به گزارش ایسنا، به نقل از زومیت، «۵۰ تومن حساب سوپرمارکت آنلاین میخوام، خرید اول باشه، ثبت نشده.»این جمله کوتاه، وقت و بیوقت در یک گروه پرجمعیت در شبکههای اجتماعی رد و بدل میشود و معمولا هر بار کلی جواب میگیرد. در ظاهر، نه تهدیدی وجود دارد، نه فریبی. تنها چیزی که هست، یک درخواست ساده برای خرید دسترسی موقت به حسابی که در پلتفرمهای پرکاربرد ایرانی یا صرافیهای آنلاین و طلای دیجیتال هنوز استفاده نشده باشد.
همین جمله ساده سرنخی است به بازاری زیرزمینی، خاکستری و بیقانون که این روزهای پرتنش اقتصادی آرام و خزنده در گوشهوکنار شبکههای اجتماعی در حال رشد است.
بازاری که در آن سیمکارت «ثبتنشده» با قیمتی کمتر از یک بسته اینترنت فروخته میشود. بازاری که در آن، آدمها کد ورود به حساب پلتفرم های ایرانی را میفروشند تا خریدار بتواند از تخفیف خرید اول و دوم استفاده کند. بازاری که در آن، «خط خام» (سیمکارتی که هنوز هیچکدام از این سرویسها آن را نمیشناسند) بیش از دیگران ارزش دارد، چون خریدار میتواند با آن چندین تخفیف بگیرد یا حساب تازهای برای دور زدن محدودیتهای پلتفرمها بسازد. البته این «ارزش بیشتر» مثلا نهایت چند ۱۰ هزار تومان است.
در نگاه اول، این فقط یک تخفیف است؛ راهی برای پرداخت کمتر یا به زبان ادبیات برخی افراد، هوشمندانهتر خرید کردن. اما با کمی دقت، میتوان فهمید که پای مسائل مهمتری در میان است: امنیت داده، هویت دیجیتال، اعتماد بین کاربر و پلتفرم و نشانههایی از فشار اقتصادی که افراد را وادار کرده حتی کوچکترین داراییهای دیجیتالشان را نقد کنند.
پشت پرده این معاملات کوچک چیست؟ معاملاتی کوچک اما معنادار؛ به آدمهایی که میفروشند، به کسانی که میخرند و البته به سکوت سیستمهایی که این بازی را ممکن کردهاند.
در دل گروههای شبکههای اجتماعی: بازاری با قوانین خودش
در یکی از گروههای بررسیشده توسط زومیت، بیش از هزار پیام در طول یک روز رد و بدل میشود. آگهیها سادهاند اما معنایشان روشن: «خط جت کسی داره؟ ۱۰ تومن فوری خریدارم.» یا «حساب خام باشه، تخفیف اول خرید فعال شه، قیمت بده».
در اینجا، نه کسی از واژههای قانونی استفاده میکند، نه نیازی به قرارداد یا تضمین حس میشود. بازار بر اساس اعتمادی موقت و غیررسمی بنا شده که اغلب میان کاربران جوان، بیپول و آشنا به پلتفرمها شکل گرفته است؛ نسل زدی که دنبال یک خرید بهصرفهتر است.
با یکی از فروشندگان صحبت کردیم. خودش را سینا معرفی میکند و عکس پروفایل ندارد. او میگوید هفتهای چند بار با چند سیمکارت که به اسم خودش یا دوستانش است، حسابهای خرید اول میفروشد یا برای دیگران دلالی میکند: «ببین واقعاً چیزی توش نیست. فقط یه کده. کد رو میفرستی، اونا وارد میشن، سفارش میدن، تموم. نه از حسابت چیزی کم میشه، نه به کسی ضرری میرسه.»
وقتی از او میپرسم تا حالا کسی از خریداران سوءاستفاده کرده؟ مکثی میکند و میگوید: «نه برای من، ولی شنیدم یه بار یکی رفته سفارش گرون زده و از اعتبار طرف پرداخت رو زده. بعدم کنسل نکرده و… اون دیگه کار درستی نیست.»
برای بسیاری از این فروشندهها، مسئله فقط «پول خرد» است. یکی دیگر از کاربران که خودش خط خام میفروشد میگوید: «۲۰، ۳۰ تومن واسه تو چیزی نیست، ولی من باهاش یه بسته اینترنت میگیرم. خطم هم استفاده نشده بود، ولش کرده بودم.»
زبان این بازار هم خاص است. «خط جت»، «حساب خام»، «کد اول»، «خط ویآیپی ورود اسنپ»، «رفع حساب بنشده» و... هر کدام معنایی خاص دارد. حسابی که بن شده عملا بیارزش است ولی مثلا با تضمین باز شدن اکانت فروش میرود. خط خام، ارزش بالایی دارد چون میشود با آن حساب تازه ساخت و کد ورود، راه ورود به دنیای تخفیفهایی است که پلتفرمها برای کاربران «جدید» در نظر گرفتهاند.
اما این بازار ساده، در دل خود ریسکهای بزرگی دارد؛ از افشای آدرس و مشخصات کاربر گرفته تا تخلفات گستردهتر. در بخش بعد، به لایههای پنهانتر این بازار میپردازیم؛ جایی که امنیت و اعتماد، قربانی تخفیف میشوند.
اقتصاد خُرد، درآمد ناچیز: چرا مردم حساب میفروشند؟
در دنیایی که هر ریال برای برخی از شهروندان کمسنوسال و کمدرآمد اهمیت دارد، فروش کد ورود به یک اپلیکیشن یا سیمکارتی که سالها استفاده نشده، یک راه نجات کوچک است. اینجا از کسبوکارهای بزرگ و کوچک خبری نیست؛ بلکه اقتصاد خُردی جریان دارد که در آن کاربران تلاش میکنند هر امکان بالقوهای را به یک درآمد خرد تبدیل کنند.
گروهها در نگاه نخست پر از گفتوگوهای بیاهمیتاند، اما وقتی دقیقتر نگاه کنیم، درمییابیم که هر پیشنهاد فروش، هر بحث روی قیمت، هر مذاکره روی میزان تخفیف، نشانهای است از فروپاشی سطحی از اعتماد و ارزشگذاری ناچیز بر داده شخصی.
امنیت داده؛ هزینه پنهان تخفیف
در نگاه کاربران، دادن «کد ورود» شاید فقط اجازهای گذرا برای یک سفارش باشد، اما در واقع، دروازهای است به اطلاعات شخصی، موقعیت جغرافیایی، سابقه خرید و حتی ارتباطات مالی. کسی که وارد حساب شما در یک پلتفرم دیجیتالی شود، میتواند به آدرس منزلتان دسترسی پیدا کند، سفارش ثبت کند و از اعتباری که در کیف پول دیجیتالتان هست، استفاده کند. در بسیاری از اپلیکیشنها، حتی کارت بانکی ذخیرهشده بهصورت ناقص نمایش داده میشود و همین اطلاعات ناکامل هم میتواند منجر به حملات مهندسی اجتماعی یا فیشینگ شود.
در بعضی گروهها، دیده شده که خریداران نه فقط برای تخفیف، بلکه برای ثبت حساب جعلی، خریدهای انبوه یا ایجاد چند اکانت بهقصد سوءاستفاده اقدام میکنند. یک اکانت «تازهوارد» برای برخی پلتفرمها یعنی تخفیف، سوبسید، یا امتیاز رایگان و این یعنی هر بار که شما اجازه ورود به حسابتان را میدهید، عملاً امکان سوءاستفاده تبلیغاتی، مالی یا حتی مجرمانه را فراهم میکنید.
پویا درودی، کارشناس امنیت اطلاعات، در گفتوگو با زومیت درباره عواقب این موضوع توضیح داده و میگوید: مسئولیت این آسیبها اغلب قابل ردیابی نیست. در صورت بروز مشکل، پلتفرمها هم معمولاً مسئولیتی نمیپذیرند؛ چون ورود با رضایت شما انجام شده. همین مسئله، کاربران را از هرگونه پیگیری حقوقی بازمیدارد. حتی در صورت شکایت، اثبات سوءاستفاده، آن هم بدون شواهد فنی کافی، بسیار دشوار است.» به گفته درودی در یک نمونه واقعی، کاربری گزارش داده که پس از فروش کد ورود به یک فروشگاه اینترنتی، فرد خریدار سفارشی سنگین به آدرس خودش ارسال کرده و از اعتبار او خرید را انجام داده و قسطهایش به گردن کاربر افتاده.
تخفیفهایی که امنیت را میبلعند
درودی باور دارد بازار خاکستری خریدوفروش حسابها، کدهای تخفیف، خطوط خام و دعوتنامههای پولساز، بیش از آنکه یک پدیده ساده دیجیتال باشد، آینهای است از نبود نظارت و غیبت سواد دیجیتال در لایههایی از جامعه ایران:
«این بازار به ما نشان میدهد که چطور رفتار کاربران در شرایط بحران، پلتفرمها را به ابزار برای گذران زندگی تبدیل میکند و در نهایت، اعتماد را قربانی میسازد.» او تاکید دارد در کشورهای دیگر، این مدل بازارها یا بهسرعت مهار میشوند: «در ایران اما، با ترکیبی از فشار اقتصادی، خلأ قانونی، ضعف فنی و نبود آموزش، بازارهای خاکستری بهسادگی رشد میکنند و عمق میگیرند.»
کاربران اگر امروز این چرخه را نادیده بگیرند، فردا با مشکلات متعددی مواجه میشود و پلتفرمها نیز اگر این موضوع را جدی نگیرند نهفقط با حسابهای جعلی که با بحران اعتبار و اعتماد کاربران مواجه خواهند شد.
درودی در این خصوص به زومیت گفت: «ضروری است پلتفرمها دست به کار شوند: احراز هویت دقیقتر، نظارت الگوریتمی بر رفتار مشکوک، اطلاعرسانی عمومی و حتی اقدامات حقوقی علیه سوءاستفادهگران.»
پیش از همه، باید واقعیت را دید: اینجا «تخفیف»، دیگر پاداشی برای خرید نیست؛ بلکه کالایی قابل معامله است که از دل مشکلات اقتصادی، بیاعتمادی و بحران قد علم کرده است.
انتهای پیام
نظرات