به گزارش ایسنا، الف نوشت: در اینا کلماتی کهاز زبان فارسی وارد زبان انگلیسی و آلمانی شدهاند را میبینید:
کلمات فارسی در زبان انگلیسی
Sugar/ شکر
خود واژه شکر در زبان فارسی از زبان سنسکریت ریشه گرفته و بعدها از زبان فارسی به عربی با عنوان «سکر» و از عربی به اروپا و بعد به زبان انگلیسی راه پیدا کرده است.
Orange/ نارنگ
این کلمه در زبان انگلیسی که معنی پرتقال و رنگ نارنجی میدهد قبل از اینکه به این زبان راه پیدا کند از کلمه نارنج در عربی و نارنگ یا همان نارنگی خودمان در فارسی گرفته شده است که ریشه آن در زبان سنسکریت است.
Candy/ قند
تلفظ کلمه candy یا همان شکلات انگلیسی را اگر در نظر بگیرید آن هم با احتساب اینکه در زبان انگلیسی تلفظ حرف قاف کار چندان راحتی به نظر نمیآید. از کَندی گفتن هم میشود به نزدیکی تلفظ آن با اصل کلمه «قندی»در فارسی که معنای چیزهای شیرین را میدهد پی برد.
Lemon/ لیمو
این میوه از قرن ۱۵میلادی به انگلستان وارد شده اما قبل از آن، کلمه لیمو در زبانهای دیگری مثل ایتالیایی، فرانسوی، اسپانیایی هم ورود کرده بود. طبق اطلاعات موجود ریشه آن از زبان فارسی گرفته شده است و از آنجا به جاهای دیگر راه پیدا کرده است. برای همین از این به بعد وقتی کافی شاپ می رویم و میخواهیم به جای سفارش دادن شربت آبلیمو با لهجه غلیظ لیموناد سفارش دهیم زیاد هوای خارجی بودن برمان ندارد چون این واژه از بن یک واژه خودمانی است.
Sandal/ صندل
خیلی هایمان وقتی میخواهیم از جایگزین صندل به جای واژه دمپایی استفاه کنیم تا بلکه با این جایگزینی شکل و شمایل و شخصیت بیشتری به پاپوشمان ببخشیم تصورمان این است که صندل یکی از همان واژههای فرنگی است که از کشورهای دور و بر به زبانمان ورود پیدا کرده است. خواستیم بگوییم در حین استفاده از این واژه اصلا خودتان را برای استفاده از یک واژه خارجی سرزنش نکنید چون صندل یک واژه کاملا فارسی است که بعد از صدور به یک زبان خارجی هنوز هم اصالت آریایی خودش را حفظ کرده است.
Kiosk/ کوشک
کیوسک یا دکه جفتش برای ما فرقی نمیکند زیرا هر دو فارسیاند. چون کیوسک جزو کلمههایی است که ریشه ایرانی دارد و از کلمه «کوشک» در زبان فارسی یا در فارسی میانه از «گوشه» گرفته شده است .کلمه کوشک در معماری ایرانی به اتاقکهایی گفته میشده است که در مکانهای عمومی قرار میگرفتند و فروشنده کالا یا ارائه دهنده اطلاعات در آن قرار میگرفته و مشغول خدمات رسانی میشده است. کوشک کلمهای است که از زبان فارسی به اروپا رفته و بعد از گشت و گذار و تغییرات صورت گرفته مجددا با تلفظ «کیوسک» به آغوش وطن بازگشته است.
Bazaar/ بازار
این کلمه هم دیگر ساختار و تلفظش به گونهای است که احتیاجی به معرفی یا شرح و بسط ندارد. این کلمه از زبان پهلوی گرفته شده. علاوه بر ایران در مناطقی همچون بخشهایی از خاورمیانه، آفریقا و اروپا از کلمه بازار در زبانشان استفاده میکنند که اصل تلفظ خود بازار «وازار» در زبان فارسی میانه و «واچار» در فارسی باستان بوده است.
Pajamas/ پا جامه
حکایت این کلمه هم مثل صندل است. خیلی موقعها برای شخصیت دادن به شلوارهای راحتی در منزلمان به جای استفاده از کلمه زیر شلواری از پیژامه استفاده میکنیم و باز خیال میکنیم که از یک واژه انگلیسی استفاده کردهایم؛ در حالی که از اساس کلمه پیژامه یک واژه فارسی است. ماجرای این کلمه به این شکل است که واژه «پا جامه» بعد از اینکه از زبان ما به زبان انگلیسی و فرانسوی راه پیدا کرد تلفظش از «پاجامه» به «پیژامه» تغیر پیدا کرد و مجددا با همین تلفظ جدید به زبان فارسی برگشت.
Jungle/ جنگل
کلمه جنگل جزو کلمههایی است که ریشه آن از زبان سنسکریت که زبان قدیم آریاییان بوده گرفته و نسل به نسل منتقل و از آن به زبانهای دیگر صادر شده است.
Chemical/ کیمیا
این واژه هم از کلمه کیمیا در زبان فارسی گرفته شده است. با اینکه خاستگاه کلمه کیمیا از بین النهرین و هند بوده و حتی برخی ریشه آن را متعلق به یونان باستان هم میدانند اما چیزی که درباره کیمیا وجود دارد اینجاست که دانش کیمیا از ایران برخاسته و بعد از آن و از راه سرزمینهای عربی به اروپا راه پیدا کرده و حتی علاوه بر زبان انگلیسی، کلمه شیمی در فارسی را فرانسوی شده خود واژه کیمیا میدانند.
Devil/ دیو
Devil در انگلیسی یا همان شیطان به زبان خودمان طبق گفته برخی از کارشناسان ریشه در زبان اوستایی دارد و از واژه دیو در زبان فارسی باستان گرفته شده است.
Caravansary /caravan/ کاروانسرا
سراپای این دو کلمه هم کاملا داد میزنند که واژههایی وطنی هستند که هر دو کلمه کاروان و کاروانسرا کلماتیاند که از زبان پهلوی برگرفته شدهاند.
Saffron/ زعفران
کلمه زعفران هم یکی دیگر از همین کلمههای صادراتی است که با توجه به سابقه ایران در کشت زعفران از زمانهای قدیم، استفاده نشدنش در زبانهای دیگر جای تعجب داشت.
کلمات صادراتی از فارسی به آلمانی
Das Paradies/ بهشت
این واژه در زبان آلمانی به معنای بهشت است. این واژه آلمانی در واقع اصالت ایرانی دارد و منشا اصلی آن کتاب اوستا است. همان گونه که میدانید در پارسی باستان واژه فردوس را به معنای باغ سرسبز و پر از گل و گیاه استفاده میکنند. طبق شواهد این واژه ابتدا از زبان پارسی باستان وارد زبان یونانی باستانی شده است و به صورت paradisos به کار میرفته است. پس از آن این واژه به زبان لاتین وارد شده و به کلمه paradisus تبدیل شده است. در نهایت این واژه قدم به زبان آلمانی گذاشته و به صورت واژه paradis به کار رفته است.
Der Kaviar/ خاویار
این واژه در واقع همان خاویار ایرانی است که در زبان آلمانی آن را به صورت کاویار تلفظ مینمایند. آلمانیها نمیتوانند صدای « خ » را در ابتدای کلمهها به درستی بیان نمایند و به همین دلیل این واژه یا واژههای شبیه به این را با صدای « ک » تلفظ مینمایند. این واژه که ریشه فارسی دارد در ابتدا از این زبان وارد زبان ترکی شده است.
این واژه در زبان فارسی به خود ماهی تلقی میشده است اما هنگامی که وارد زبان ترکی شده است، به معنای تخمهای ماهی مورد استفاده قرار میگرفته است. پس از آن این واژه وارد زبان محلی ونیز در ایتالیا شده است و به صورت واژه caviaro به کار میرفته است. در نهایت در قرن هفدهم این واژه وارد زبان آلمانی شده و مورد استفاده قرار گرفته است.
Der Diwan/ دیوان
واژه دیوان در زبان فارسی باستان به معنای دفترخانه، دبیرخانه، منشی خانه و بایگانی بوده است. برای اولین بار این واژه از زبان پارسی باستان وارد زبان ترکی شده است. در فرهنگ ترکی چون در چنین مکانهایی از نیمکت یا کاناپههای نرم و راحت برای نشستن استفاده میشده، همین معنا را گرفته است. پس از ورود به زبان ترکی، این واژه قدم به زبان فرانسه نهاده است و سپس در قرن هجدهم به آلمانی رفته است.
به همان دلیل که در مورد استفاده از این واژه در زبان ترکی توضیح داده شد، این کلمه در زبان آلمانی نیز به همین معنی به کار می رفته است. معنای این عبارت در زبان آلمانی به معنی کاناپه یا چیزی شبیه به این است. اما شاعر بزرگ این کشور « گوته » این واژه را در معنای اصلی خود در زبان پارسی باستان به کار برده است. در کل باید گفت که این واژه برای آلمانی زبانها زیاد شناخته شده نیست و تقریبا واژهای گمنام به نظر میرسد. به طور کلی بیشترین استفاده از این واژه در متون ادبی است.
Khaki/ خاکی
شایان ذکر است که مشخص نیست این واژه چه مسیرهایی را طی نموده تا به زبان آلمانی رسیده است. در زمان جنگ جهانی اول و دوم لباس ارتشیهای انگلیس به رنگ خاکی بوده است. این واژه از زبان فارسی وارد زبان اردو و از آن جا به شبه قاره هند رفته است.
Der Basar/ بازار
این واژه ریشه اصلی از پارسی باستان دارد که در ابتدا از این زبان وارد زبان فرانسوی شده است. اما در قرن شانزدهم این واژه خود را به زبان آلمانی رسانده و مورد استفاده قرار میگرفته است. موضوع جالب این است که این واژه در زبان آلمانی به بازارهای اروپایی اطلاق نمیشود. در واقع جالبتر این است که در کشور آلمان این واژه را برای بازارهایی به کار میبرند که مربوط به کشورهای عربی، ترکیه و ایران میشوند. همچنین هنگامی که بازارهای موقتی را در منطقهای برگزار میکنند، این واژه کاربرد دارد.
Das Naphtha/ نفت
این واژه در زبان فارسی «نفت» است. از ایران این واژه وارد زبان یونانی شده و به صورت Naphtha مورد استفاده قرار میگرفته است. از آن جا این واژه راه خود را به زبان لاتین باز کرده و باز هم به همان صورت به کار میرفته است. در قرن شانزدهم این کلمه وارد زبان آلمانی شده اما استفاده از نفت در این کشورها همانند معنایی که ما در ایران استفاده میکنیم نیست.
Der Zucker/ شکر
واژه شکر ریشه در زبان پارسی باستان دارد اما در قرن سیزدهم وارد زبانهای اروپایی شده است. این کلمه با تغییر تلفظ به «سکر» وارد زبان عربی شده است. پس از آن وارد یونانی شده و به صورت sakcharon به کار برده میشود. سپس این واژه وارد زبان ایتالیایی شده و تبدیل به کلمه zuccero شده است. در نهایت این عبارت وارد زبان آلمانی شده است.
انتهای پیام
نظرات