به گزارش ایسنا، پایگاه اطلاعرسانی مرکز اسناد انقلاب اسلامی نوشت: لوطیگری، که ریشه در باورهای مذهبی و منش اخلاقی ایرانیان از دوران باستان دارد، جریانی از جوانمردی و فتوت است که مردانی را تربیت میکند که شجاع، آزاده، و حامی ضعیفان باشند. این فرهنگ، که در دوره قاجار و پهلوی به اوج رسید، لوطیها را به عنوان قشری از مردان توصیف میکند که با آداب خاص خود از جمله حضور در زورخانهها، «چهره کردن» (یعنی رعایت آداب و رسوم جوانمردانه)، و پایبندی به منشور اخلاقی خاص خود شناخته میشوند. لوطیها، با ظاهری مشخص نه تنها در محافل ورزشی و محلی، بلکه در عرصههای سیاسی و اجتماعی نیز نقش ایفا میکردند؛ آنها نماد مقاومت در برابر ظلم و حمایت از محرومان بودند. همچنین پیوند آنها با علما و نهاد دین از دیگر خصوصیات این افراد است. در تهران قدیم، بهویژه جنوب شهر و محلههای پرجنبوجوش لوطیها مانند ستارگان محلی میدرخشیدند و محبوبیتشان فراتر از مرزهای محله بود.
یکی از برجستهترین نمادهای این فرهنگ، طیب حاج رضایی بود؛ لوطیای که به عنوان باستانیکار دوران پهلوی و یکی از «لاتها»ی محاورهای آن زمان شناخته میشد. طیب، با جثهای تنومند و قلبی پر از وفاداری به اصول لوطیگری، در جنوب تهران به عنوان حامی یتیمان و ضعیفان شهرت داشت. او پس از کودتای 28 مرداد تغییر رویه داد و با رژیم پهلوی وارد چالشهای سیاسی شد و بهنوعی نماد مقاومت در برابر قدرت مرکزی به شمار میرفت. اما این محبوبیت، سرانجام به سرنوشت متفاوتی برای او انجامید؛ اعدام در بامداد ۱۱ آبان ۱۳۴۲ به اتهام «فعالیت مجرمانه و خیانتکارانه به منظور برهم زدن نظم و امنیت عمومی». این حکم، که بخشی از پاکسازیهای رژیم پهلوی از عناصر مخالف بود، موجی از خشم را در میان اهالی جنوب شهر برانگیخت، جایی که طیب نه تنها یک لوطی، بلکه یک قهرمان محلی بود.
اسناد محرمانه ساواک، پرده از عمق این خشم برمیدارد. در سندی مورخ ۶ خرداد ۱۳۴۲، پیش از اجرای حکم، گزارش شده که عدهای از اهالی جنوب شهر، در اعتراض به صدور حکم اعدام طیب و همدستانش، به نزد آیتالله بهبهانی و سایر مراجع روحانی رفته و تهدیدآمیز اظهار داشتهاند: «اگر قرار باشد طیب و همکاران او را اعدام کنند، ما نیز کاری خواهیم کرد که با آنها کشته شویم.» این اعتراض، که ریشه در وفاداری عمیق به طیب داشت، به سرعت به لایههای بالاتر کشیده شد. آیتالله بهبهانی، جریان را به آیتالله خوانساری گزارش داد و او، امام جمعه را وادار کرد تا پیغامی به شاه برساند و درخواست عفو یا صرفنظر از اعدام کند.
اما اعتراضات به اینجا ختم نشد. سندی دیگر، مورخ ۳۰ اسفند ۱۳۴۲ – یعنی حدود چهار ماه پس از اعدام از تشکیل «کمیته انتقام» در میان طرفداران طیب در جنوب شهر خبر میدهد. مأمور ویژه ساواک گزارش کرده که پس از تیرباران طیب، عده زیادی از افراد همقسم شدهاند تا در ازای خون او، «عدهای را به قتل برسانند». نامهایی چون سپهبد نصیری (رئیس ساواک)، تیمسار سرلشکر پاکروان، عباس مسعودی و چند نفر دیگر، به عنوان اهداف احتمالی برده شده بود. شایعات حتی به تهدید مستقیم علیه شاه و در صورت عدم دسترسی، علیه ولیعهدش به گوش رسیده بود. این مطالب، که «بین جنوب شهریها زیاد شایع گردیده»، نه تنها بازتاب خشم محلی، بلکه نشانهای از انزجار گسترده از رژیم بود.
ماجرای طیب حاج رضایی، بیش از یک پرونده قضایی، روایتی از پیوند عمیق این قشر از جامعه با نهاد دین و وفاداری نسبت به مرجعیت و روحانیت در مقابله با ماشین سرکوب پهلوی است. لوطیها، با فرهنگشان که بر پایه جوانمردی و وفاداری استوار بود، در جنوب تهران صدای اعتراض مردمی بودند. اعدام طیب، که نماد این فرهنگ بود، نه تنها کمیته انتقام را زایید، بلکه بذرهای ناآرامیهای بزرگتر را در دل جامعه کاشت.
تاریخ: ۴۲/۶/۶
موضوع: اعتراض اهالی جنوب شهر نسبت به حکم اعدام طیب
عدهای از اهالی جنوبشهر بهمنظور اعتراض به صدور حکم طیب حاجرضایی و همدستان او نزد آیتالله بهبهانی و سایر مراجع روحانی رفته و اظهار داشته اند اگر قرار باشد طیب و همکاران او را اعدام کنند آنها نیز کاری خواهند کرد که با آنها کشته شوند و آیتالله بهبهانی هم جریان را به آیتالله خوانساری گفته و ایشان او را وادار ساخته که به وسیله امام جمعه با علیحضرت همایونی پیغام بدهند که از اعدام این عده صرفنظر نمایند.
تاریخ: ۱۲/۳۰/ ۱۳۴۲
موضوع: انتشار شایعات علیه مقامات عالیه کشور
مأمور ویژه کسب اطلاع نموده که پس از اعدام طیب بین افراد طرفدار او در جنوب شهر کمیتهای به نام کمیته انتقام تشکیل شده و عده زیادی با یکدیگر همقسم شدهاند که در ازای کشته شدن طیب عدهای را به قتل برسانند و نام سپهبد نصیری – تیمسار سرلشگر پاکروان – عباس مسعودی و چند نفر دیگر برای این منظور برده شده و حتی جسته و گریخته شنیده شده که قسم خوردهاند اگر با اعلیحضرت همایون شاهنشاه دسترسی پیدا نکردند اگر شده از ولیعهد نیز تقاص خواهند گرفت و این مطالب بین جنوبشهریها زیاد شایع گردیده است.
انتهای پیام
نظرات