به گزارش ایسنا، یدالله جوانی در یادداشتی در هفته نامه صبح صادق نوشت: ترسیم و نمایش نقشه «اسرائیل بزرگ» از یکسو و تهدید چندین کشور اسلامی به حمله نظامی و عملیاتی شدن این حمله از طرف رژیم صهیونیستی علیه قطر از سوی دیگر، شرایط کاملاً جدیدی را بر منطقه غرب آسیا حاکم کرده است. اکنون فقط این فلسطینیهای مظلوم تحت ستم نیستند که برای رهایی سرزمین اشغال شده خود از دست اشغالگران باید مبارزه کنند؛ بلکه بسیاری از دیگر کشورهای اسلامی و عربی هم موجودیت، تمامیت ارضی، استقلال و امنیت آنان، بهصورت جدی در معرض خطر رژیم صهیونیستی قرار گرفته است. با توجه به تحولات منطقه در دو سال گذشته، سردمداران رژیم صهیونی بر این تصور هستند که شرایط برای تصرف سرزمینهای جدید و تحققبخشی به نظریه تشکیل حکومت از نیل تا فرات برای آنان فراهم شده است. نتانیاهو هم اکنون با خوی درندگی گرگصفتانه، به هر سوی میخواهد چنگ انداخته تا بهزعم خود، تهدیدهای موجودیتی علیه رژیم اشغالگر قدس شریف را از بین ببرد. آنکه از این رفتار گرگصفتانه و درندگی بیرحمانه پشتیبانی میکند، غرب مدعی انسانیت و طرفدار حقوقبشر و مدافع صلح و امنیت است! حمله نظامی رژیم صهیونی به دوحه، همپیمان آمریکا، آن هم با مجوز ترامپ متعهد به تأمین امنیت قطر، سران بسیاری از کشورهای عربی و اسلامی همپیمان آمریکا را، با یک شوک راهبردی گیجکننده مواجه کرده است. تهدید رژیم صهیونی به اقدام نظامی مشابه به آنچه در قطر انجام شده در ترکیه، انجام اقدامات تروریستی از سوی این رژیم در مصر برای حذف رهبران حماس در این کشور، همگی گویای یک واقعیت است و آن، اینکه سران رژیم اشغالگر قدس تصور میکنند به دو دلیل، تجاوز به کشورهای اسلامی برای آنان امری سهل و آسان و بدون کمترین هزینه و با دستاوردهای راهبردی بسیار بالاست. دلیل اول برخورداری رژیم صهیونی از حمایت کشورهای مؤثر غربی در انجام این تجاوزها، و دلیل دوم ماهیت وابستگی دفاعیـ امنیتی تمامی حکومتها در کشورهای هدف، همانند قطر، مصر، ترکیه، امارات، عربستان، اردن و... به غرب، بهگونهای که این وابستگی امکان هر نوع واکنش جدی علیه رژیم صهیونیستی را به حد صفر میرساند.
در چنین وضعیتی، لازم است رهبران کشورهای اسلامی و عربی، تا قبل از پایان یافتن فرصتها برای اتخاذ تصمیمات راهبردی، با نگاهی واقعبینانه، به فکر حفظ و تأمین آینده خود و کشور و مردمشان باشند. آینده این حکومتها، کشورها و ملتهایشان، به تصمیمهای خردمندانه آنان در قبال رژیم صهیونیستی بستگی دارد. رژیمی که برای حفظ موجودیت نامشروع و اشغالگرانه خود، بر روی تمام اصول انسانی و اخلاقی پا گذاشته و در غزه مظلوم، به نسلکشی دست زده است. رژیمی که با توهم برخورداری از یک فرصت تاریخی، با استفاده از تمامی تجهیزات، تسلیحات و دیگر امکانات لجستیکی اهدایی غرب، به دنبال تصرف دیگر سرزمینهای کشورهای اسلامی در منطقه است. در چنین وضعیتی، تصور تأمین امنیت برای کشورهای هدف رژیم صهیونی با تکیه بر همپیمانان غربی، چون آمریکا، انگلیس و فرانسه یک تصور بیمبنا و شبیه رؤیاهای کودکانه است. واقعیت آن است که رژیم صهیونیستی، نیروی نیابتی غرب در غرب آسیا، برای پیشبرد و تأمین مقاصد و منافع آنان است. در واقع، فرجام رفاقت و همپیمانی آمریکا و دیگر کشورهای غربی با دولتهای کشورهای عربی و اسلامی برای تأمین امنیت این کشورها در مقابل تهدیدها و خطرات رژیم صهیونی را باید براساس ضربالمثل فارسی شریک دزد و رفیق قافله برآورد و ارزیابی کرد. تمامی شواهد و قراین نشان میدهد، در پرتو اتخاذ تصمیمات راهبردی مبتنی بر واقعیات پیشگفته از سوی سران کشورهای عربی و اسلامی، نه تنها میتوان تهدیدهای رژیم صهیونی علیه این کشورها را خنثی کرد، بلکه حرکت به سمت فروپاشی رژیم صهیونی و آزادی قدس شریف و سرزمینهای اشغالی فلسطین شتاب پیدا خواهد کرد. این تصمیم راهبردی، چیزی جز تشکیل یک ائتلاف واقعی و عملگرایانه از سوی کشورهای اسلامی و عربی علیه رژیم صهیونی نیست.
تشکیل چنین ائتلافی در وضعیت کنونی، نه یک انتخاب، بلکه یک اضطرار تاریخی برای امت اسلام و تمامی کشورهای اسلامی و عربی است. سران برخی از کشورهای اسلامی باید بدانند که رژیم صهیونی، موجودیت آنان را نشانه رفته و آنان در معرض خطر نابودی قرار دارند. اجلاس فوقالعاده عربیـ اسلامی که روز دوشنبه ۲۴ شهریورماه در دوحه برگزار میشود، فرصت مغتنمی برای ایجاد این ائتلاف و تشکیل یک «ستاد عملیات مشترک ضدصهیونیستی» است. حضرت امام خمینی(قدسالله نفسهالزکیه) و رهبر حکیم انقلاب اسلامی، همواره در گذشته و حال خطر رژیم اشغالگر قدس علیه مسلمانان و کشورهای اسلامی را گوشزد کرده، و از وحدت امت اسلامی به منزله تنها راهبرد برای خنثیسازی این تهدید سخن گفتهاند. هم اکنون وضعیت از هر جهت برای سرعتبخشی به وحدت امت اسلامی با تشکیل یک ائتلاف واقعی از سوی کشورهای اسلامی علیه رژیم صهیونی فراهم است.
این ائتلاف در صورت واقعی بودن، به دلایل زیر میتواند تأمینکننده منافع امت اسلام، حفظ موجودیت کشورهای اسلامی در برابر خطرهای رژیم صهیونی و در نهایت عامل رهایی قدس شریف از چنگال اشغالگران باشد:
۱ـ رژیم صهیونی هم اکنون در جهان و در میان افکار عمومی ملتها، منفورترین رژیم شناخته میشود.
۲ـ شعار آزادی فلسطین، در حال تبدیل شدن به یک گفتمان جهانی است.
۳ـ مقاومت مردمپایه در بسیاری از کشورهای منطقه شکل گرفته و در کشورهایی، چون یمن، لبنان، عراق و خود سرزمینهای اشغالی مانند غزه از یک انسجام و سازماندهی بالایی برای مبارزه اثربخش با رژیم صهیونی برخوردار است.
۴ـ رژیم صهیونیستی از درون در حال متلاشی شدن است و تمامی ساختارهای نگهدارنده آن، فرسوده و متزلزل شده است. قدرتنمایی نیروی هوایی این رژیم در بمباران دیگر کشورها، آن هم با هواپیماهای غربی را، نباید نشانهای از یک کشور قدرتمند و پایدار دانست.
۵ـ دفاع مقتدرانه ملت ایران در برابر جنگ تحمیلی ۱۲ روزه آمریکا و رژیم صهیونی، نشان داد که اشغالگران قدس قادر به تحمل ضربههای سنگین نیستند.
۶ـ شریانهای حیاتی و تجاری رژیم صهیونی، در دست کشورهای اسلامی است. اولین گام این ائتلاف، میتواند تصمیمی قاطع برای قطع تمامی این شریانهای حیاتی، تجاری و اقتصادی باشد.
انتهای پیام
نظرات