به گزارش ایسنا، زندگی در جامعهای که ساختارهای آن دائماً در حال دگرگونی است، نیازمند آن است که افراد، بهویژه دانشجویان، مهارتهایی داشته باشند که آنها را برای مقابله با موقعیتهای پیچیده و استرسزا آماده کند. تغییر شکل خانوادهها، گسترش ارتباطات انسانی، حجم بالای اطلاعات و فشارهای روزمره، شرایطی را رقم زدهاند که بسیاری از جوانان را در مواجهه با مسائل مختلف، دچار سردرگمی و استیصال میکند. مهارتهای زندگی، مجموعهای از تواناییهای روانی و اجتماعیاند که فرد را قادر میسازند تا با فشارهای روانی کنار بیاید، تصمیمگیری درستی داشته باشد، روابط سالمتری برقرار کند و درنهایت، مسئولیتهای اجتماعیاش را بهتر بپذیرد. چنین مهارتهایی مثل خودآگاهی، حل مسئله، همدلی، کنترل استرس و تفکر نقادانه باید بهصورت نظاممند آموزش داده شوند، چرا که اغلب در بستر خانواده بهاندازه کافی شکل نمیگیرند.
نوجوانان و جوانان در دورههای حساس گذار از مدرسه به دانشگاه یا ورود به اجتماع قرار دارند. این دورهها معمولاً با اضطراب، عدم قطعیت و سردرگمی همراه است. نداشتن برنامهریزی برای آموزش مهارتهای پایهای زندگی، میتواند آنها را از مسیر رشد شخصی و اجتماعی بازدارد. به همین دلیل، نظامهای آموزشی در سراسر جهان در تلاشاند تا با گنجاندن آموزشهای عملی مهارتهای زندگی در برنامههای درسی، دانشجویان را برای ورود موفق به جامعه آماده کنند. هدف این آموزشها فقط انتقال اطلاعات نیست، بلکه پرورش نگرشها، ارزشها و تواناییهایی است که دانشجویان را برای تعامل موثر با دیگران و حل مشکلات واقعی زندگی آماده میکند.
در تحقیقی که در همین زمینه توسط نرگس حسنمرادی، دانشیار مدیریت آموزشی در دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال، به همراه دو تن از همکاران دانشگاهی خود انجام شده است، یک الگوی مناسب جهت تقویت مهارتهای زندگی دانشجویان مورد بررسی وارزیابی قرار گرفته است.
این پژوهش با هدف پاسخ به این سوال شکل گرفت که چگونه میتوان از طریق دانشگاه، آموزش مهارتهای زندگی را بهگونهای پیش برد که تأثیر واقعی و ماندگار بر عملکرد فردی و اجتماعی دانشجویان داشته باشد.
پژوهش یادشده با استفاده از روشی ترکیبی انجام شد؛ ابتدا در بخش کیفی، پژوهشگران با ۱۶ نفر از اعضای هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی مصاحبههای عمیق انجام دادند تا دیدگاههای تخصصی درباره موضوع را استخراج کنند. سپس، بر پایه نتایج بهدستآمده، یک پرسشنامه طراحی شد و بین دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی شهر تهران توزیع گردید. این بخش کمّی از تحقیق با مشارکت ۴۲۴ دانشجو انجام شد.
بر اساس نتایج بهدستآمده از این پژوهش، چهار عامل کلیدی در بهبود مهارتهای زندگی دانشجویان نقش دارند: فضای آموزشی، ویژگیهای استادان، روشهای آموزش و یادگیری، و توسعه مهارتهای فردی.
این چهار بُعد، در مجموع ۱۴ مؤلفه مهم را دربر میگیرند که پایه طراحی مدل پیشنهادی پژوهشگران شدهاند. تحلیلها نشان دادند که مدل ارائهشده از نظر علمی معتبر است و میتواند به عنوان الگویی قابل اجرا در دانشگاهها مورد استفاده قرار گیرد.
در ادامه پژوهش، مشخص شد که فضای دانشگاهی و نحوه تعامل دانشجویان با استادان و سایر گروههای درون دانشگاه، نقش مستقیمی در شکلگیری نگرشها و مهارتهای زندگی ایفا میکند.
همچنین، حضور استادانی با شایستگی علمی و اخلاقی، عاملی بسیار مهم در موفقیت دانشجویان در یادگیری این مهارتها است. پژوهشگران تأکید دارند که آموزشهای مبتنی بر ارتباط مؤثر، حل مسئله، تفکر خلاق، خودکنترلی و مهارتهای ارتباطی باید در محور برنامههای درسی دانشگاه قرار گیرد.
علاوه بر این، یافتههای پژوهش نشان میدهند که آموزش مهارتهای زندگی صرفاً یک برنامه جانبی نیست، بلکه باید بخشی از ساختار اصلی آموزش عالی باشد. دانشجویان با کسب این مهارتها بهتر میتوانند با تغییرات زندگی و فشارهای تحصیلی کنار بیایند، انگیزه بیشتری برای یادگیری پیدا کنند و برای آینده شخصی و شغلی خود آمادهتر باشند. در واقع، این مهارتها میتوانند پلی بین دانش تئوریک دانشگاه و واقعیتهای زندگی اجتماعی ایجاد کنند.
نتایج این پژوهش در نشریه علمی «دوفصلنامه علوم تربیتی» وابسته به دانشگاه شهید چمران اهواز منتشر شدهاند. این نشریه به چاپ مقالات علمی-پژوهشی در حوزه آموزش و تربیت اختصاص دارد و بستری برای ارائه یافتههای نوین پژوهشگران این حوزه فراهم میکند.
انتهای پیام
نظرات