به گزارش ایسنا، روزنامه هم میهن در یادداشتی به قلم امیر جدیدی نوشت: روز اولی که کارت خبرنگاری گرفتم درست مثل «معجزه هزاره سوم» احساس میکردم هالهای از نور حول وجودم را فرا گرفته است. یک وقت مرا به ندید بدید بودن متهم نکنید. به حال و روز امروزمان هم نگاه نکنید. یک زمانی این کارت برای خودش برو بیایی داشت که بیا و ببین. برای آنکه متوجه عرضم شوید باید عرض کنم که آن قدیمها کارت خبرنگاری حکم «علامت مخصوص حاکم بزرگ» داشت.
هر جا که به در بسته میخوردی همین که کارت را نشان میدادی درها انگار کن که به چشم الکترونیک مجهز باشد خود به خود باز میشد. هر جا که احترامت را نگاه نمیداشتند همین که از جیب یا کیفت بیرونش میآوردی حرمتدار میشدی. هر جا که توی دلت خالی میشد همین که میدانستی پر شالت داریاش، دلت قرص میشد. یک چیزی میگویم، یک چیزی میشنوید؛ اصلاً آش اعتبار این کارت آنقدر شور بود که یک عده کارت خبرنگاری جعل میکردند تا کارشان راه بیفتد.
یکی کارت به دست و بدون هماهنگی به فلان وزارتخانه میرفت. یکی با همین تکه کاغذ خودش را وسط میانداخت و همه نشدنیها را شدنی میکرد. آن یکی با کارت راهش را به خط ویژه و طرح ترافیک باز میکرد و... خلاصه آنکه این کارت در حکم چراغ جادویی بود که میتوانست آرزوی خیلیها را برآورده کند. روز اولی که کارت خبرنگاری گرفتم فهمیدم که آدم دیگری شدهام. با خودم عهد کردم که همیشه در دسترس باشم و تا وقتی خبرنگارم شب و روز نشناسم. نمیخواهم بگویم اعتبار آدم به یک کارت است. اما این کارت هر کارتی نبود. لااقل برای صدی نود خبرنگارها نبود.
خیلی از خبرنگارها دستکم در تصورشان این میگذشت که با داشتن این کارت میتوانند حق را به حقدار برسانند. فکر میکردند که به واسطه این کارت سردمدار لشکر مظلومان عالم میشوند. خیلیهایمان با همین کارت برای یک ملت خاطره خوش ساختیم. شاید عزیزترین داراییمان و تنها پیوند با یک هویت جمعی همین کارت بود. برای همین هم از یک جایی به بعد هر که میخواست اذیتمان کند به گرفتن کارت تهدیدمان میکرد. تا یک زمانی داشتن این کارت به معنی این بود که اگر کسی بخواهد چپ نگاهت کند یک لشکر روی سرش خراب میشود.
اما از یک جایی به بعد این کارت هم مثل همه چیزها دیگر کارکرد قبلش را از دست داد. از یک جایی به بعد با کارت هم به سراغمان آمدند و صدا از کسی درنیامد. حالا که به عکس کارت شکسته عکاس کانادایی «والری زینک» نگاه میکنم معنی این پیوند نداشتن را بهتر میفهمم. کاری که والری کرد نه یک اعتراض ساده که یک هشدار به همصنفیهایش بود. او خواسته یا ناخواسته به رفقای خبرنگارش در همه عالم این پیام را مخابره کرد که کارتی که نتواند جلوی قتل سیستماتیک ۲۴۵ خبرنگار و همصنفی را بگیرد همان بهتر که شکسته شود.
انتهای پیام
نظرات