به گزارش ایسنا، روزنامه آرمان امروز نوشت:
در زمستان ۲۰۲۵، ایران با ششمین سال خشکسالی متوالی روبروست. بارشهای «صفر مطلق» در ۳۱ استان، خالی بودن بیش از دو سوم سدهای کشور، و فرونشست زمین در تهران – که سالانه ۲۰ سانتیمتر فرومینشیند – زنگ خطری برای بقا به صدا درآورده. طبق گزارش سیانان، ۹۰ درصد آب ایران صرف کشاورزی ناکارآمد میشود، در حالی که منابع زیرزمینی به سرعت ته میکشد.
این بحران نه تنها اقتصادی، بلکه اجتماعی است: جیرهبندی آب در پایتخت قریبالوقوع، مهاجرتهای اجباری، و تنشهای محلی. اما احیای آب ممکن است؛ با هزینهای سنگین، اما ضروری. برآورد اخیر نشان میدهد که احیای منابع آبی ایران نیازمند ۲۱۰ میلیارد دلار سرمایهگذاری است – رقمی که از انتقال آب خلیج فارس (۲۰۰ میلیارد دلار) تا تغذیه مصنوعی آبخوانها را پوشش میدهد. این گزارش، بر اساس دادههای اخیر، راهکارهای عملی را بررسی میکند.
ابعاد بحران و هزینههای پنهان
بحران آب ایران ریشه در سه عامل دارد: تغییرات اقلیمی (کاهش ۴۰ درصدی بارش)، مدیریت ناکارآمد (برداشت بیرویه ۱۱۰ میلیارد مترمکعب سالانه از زیرزمین)، و کشاورزی سنتی (۹۰ درصد مصرف). در ۲۰۲۵، تهران با وضعیت قرمز منابع آب تا دو ماه آینده مواجه است، و دریاچه ارومیه علیرغم ۱.۵ میلیارد دلار هزینه، احیا نشده. هزینههای اقتصادی: سالانه ۱۸ میلیارد دلار خسارت مستقیم، به علاوه مهاجرت ۵ میلیون نفر تا ۲۰۳۰.
احیای کلی نیازمند ۲۱۰ میلیارد دلار است: ۱۰۰ میلیارد برای زیرساختهای مدرنسازی، ۵۰ میلیارد برای desalination (شیرینسازی)، و ۶۰ میلیارد برای حفاظت اکوسیستم. پروژه انتقال آب خلیج فارس به فلات مرکزی، با ۲۰۰ میلیارد دلار، نمونهای پرهزینه است که کارشناسان آن را «رؤیای غیرممکن» میدانند، زیرا ۱۷۰۰ کیلومتر لولهگذاری، تبخیر ۳۰ درصدی، و آسیبهای زیستمحیطی را در پی دارد. با این حال، این هزینهها در برابر از دست رفتن ۲۰ درصد تولید ناخالص داخلی (به دلیل بحران) ناچیزند.
احیای آب نیازمند ترکیبی از فناوری، سیاست، و فرهنگ است. نخست، طرح احیا و تعادلبخشی منابع زیرزمینی – مصوب ۱۳۹۳ – کلیدی است: کاهش برداشت چاهها (از ۸۵ هزار به ۵۰ هزار حلقه)، و اجرای ۱۵ پروژه ملی مانند تغذیه مصنوعی آبخوانها. این روش کمهزینه (۵ روش ساده با بودجه سالانه ۲ میلیارد دلار) فرونشست را مهار میکند و سفرهها را احیا مینماید.
دوم، مدرنسازی کشاورزی: آبیاری نوین (قطرهای) در ۳۰ درصد مزارع، صرفهجویی ۴۰ درصدی آب را ممکن میسازد. سوم، desalination: ساخت ۱۰ کارخانه جدید در خلیج فارس، با ظرفیت ۵ میلیون مترمکعب روزانه، هزینه ۱۴ میلیارد دلار دارد اما ۲۰ درصد نیاز را تأمین میکند. چهارم، اصلاحات نهادی: خروج از کشاورزی دولتی، قیمتگذاری واقعی آب، و نظارت مستقل – همانطور که عیسی بزرگزاده پیشنهاد میکند، ترکیب سه راهبرد سادهلوحیزدایی، فناوری، و تعادلبخشی. همچنین، حفاظت جنگلها و رودخانهها، با بودجه ۱۰ میلیارد دلاری، جریان طبیعی را بازمیگرداند.
احیای آب ایران نه آرزو، بلکه ضرورت است. با ۲۱۰ میلیارد دلار سرمایهگذاری طی ۱۰ سال – از طریق صندوقهای بینالمللی و خصوصیسازی – میتوان ۵۰ درصد کسری را جبران کرد. تجربیات اسرائیل (احیای نِگِو با desalination) نشان میدهد موفقیت ممکن است. اما کلید، اراده سیاسی است: توقف پروژههای پرهزینه مانند انتقال آب، و تمرکز بر محلیسازی. در ۲۰۲۵، زمان تصمیمهای سخت فرا رسیده؛ آب احیا نمیشود مگر با تغییر رفتار جمعی. آیندهای بدون بحران، در دستان ماست.
انتهای پیام


نظرات