به گزارش ایسنا، عباس عبدی، روزنامهنگار و پژوهشگر حوزه اجتماعی، امروز در نشست تخصصی "جنگ ۱۲ روزه و رسانهها" با موضوع نقد بررسی عملکرد رسانههای داخلی در جنگ ۱۲ روزه با تأکید بر اینکه ساختار رسانهای ایران «انحصاری» است، گفت: انحصار در هر حوزهای، از جمله رسانه، کیفیت را پایین میآورد و هزینهها را افزایش میدهد. همانگونه که در صنعت خودروسازی شوروی سابق شاهد بودیم، محصولاتی که در فضای انحصاری تولید شدند، هیچگاه نتوانستند با استانداردهای جهانی رقابت کنند. در حوزه رسانه نیز همین اتفاق افتاده است.
وی افزود: در گذشته به دلیل نبود اینترنت و ماهواره امکان کنترل کامل رسانهها وجود داشت؛ اما امروز دیگر چنین چیزی ممکن نیست. اکنون در ایران با یک وضعیت دوگانه روبهرو هستیم؛ نه رقابتی وجود دارد و نه امکان اداره رسانهها با ساختار انحصاری کنونی فراهم است.
رسانههای ایران رقابتی ندارند؛ درگیر ستیز هستند
عبدی با بیان اینکه در غرب رسانهها در چارچوبی رقابتی فعالیت میکنند، تصریح کرد: در ایران رسانهها به جای رقابت، درگیر ستیز هستند. در فضای رقابتی، مخاطب میتواند همزمان از چند رسانه استفاده کند، اما در فضای ستیزی ناگزیر به انتخاب یکی است.
دولتمحوری؛ ویژگی اصلی رسانههای رسمی
این پژوهشگر حوزه اجتماعی یکی دیگر از ویژگیهای رسانههای ایران را «دولتمحوری» دانست و گفت: نه تنها صداوسیما، بلکه بخش اعظم خبرگزاریها و مطبوعات نیز بهطور مستقیم یا غیرمستقیم دولتیاند و از منابع مالی رسمی استفاده میکنند. به همین دلیل این رسانهها به معنای واقعی، نهاد رسانه محسوب نمیشوند.
روایتمحوری و پیامدهای آن
وی با اشاره به ویژگی «روایتمحوری» در رسانههای ایران توضیح داد: روایت به معنای بازگویی تجربه یا مشاهدات بر پایه حقیقت است. اما در ایران روایتسازی جای روایتمحوری را گرفته است. این یعنی روایتها الزاماً بر پایه واقعیت شکل نمیگیرند و بیشتر به دستور روایتسازی شباهت دارند. چنین روندی موجب بیاعتمادی عمومی و از بین رفتن کارکرد واقعی رسانه میشود.
رسانههای ایران مجازاتمحورند
عبدی ادامه داد: یکی دیگر از خصوصیات رسانههای داخلی، مجازاتمحور بودن آنهاست. به این معنا که اصل بر محدودیت و منع است؛ مرتب گفته میشود این کار را نکنید و آن موضوع را پوشش ندهید. در حالی که در یک نظام رسانهای سالم، اصل بر آزادی است و تنها در موارد مشخص و محدود باید ممنوعیت وجود داشته باشد.
اصل در رسانههای ایران بر «مجازات» است نه آزادی
این روزنامهنگار و پژوهشگر حوزه اجتماعی، با اشاره به اینکه رسانههای کشور «مجازاتمحور» هستند، گفت: در نظام حقوقی اصل بر برائت است؛ یعنی همه بیگناهند؛ مگر آنکه خلافش ثابت شود؛. اما در رسانههای ایران برعکس عمل میشود؛ اصل بر مجازات و ممنوعیت است و روزنامهنگار باید ثابت کند که کارش خلاف نبوده است. این وضعیت عملاً امکان فعالیت آزاد رسانهای را از بین میبرد.
فقدان نظام حرفهای در روزنامهنگاری
وی با تأکید بر اینکه «رسانه در ایران فاقد نظام حرفهای است»، اظهار کرد: در حوزه پزشکی، مهندسی یا وکالت، نهادهای حرفهای مشخصی وجود دارد که بر عملکرد اعضا نظارت میکنند. به عنوان نمونه، سازمان نظام پزشکی یا کانون وکلا میتوانند درباره تخلفات اعضا تصمیمگیری کنند. اما در روزنامهنگاری چنین نهادی وجود ندارد و در صورت بروز اختلاف، تنها دادسرا وارد عمل میشود، در حالی که دادسرا اساساً برای این کار طراحی نشده است.
تجربه نظامهای حرفهای دیگر
عبدی با یادآوری تجربه کرونا گفت: در بحران کرونا پروتکلهای پزشکی دائماً تغییر میکردند و پزشکان مطابق همان پروتکلها عمل میکردند. حتی اگر دارویی بعداً بیاثر تشخیص داده میشد، پزشک به دلیل تبعیت از نظام حرفهای مورد مواخذه قرار نمیگرفت. این نشاندهنده اهمیت نظام حرفهای است؛ چیزی که در رسانه ایران وجود ندارد.
نظام رسانهای گذشتهمحور است
این پژوهشگر اجتماعی یکی دیگر از ویژگیهای رسانههای ایران را «گذشتهمحوری» دانست و گفت: رسانههای ما تقریباً هیچ نگاه آیندهنگر ندارند. کافی است متنی درباره تحولات احتمالی ماه آینده نوشته شود؛ چنین مطلبی جذابیتی برای رسانههای رسمی ندارد. در مقابل، موضوعات گذشته و تاریخنگاری همواره مورد توجه است. این یعنی نظام رسانهای ما بیش از آنکه به آینده و تحولات پیشرو بیندیشد، در گذشته متوقف مانده است.
پروندهها در رسانههای ایران هیچگاه مختومه نمیشوند
عبدی با اشاره به یکی دیگر از ویژگیهای رسانههای کشور گفت: در نظام حقوقی اصل بر مختومه شدن پروندههاست، اما در رسانههای ایران هیچ پروندهای بسته نمیشود. پروندهها سالها باز میمانند و هر بار از زاویهای جدید روایت میشوند. به همین دلیل است که هنوز درباره مشروطه یا ۲۸ مرداد روایتهای تازهای منتشر میشود، در حالی که در غرب این مسائل به تاریخ سپرده شده و تنها از منظر پژوهشی بررسی میشوند.
وی افزود: علت این وضعیت آن است که رسانهها در زمان وقوع رویدادها آزاد نبودهاند و نتوانستهاند حقیقت را روایت کنند. به همین دلیل، پروندهها همچنان مفتوح مانده و روایتهای رسمی جایگزین روایتهای واقعی شدهاند.
روایتهای ناقص از جنگ تحمیلی
عبدی با ذکر نمونهای از جنگ ایران و عراق گفت: در شش ماه پایانی جنگ، شرایطی فاجعهبار در جبههها حاکم بود، اما این بخش در روایت رسمی جایی ندارد. حتی کتابهایی که توسط رزمندگان یا پزشکان حاضر در جبهه نوشته شده، اجازه انتشار کامل پیدا نکردهاند و ناچار شدهاند بخشهایی از واقعیت را حذف یا تغییر دهند. در حالی که همین روایتهای سانسور نشده میتواند تصویری واقعیتر از آن دوران ارائه دهد.
ضعف آموزش و نبود گزارشهای تحقیقی
این پژوهشگر حوزه اجتماعی در ادامه به ضعفهای آموزشی و حرفهای در رسانهها اشاره کرد و گفت: به دلیل فقدان نظام حرفهای، استانداردهای آموزشی و اخلاقی در رسانههای ایران بسیار پایین است. برای نمونه، گزارش تحقیقی جدی تقریباً وجود ندارد یا بسیار نادر است. در حالی که یکی از شاخصهای اصلی حرفهایگری در روزنامهنگاری، همین گزارشهای تحقیقی و مستند است.
قانون دسترسی آزاد به اطلاعات اجرا نمیشود
عبدی با اشاره به قانون «انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات» خاطرنشان کرد: این قانون پس از سالها بحث و بررسی به تصویب رسید، اما هیچگاه بهطور کامل اجرا نشد. دولت احمدینژاد حتی آن را ابلاغ نکرد و بعدها نیز اجرای آن بهگونهای پیش رفت که عملاً بیاثر شد. وزارت ارشاد تنها یک نماد برای الزام دستگاهها به اجرای قانون طراحی کرد، اما در عمل هیچ شهروندی نتوانست بر اساس آن اطلاعات واقعی دریافت کند.
وی افزود: اگر کسی توانسته باشد تاکنون با استناد به این قانون اطلاعاتی کسب کند، من به او جایزه میدهم. این نشان میدهد که قانون در عمل هیچ کارایی ندارد.
بیتوجهی به کپیرایت؛ معضل جدی رسانههای ایران
این روزنامهنگار و پژوهشگر حوزه اجتماعی، در ادامه سخنان خود با اشاره به مشکل نبود نظام کپیرایت در کشور گفت: یکی از بدترین معضلات رسانهای در ایران فقدان رعایت حق مؤلف یا همان کپیرایت است. بهراحتی میبینیم که سایتها و پایگاههای اینترنتی یادداشتها و مطالب منتشرشده در روزنامهها را بدون ذکر منبع بازنشر میکنند. نتیجه این وضعیت، گسترش سایتهایی است که هیچ تولیدی ندارند و صرفاً با گردآوری محتوای دیگران فعالیت میکنند.
وی با بیان اینکه ضعف نظام کپیرایت باعث بیانگیزگی روزنامهنگاران و تولیدکنندگان محتوا میشود، افزود: وقتی نویسنده یا فیلمساز میبیند محصولش بدون اجازه بازنشر میشود، دیگر انگیزهای برای کار حرفهای ندارد؛ این در حالی است که در رسانههای معتبر جهان، رعایت کپیرایت بهقدری جدی است که حتی رسانههای رقیب نیز محتوای یکدیگر را بدون ذکر منبع منتشر نمیکنند.
مسئولیت حقوقی در رسانهها مخدوش است
این پژوهشگر اجتماعی با اشاره به پیامدهای بیتوجهی به کپیرایت تصریح کرد: وقتی رسانهای مطلبی را بدون منبع بازنشر میکند، مسئولیت حقوقی آن نیز مخدوش میشود. در حالی که در نظام رسانهای حرفهای، هر رسانه مسئولیت محتوای منتشرشده خود را بهطور کامل میپذیرد.
عبدی در جمعبندی سخنان خود گفت: مجموعه مشکلاتی که ذکر شد، از انحصار رسانهای و دولتمحوری گرفته تا فقدان نظام حرفهای، مجازاتمحوری، گذشتهمحوری، ضعف آموزش، نبود گزارشهای تحقیقی و بیتوجهی به کپیرایت، همه باعث شدهاند کارکرد رسانه در ایران بهشدت ضعیف و ناکارآمد باشد.
وی در پایان اظهار کرد: اگر این ویژگیها اصلاح نشود، رسانههای ایران نمیتوانند نقش واقعی خود را در جامعه ایفا کنند.
انتهای پیام
نظرات