محمد باقر مشکاتی در گفتوگو با ایسنا اظهار کرد: دوران امامت امام صادق(ع)، به معنای واقعی کلمه، یک «نقطه عطف» در تاریخ تشیع است. ایشان در دورهای قرار گرفتند که از یک طرف، حکومت ظالم و فاسد بنیامیه در حال فروپاشی بود و از طرف دیگر، قدرتگیری بنیعباس که با شعارهای فریبنده روی کار آمده بودند، در جریان بود. در چنین شرایطی، راهبرد امام(ع) یک رویکرد چندوجهی و بسیار هوشمندانه بود که اصلیترین محور آن، «حفظ بقای تشیع» و «کادرسازی علمی و فکری» بود.
پژوهشگر تاریخ و سیره اهل بیت(ع) بیان کرد: امام به جای ورود مستقیم و زودهنگام به درگیریهای نظامی و سیاسی که میتوانست منجر به نابودی کامل شیعه شود، از فضای نسبی باز سیاسی که در پی این انتقال قدرت ایجاد شده بود، نهایت استفاده را کردند. لذا میتوانیم ابعاد راهبرد آن امام بزرگوار را در سه محور اصلی خلاصه کنیم.
راهبرد کلان امام صادق(ع) یک «جهاد فرهنگی و فکری» بود
مشکاتی با بیان تبیین جایگاه و مرجعیت علمی اهل بیت(ع) به عنوان محور اول، گفت: امام صادق(ع) با تأسیس یک مدرسه فکری و علمی بزرگ، به ترویج علوم اهل بیت(ع) پرداختند. این مدرسه در واقع یک سنگر مستحکم برای آموزش مکتب تشیع و تربیت شاگردان متخصص در رشتههای مختلف علمی و فقهی بود. هدف اصلی این بود که شیعه، یک گروه سیاسی صرف معرفی نشود، بلکه به یک «مکتب فکری» تبدیل شود که دارای مبانی اعتقادی، فقهی و اخلاقی محکم است.
وی قطع ارتباط فکری و سیاسی با هر دو حکومت بنی امیه و عباسیان را راهبرد دوم حضرت در راستای حفظ جامعه شیعی دانست و افزود: امام صادق(ع) به وضوح نشان دادند که نه با بنیامیه همکاری میکنند و نه به وعدههای بنیعباس اعتماد دارند. ایشان با رد پیشنهادهای بنیعباس برای شرکت در قدرت، این پیام را به جامعه دادند که این حکومتها مشروعیت الهی ندارند و نباید به آنها دل بست. این راهبرد، «هویت مستقل شیعه» را تثبیت کرد و اجازه نداد که شیعیان به دنبال اهداف فریبنده حکومتها بروند.
پژوهشگر تاریخ و سیره اهل بیت(ع) مدیریت جامعه شیعی و نهضتهای علوی را به عنوان محور دیگر بیان کرد و گفت: در این دوره، قیامهای مختلفی توسط سادات و علویان صورت گرفت، از جمله قیام عموی ایشان، زید بن علی(ع). امام صادق(ع) با وجود عدم همراهی علنی با این قیامها (به دلیل آگاهی از نتیجه آنها)، ارتباط خود را با علویان حفظ کردند و با حمایتهای معنوی، از آنها پشتیبانی میکردند.
وی افزود: راهبرد کلان امام صادق(ع) یک «جهاد فرهنگی و فکری» بود. ایشان به جای شمشیر، از علم و دانش به عنوان اصلیترین ابزار برای مقابله با انحرافات و حفظ کیان تشیع استفاده کردند و در حقیقت، تشیع را از یک اقلیت سیاسی به یک «جریان فکری ماندگار» تبدیل کردند. این رویکرد باعث شد که تشیع با هویتی مستقل و بنیانی مستحکم باقی بماند.
این کارشناس دینی گفت: یکی از نقاط کلیدی در راهبرد امام صادق(ع)، مدیریت شبکه ارتباطات و وکالت بود که با وجود عدم همکاری مستقیم با حکومت، به ایشان اجازه میداد جامعه شیعی را به صورت یکپارچه و منسجم اداره کنند. این موفقیت از طریق چند راهبرد هوشمندانه از جمله؛ ایجاد شبکه مخفی و غیرمتمرکز وکالت به دست آمد. امام صادق(ع) شبکهای از وکلا و نمایندگان معتمد را در مناطق مختلف اسلامی، به ویژه در کوفه، بصره، بغداد و خراسان ایجاد کردند. این وکلا به صورت مخفیانه و زیر نظر امام، وظایف مختلفی را بر عهده داشتند.
وی با اشاره به دریافت وجوهات شرعی توسط وکلا به عنوان وظایف آنها یادآور شد: آنان وجوهاتی مانند خمس و زکات را از شیعیان جمعآوری میکردند، این وجوهات به عنوان یک منبع مالی مستقل عمل میکرد و به جامعه شیعه اجازه میداد بدون وابستگی به حکومت، نیازهای خود را تأمین کند. این منابع برای کمک به نیازمندان، آزادی شیعیان زندانی، و حمایت از خانوادههای سادات مورد استفاده قرار میگرفت.
مشکاتی با اشاره به استفاده از تقیه به عنوان ابزار سیاسی اظهار کرد: امام صادق(ع) به شاگردان و شیعیان خود توصیه میکردند که در شرایط خطر، اصل تقیه (پنهانکاری اعتقادات برای حفظ جان و مال) را رعایت کنند. این سیاست، به وکلا و شیعیان اجازه میداد که بدون جلب حساسیت بیش از حد حکومت، فعالیتهای خود را پیش ببرند. تقیه یک سپر حفاظتی بود که مانع از شناسایی و سرکوب کامل شبکه شیعه میشد.
مرجعیت علمی به جای قدرت سیاسی
وی تصریح کرد: امام صادق(ع) با تمرکز بر مرجعیت علمی خود از درگیر شدن با سیاست روز اجتناب میکردند. ایشان به جای اینکه یک حاکم سیاسی باشند، به عنوان رهبر فکری و معنوی شناخته میشدند. این امر باعث میشد که حکومتهای وقت نتوانند به راحتی ایشان را به شورش و اقدامات سیاسی براندازانه متهم کنند.
پژوهشگر تاریخ و سیره اهل بیت(ع) افزود: با ترکیب این رویکردها، امام توانستند نوعی دولت پنهان و یک ساختار موازی برای اداره جامعه شیعه ایجاد کنند که هم از لحاظ مالی مستقل بود و هم از لحاظ فکری و اعتقادی، ارتباط خود را با مرکزیت تشیع حفظ میکرد. این شبکه، سنگبنای شکلگیری تشکیلات شیعه در دوران غیبت نیز شد.
مشکاتی گفت: امام صادق(ع) در شرایطی که قدرت سیاسی در دستشان نبود، به جای مبارزه نظامی مستقیم، به «تولید اندیشه» و «نشر علم» پرداختند. ایشان با تربیت هزاران شاگرد در رشتههای مختلف (فقه، حدیث، کلام، طب، و نجوم)، یک «سرمایه فکری» عظیم برای تشیع ایجاد کردند. این سرمایه، نه تنها هویت شیعه را از گزند تحریفات مصون نگه داشت، بلکه یک مرجعیت فکری و علمی مستقل از حکومت را به وجود آورد. این رویکرد به مرور زمان، مشروعیت حکومتها را از درون تهی میکرد و زمینه را برای تغییرات ریشهای در آینده فراهم میآورد.
وی افزود: ایجاد ساختارهای موازی، تأسیس شبکه وکالت و جمعآوری وجوهات، یک «ساختار موازی» و مستقل از حکومت ایجاد کرد. این ساختار، جامعه شیعه را قادر میساخت که بدون نیاز به دولت، به نیازهای اقتصادی، اجتماعی و آموزشی خود رسیدگی کند. این خودکفایی و استقلال، به شیعیان حس هویت و انسجام بیشتری میداد و آنها را در برابر فشارهای حکومت، مقاومتر میساخت.
مشکاتی با اشاره به تربیت نسلهای آینده گفت: امام صادق(ع) با تربیت شاگردانی مانند هشام بن حکم (در علم کلام)، محمد بن مسلم و زراره بن اعین (در فقه و حدیث)، عملاً رهبران فکری آینده را پرورش دادند. این شاگردان، پس از امام، پرچمدار مکتب علمی ایشان بودند و تضمین کردند که نهضت فکری ایشان، متوقف نخواهد شد.
تغییر واقعی از ذهنیت جامعه آغاز میشود
پژوهشگر تاریخ و سیره اهل بیت(ع) با بیان اینکه الگوی امام صادق(ع) برای کنشگران سیاسی و اجتماعی امروز، بسیار الهامبخش است، عنوان کرد: تغییر از درون، این الگو نشان میدهد که تغییر واقعی، ابتدا از «درون انسانها» و «ذهنیت جامعه» آغاز میشود. مبارزه فکری و فرهنگی، اگرچه کندتر است، اما نتایجی پایدارتر و ریشهایتر از تغییرات صرفاً سیاسی و نظامی دارد.
مشکاتی با سرمایهگذاری بر نیروی انسانی به جای تکیه بر منابع مالی یا قدرت فیزیکی گفت: باید بر «تربیت نخبگان» و «آموزش عمومی» سرمایهگذاری کرد. تربیت متخصصان، فعالان و رهبران فکری، میتواند موتور محرکه هر جنبش اجتماعی و سیاسی باشد. ایجاد ساختارهای مستقل برای ایجاد تغییر لازم است باید به ایجاد ساختارهای مستقل و غیردولتی فکر کرد که بتوانند نیازهای جامعه را بدون وابستگی تأمین کنند. این ساختارها، به مرور زمان، میتوانند جایگزین نهادهای ناکارآمد شوند و مشروعیت آن را تضعیف کنند.
وی در پایان تاکید کرد: استراتژی امام صادق(ع) این درس مهم به ما میدهد که مهمتر از تغییر حاکمان، تغییر محتوای فکری و اعتقادی جامعه است. وقتی جامعهای به لحاظ فکری و فرهنگی رشد کند، به خودی خود راه را برای تغییرات سیاسی نیز هموار خواهد کرد.
انتهای پیام
نظرات