ساده یعنی تأثیرگذاری بر دیگران برای رسیدن به اهداف مشخص. تا مدتها تصور میشد که این وظیفه فقط بر عهده یک نفر به عنوان رئیس یا مدیر تیم است؛ اما در سالهای اخیر، نگاه تازهای به این موضوع شکل گرفته است. در این نگاه، رهبری صرفاً از بالا به پایین نیست و لزوماً از موقعیت شغلی فرد ناشی نمیشود. بلکه رهبری میتواند از درون تیم و توسط اعضایی شکل بگیرد که به دلیل تخصص، مهارت یا تواناییشان، در لحظات خاص هدایت تیم را بهدست میگیرند. این دیدگاه باعث شده تا مفاهیمی مثل «رهبری توزیعشده» و «رهبری اشتراکی» وارد ادبیات مدیریتی شود.
در بسیاری از شرکتهای دانشبنیان، تیمها از متخصصانی با تواناییهای متنوع تشکیل شدهاند. در چنین محیطی، روشهای سنتی مدیریت که یک نفر از بالا همه را هدایت میکرد، دیگر جواب نمیدهند. اینجاست که مدلهای مشارکتی اهمیت پیدا میکنند؛ چرا که کنترل مستقیم، مانعی برای خلاقیت و نوآوری اعضاست. به همین دلیل، رهبری اشتراکی بهعنوان الگویی مطرح شده که در آن، مسئولیت هدایت بین همه اعضای تیم تقسیم میشود. در این مدل، افراد با توجه به شرایط و تخصصشان، در مقاطع مختلف نقش رهبر را برعهده میگیرند.
در همین راستا، علی شائمی برزکی، دانشیار گروه مدیریت دانشگاه اصفهان، به همراه دو نفر از همکاران دانشگاهی خود، پژوهشی در مورد این نوع از رهبری در تیمهای دانشبنیان انجام دادهاند. آنها در این تحقیق بررسی کردهاند که چه عواملی باعث موفقیت رهبری اشتراکی در تیمهای کاری میشود و چه ویژگیهایی برای اجرای بهتر آن لازم است.
برای انجام این پژوهش، از دو روش کیفی و کمی استفاده شد. ابتدا پژوهشگران با ۱۵ نفر از متخصصان و افراد باتجربه در حوزه مدیریت تیمهای دانشبنیان مصاحبه کردند. سپس، با استفاده از اطلاعات بهدستآمده، یک مدل طراحی شد و بر اساس آن، پرسشنامهای بین ۴۹۰ نفر از اعضای ۱۰۰ تیم کاری توزیع شد و پاسخهای آن ها با استفاده از نرمافزارهای آماری تحلیل شدند.
نتایج این پژوهش نشان می دهند که سه دسته عامل نقش مهمی در شکلگیری رهبری اشتراکی دارند: ویژگیهای فردی اعضای تیم (مثل برونگرایی و تمایل به همکاری)، شرایط درون سازمان (مثل ساختار مدیریتی باز و حمایتی)، و شرایط بیرونی (مانند فرهنگ کاری رایج). این عوامل کمک میکنند تا مسئولیت هدایت تیم به شکل طبیعی بین اعضا توزیع شود.
در ادامه، پژوهشگران دریافتند که اجرای رهبری اشتراکی باعث پیامدهای مثبت در سطوح مختلف میشود. برای مثال، اعضای تیم احساس مسئولیت بیشتری میکنند، اعتماد بین افراد بالا میرود و نوآوری در کار افزایش مییابد. همچنین، این مدل باعث میشود افراد با انگیزه بیشتری در کار شرکت کنند و احساس کنند نقش مؤثری در موفقیت تیم دارند.
یکی از نکات مهمی که در این تحقیق مشخص شد، تأثیر «فاصله اجتماعی» بر اجرای رهبری اشتراکی است. یعنی هر چه اعضای تیم احساس نزدیکی و همدلی بیشتری با هم داشته باشند، احتمال اینکه بهطور طبیعی نقش رهبری را بین خود تقسیم کنند بیشتر میشود. همچنین، ویژگیهایی مثل برونگرایی و تمایل به تجربههای جدید، اجرای این مدل را تسهیل میکند. از طرفی، ساختارهای سازمانی انعطافپذیر و حمایتکننده، نقش مهمی در موفقیت این نوع رهبری دارند.
از یافتههای دیگر این تحقیق میتوان به اهمیت وجود سیستم پاداش مناسب، فرآیندهای کاری بدون بوروکراسی دستوپاگیر، و تقویت فرهنگ گفتوگو و همکاری اشاره کرد. همچنین، پژوهشگران توصیه کردهاند که در جذب اعضای تیم، به ویژگیهایی مثل روحیه همکاری، انگیزه درونی، و تمایل به یادگیری اهمیت داده شود.
این تحقیق که نتایج آن در فصلنامه «پژوهشهای مدیریت در ایران» وابسته به دانشگاه تربیت مدرس منتشر شدهاند، حاکی از آن هستند که در محیطهای کاری پیچیده و تخصصی امروز، فقط یک رهبر کافی نیست. بلکه تیمهایی موفقتر عمل میکنند که همه اعضا با هم مشارکت کنند، مسئولیت بپذیرند و با هم هدایت تیم را به پیش ببرند.
انتهای پیام
نظرات