• یکشنبه / ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۴ / ۰۹:۲۳
  • دسته‌بندی: دیدگاه
  • کد خبر: 1404022819771
  • منبع : مطبوعات

مبارزه یا معامله؟ وعدۀ صلح با فروش سلاح

مبارزه یا معامله؟ وعدۀ صلح با فروش سلاح

رئیس‌جمهور آمریکا با ارائه تصاویر وارونه، ضمن تداوم گفتمان ایران‌هراسی به استقبال امضای قراردادهای تسلیحاتی می‌رود که سود کلانی برای ایالات متحده دارد.

به گزارش ایسنا، «امین صبحی» تحلیلگر مسائل سیاسی و بین‌الملل در یادداشتی که در فرهیختگان منتشر شده، نوشت: دونالد ترامپ در جریان سفر اخیرش به غرب آسیا، ابتدا از بازسازی صلح و امنیت سخن گفت؛ ادعایی که مثل اغلب شعارهای تبلیغاتی غربی‌ها ظاهری جذاب اما باطنی پیچیده دارد. این ادعاها معمولاً در چهارچوب تبلیغات سیاسی آمریکا مطرح می‌شوند و درنهایت تنها تحقق اهداف اقتصادی و منافع سلطه‌جویانه آن‌ها را دنبال می‌کنند. اما خروجی این سفر، فرسنگ‌ها با این سخنان فاصله داشت و نتیجه ملموس آن امضای قراردادهای میلیارد دلاری تسلیحاتی، افزایش حضور نظامی ایالات متحده در منطقه و مشروعیت‌بخشی به برخی بازیگران افراطی بوده تا بدین ترتیب ترویج دیپلماسی از مسیر رقابت‌های تسلیحاتی و نظامی دنبال شود نه راهکارهای سیاسی و دیپلماتیک. 
مرور تحولات چند دهه گذشته ایالات متحده در تعامل با سایر کشورها و تطبیق آن با رویه ترامپ در سفر اخیرش، بیش از هر گمانه‌زنی نشان می‌دهد که این تناقض در گفتار و کردار، صرفاً یک تناقض فردی نیست، بلکه امتداد یک راهبرد ساختاری در سیاست خارجی آمریکاست که «صلح» را نه از مسیر گفت‌وگو، بلکه از طریق فروش سلاح، حمایت از گروه‌های تروریستی برای دامن زدن به آتش جنگ و فشار نظامی دنبال می‌کند. 
تضاد آشکار میان شعارها و اقدامات، پیامدهای بلندمدتی را برای ثبات منطقه به دنبال دارد که دود آن بیشتر از همه به چشم دولت‌هایی می‌رود که هلهله‌کنان فرش قرمز برای ترامپ پهن کرده‌اند و شرایطی فراهم آورده‌اند که علاوه بر نفوذ نظامی آمریکایی‌ها در قلمرو آن‌ها، درآمدزایی اقتصادی ایالات متحده در سال‌های آینده نیز تضمین شود.  این استراتژی دوگانه، علاوه بر به خطر انداختن امنیت ملی کشورهای منطقه، ماهیت واقعی سیاست آمریکا ـ که از مدت‌ها پیش از سوی رهبر انقلاب مطرح شده و پیشنهاد ترامپ را فریب افکار عمومی دنیا عنوان کرده بودند ـ را برملا کرد؛ سیاستی که در آن تروریسم و ناامنی، ابزاری برای پیشبرد اهداف ژئوپلیتیکی است و هیچ ضرورتی برای ریشه‌کنی آن وجود ندارد و همچنان در سرزمین‌های اشغالی جریان دارد و منجر به نسل‌کشی در غزه شده است. 
این رفتار کاریکاتوری زمانی بحث‌برانگیزتر می‌شود که ترامپ در اظهاراتی سخیف، جمهوری اسلامی ایران را عامل ناامنی در منطقه معرفی می‌کند، درحالی‌که به‌وضوح نشان داد اصلی‌ترین عامل جنگ‌های فرسایشی دنیا، سیاست‌های جنگ‌طلبانه آمریکاست؛ سیاست‌هایی که امروز به‌وضوح در سرزمین‌های اشغالی در جریان بوده و منجر به نسل‌کشی در غزه شده است. 
رئیس‌جمهور آمریکا با ارائه تصاویر وارونه، ضمن تداوم گفتمان ایران‌هراسی به استقبال امضای قراردادهای تسلیحاتی می‌رود که سود کلانی برای ایالات متحده دارد. در مقابل، جمهوری اسلامی ایران با تأکید بر دیپلماسی فعال، اقدامات گسترده‌ای را در جهت مبارزه با گروه‌های تروریستی بسیج کرده تا با این شیوه از دولت‌های قانونی منطقه که مورد هجمه نیروهای نیابتی آمریکا و رژیم صهیونیستی قرار گرفته‌اند، حمایت کند. 

این تفاوت رویکردها مؤید این مطلب است که ادعای بازسازی صلح بدون اصلاح سیاست‌های بنیادین و قطع حمایت از گروه‌های تروریستی، صرفاً شعاری تبلیغاتی برای گمراهی افکار عمومی جهان است، درحالی‌که آینده نظام بین‌الملل در شرایط کنونی بیش از هر زمان دیگری نیازمند شفافیت، صداقت و اراده واقعی برای پایان دادن به چرخه خشونت است و تحقق این مهم با سیاست یک بام و دو هوای ایالات متحده در تناقضی آشکار است. 
دیدار اخیر دونالد ترامپ با ابومحمد الجولانی، بار دیگر نگاه‌ها را به سیاست متناقض و ابزاری واشنگتن در قبال تروریسم جلب کرد. دیداری که به‌صورت گسترده مورد توجه رسانه‌ها و فعالان عرصه سیاسی و بین‌المللی قرار گرفت. فردی که تا چند سال پیش در فهرست تروریست‌های تحت تعقیب آمریکا قرار داشت و جایزه‌ای بالغ بر ۱۰ میلیون دلار برای سرش تعیین شده بود، از سوی رئیس‌جمهور آمریکا به عنوان جوانی جذاب و سرسخت که گذشته‌ای بسیار قوی و مبارز دارد، معرفی شد و بدین ترتیب تضاد اصول اعلامی و اعمالی آمریکا درخصوص مواجهه با تروریسم را به نمایش گذاشت و ماهیت واقعی رویکرد این کشور با مزدوران نیابتی مستقر در غرب آسیا را عیان کرد. 
رزومه خشونت‌بار ابومحمد الجولانی که همواره در خدمت اهداف تروریستی نظام سلطه بوده، جای هیچ شک و شبهه‌ای باقی نمی‌گذارد که ایالات متحده برای افزایش قدرت نفوذ خود در منطقه هیچ ابایی از متحد شدن با یک تروریست ندارد؛ چراکه بقای رژیم جعلی اسرائیل را در تداوم حکومت خودکامگانی نظیر جولانی می‌داند که به عنوان ابزاری در دستِ دول غربی می‌تواند تأمین‌کننده منافع آمریکا باشد. این تناقض آشکار را نمی‌توان صرفاً یک تغییر تاکتیکی تلقی کرد، بلکه بیانگر منطق راهبردی آمریکا در استفاده از تروریسم به عنوان ابزاری برای پیشبرد اهداف ژئوپلیتیکی است که نظیر آن را در سیاست‌های مختلف آمریکا می‌توان مشاهد کرد؛ سیاست‌هایی که سران کاخ سفید برای تحقق اهدافشان حتی به تروریست‌ها متوسل شده و آن‌ها را به عنوان ابزار فشار به کار گرفته‌اند. در ادامه ترامپ با لفاظی، توافق با ایران را مشروط به عدم حمایت از تروریسم دانسته و زمینه‌ای را فراهم کرده تا افکار عمومی و جمعی از فعالان سیاسی دنیا نسبت به این سیاست ابزاری هشدار داده و اتخاذ چنین رویکردی را تضعیف امنیت بین‌المللی و زیر سؤال بردن مشروعیت نهادهای بین‌المللی که رسالتشان مبارزه با تروریسم است، بدانند. 
در ادامه، در چند محور عملکرد ایران و ایالات متحده در مبارزه با تروریسم مقایسه می‌شود تا با مستندات تاریخی قضاوت دقیق‌تری انجام شود و پیامدهای تناقضات آشکار نظام بین‌الملل برای افکار عمومی روشن شود.

تجربۀ میدانی و دیپلماتیک ایران در مهار داعش
نقش سیاست‌های جمهوری اسلامی ایران در بعد میدانی و دیپلماتیک که منجر به نابودی داعش در منطقه شد، یکی از پیچیده‌ترین ابعاد معادلات منطقه غرب آسیا بود که امنیت را به کشورهای همسایه بازگرداند. ایران پس از سقوط موصل در سال ۲۰۱۴ و گسترش برق‌آسای داعش در عراق و سوریه، با درک شرایط مخاطره‌آمیز منطقه و تهدیدهای ناشی از قدرت گرفتن گروهک‌های تروریستی، به صورت جدی وارد میدان شد و با حمایت از نیروهای ملی کشورهای مورد هجمه داعش، به تجهیز و سازماندهی نیروهای رسمی و گروه‌های مردمی آن‌ها پرداخت. 
تدابیر راهگشای سردار مقاومت شهید سلیمانی زمینه‌ای را فراهم کرد تا مناطق اشغال‌شده توسط داعش از لوث وجود آن‌ها پاک شود. جمهوری اسلامی علاوه بر این اقدامات میدانی با معرفی داعش به عنوان یک تهدید جهانی برخاسته از افراط‌گرایی سلفی موفق شد افکار عمومی منطقه‌ای و بین‌المللی را نسبت به ظهور و گسترش داعش و دیگر گروهک‌های تروریستی اقناع کند. این موضوع باعث ایجاد همگرایی منطقه‌ای و جهانی قابل ملاحظه‌ای برای مقابله با داعش شد و ناکارآمدی ائتلاف غربی که به بهانه مقابله با تروریسم ایجاد شده بود را اثبات کرد. تلاش نیروهای ایرانی در اضمحلال داعش بارها مورد تمجید دولت‌های منطقه قرار گرفته و نفوذ منطقه‌ای ایران را افزایش داد.

دیپلماسی ضدتروریسم ایران؛ از میدان تا میز مذاکره
ایران ازجمله بازیگران منطقه است که در دهه‌های گذشته بارها قربانی اقدامات تروریستی شده است؛ با این حال از هیچ کوششی برای مقابله با این پدیده شوم دریغ نکرده و همواره بر لزوم شفافیت و صداقت در برخورد اصولی با تروریسم تأکید کرده است. جمهوری اسلامی با حمایت از دولت‌های قانونی منطقه، گسترش تروریسم را که بخشی از نقشه‌های رژیم صهیونیستی برای ناامن جلوه دادن غرب آسیا بوده متوقف کرده و به همین دلیل، بارها آماج هجمه‌های تبلیغاتی و سیاسی معاندان قرار گرفته است. ورود مستقیم ایران به معادله امنیتی عراق و سوریه در سال‌های اوج قدرت داعش، بخشی از استراتژی جامع ضدتروریسم جمهوری اسلامی بود که «میدان» و «مذاکره» را در امتداد یکدیگر می‌دید. همراهی با ارتش‌های ملی و حمایت از نیروهای مردمی، در امتداد تلاش‌های دیپلماتیک صورت گرفت و همچنان نیز ادامه دارد. این رویکرد، تصویری واقعی از مقابله چندوجهی با تروریسم را به نمایش گذاشته و الگویی منطقه‌محور را به شرکای استراتژیک و همسایگان ارائه می‌دهد تا سیاست خارجی کشورهای منطقه به این بهانه مأمن ورود نیروهای غربی و جولان آن‌ها در غرب آسیا نشود.

سیاست دوگانهٔ آمریکا در برخورد با گروه‌های افراطی
در این میان، رویه ایالات متحده آمریکا در قبال گروه‌های افراطی ـ که این روزها نیز کاملاً مشهود است ـ همواره مبتنی بر مصلحت‌گرایی بوده به‌نحوی‌که سران آمریکایی هیچ‌یک از معیارهای درج شده در حقوق بین‌الملل و حقوق بشری که مدعی آن هستند را مد نظر قرار نداده و نگاهشان به تروریسم را بر اساس منافع ژئوپلیتیک طبقه‌بندی می‌کنند، تا حدی که گروه‌های افراطی را بر اساس مصالحشان سیاه و سفید می‌بینند و بعضاً به گروه‌هایی که قبلاً تروریست قلمداد می‌شدند باج داده و آن‌ها را متحد خود معرفی می‌کنند. حمایت از جهاد افغانستانی‌ها علیه شوروی، اعتراف آمریکا به ایجاد داعش در منطقه و همکاری با گروه‌های افراطی در سوریه و حمایت بی‌قیدوشرط از رژیم تروریست اسرائیل و... نمونه‌هایی روشن از این رویکرد دوگانه است. این رویه نه‌تنها موجب بازتولید افراط‌گرایی و بی‌ثباتی در جهان است که علاوه بر آن موجب بی‌اعتمادی جهانی به سیاست‌های ضدتروریسم واشنگتن شده، بلکه امنیت بین‌المللی را نیز با بحران مواجه ساخته است؛ تا جایی که حتی کشورهای اروپایی نیز نسبت به بازگشت داعش به خاک خود ابراز نگرانی کرده‌اند.

تروریسم رسانه‌ای و روایت‌سازی دوگانه غرب
با این حال در این میانه دولت‌های غربی، به‌ویژه آمریکا، از رسانه به‌عنوان سلاحی تأثیرگذار برای مهندسی افکار عمومی و مشروع‌سازی مداخلات خود در کشورهای مختلف بهره می‌برند و با روایت‌سازی‌های وارونه و معکوس، خود را منجی ملت‌ها معرفی می‌کنند، درصورتی‌که کارنامه سیاه ایالات متحده در زمینه دخالت‌های نظامی، برای جهانیان آشکار است. با این حال از طریق جنگ روانی و برچسب‌زنی رسانه‌ای، تلاش می‌شود نیروهای مقاومت مردمی در فلسطین، لبنان و یمن به‌عنوان «تروریست» معرفی شوند. این همان تروریسم رسانه‌ای است که در خدمت مشروع‌سازی سیاست‌های مداخله‌جویانه قرار گرفته و روایت‌های اصیل ملت‌ها را سانسور می‌کند، تا جایی که رئیس‌جمهور آمریکا، چشم در چشم دوربین‌های جهان که شاهد کشتار بی‌رحمانه مردم فلسطین، آوارگی آن‌ها و ممانعت از ارسال دارو و غذا به این منطقه هستند، ایران را عامل بی‌ثباتی منطقه معرفی کرد و خود را منادی صلح نامید. مقایسه عملکرد ایران و آمریکا در مواجهه با تروریسم، پرده از این واقعیت برمی‌دارد که مبارزه با پدیده شوم شکل‌گیری و گسترش تروریسم تبدیل به ابزاری برای تجارت، نفوذ و باج‌گیری سیاسی غربی‌ها شده است. در این میان تعجبی ندارد که تلاش‌های صادقانه جمهوری اسلامی که در اندیشه آینده باثبات در منطقه و جلوگیری از حضور بیگانگان است، به مذاق دولت‌های استعماری خوش نیاید و با واکنش‌های خصمانه و اتهام‌زنی‌های بی‌پایه مواجه شود. بدون تردید عزم ایران در تحقق این مهم کماکان منسجم و مستقل و مبتنی بر مصالح ملی و منطقه‌ای است و در مسیر دستیابی به صلح و امنیت منطقه‌ای هرگز مرعوب فضاسازی‌ها و توطئه‌چینی‌های تبلیغاتی نخواهد شد.

انتهای پیام

  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha