به گزارش ایسنا، اگر بخواهیم با توجه به استاندارهای جهانی پاسخ این دو سوال را بررسی کنیم، کافی است که به عملکرد ماه های اخیر نگاهی داشته باشیم.
همانطور که پیشتر ایسنا طی گفتوگوهایی مجزا با چند رهبر ارکستر مختلف این مسئله را بررسی کرده است، روند عملکرد یک ارکستر موفق به نظم، برنامهریزی و بودجهای استاندارد نیاز دارد که بخشی از آن، مرهون شورای تخصصی است که برنامه ریزی ها را انجام می دهد.
در حال حاضر ارکستر سمفونیک تهران و ارکستر ملی ایران هر دو یک شورای تخصصی دارند. این شورا تیرماه سال گذشته تغییر کرد و ماموریت اعضای جدید «حمایت از اجراهای فاخر، اهتمام به برنامهریزی تقویم سالانه، انتخاب و همکاری شایستهترین نوازندگان و خوانندگان موسیقی کشور، دعوت از رهبران صاحب صلاحیت برای ارکسترها، انتخاب نمونههای درخشان از آثار آهنگسازان ایران و جهان و سفارش تولید آثار جدید و تدوین شیوههای ارتقای کیفی ارکسترها متناسب با سیاستهای راهبردی بنیاد رودکی» اعلام شد.
پس می توان با مرور برنامه های چند ماه گذشته ارکسترها تا حدودی متوجه شد که تا چه اندازه بر اساس ماموریت های محول شده به شورای تخصصی پیش رفته اند.
ضمن اینکه در همین زمینه میتوانیم نگاهی داشته باشیم به گفتوگوی ایسنا با علی رهبری ـ رهبر ارکستر بینالمللی کشورمان که در مقطعی رهبری ارکستر سمفونیک را عهده دار بوده است. این آهنگساز و رهبر ارکستر در سال ۹۸ به ایسنا گفته بود که ارکستر به لحاظ نظم اجرایی باید مانند یک سربازخانه اداره شود. چنانچه در کشورهای همسایه مانند ترکیه هم سیستم کاری درست و همه چیز برای ارکستر برنامهریزی شده است.
او همچنین در صحبت هایش به این نکته اشاره کرده بود که وجود هر دو ارکستر سمفونیک و ملی لازم نیست و تنها به یک ارکستر نیاز داریم؛ چون نه بودجه آن را داریم، نه اتاق تمرین، نه سالن اجرا و نه سازهای خوب.
رهبری در این زمینه پیشنهاد داده بود: «باید ارکستری داشته باشیم که بیش از ۱۰۰ عضو داشته باشد و برنامههای عالی انجام دهد؛ بهگونهای که یک گروه در تهران و یک گروه در شهرستانها اجرا کند.»
همچنین نصیر حیدریان، لوریس چکناواریان، حامد گارسچی و ولفگانگ ونگنروت که همگی طی برههای هرچند کوتاه چوب رهبری ارکستر سمفونیک تهران را بر دست گرفتهاند، معتقد هستند که اداره این ارکستر در سطح بالا نیازمند بودجه مناسب، استفاده از رهبرهای حرفهای مهمان در کنار یک رهبر دائمی است.
درحقیقت کلید حل همه این مشکلات تدوین یک برنامهریزی درست و البته پرداخت هزینههایی است که به اعتقاد اهل فن تا به امروز آنطور که باید و شاید اجرایی و پرداخت نشده است.
هرچند بخشی از مشکلات این دو ارکستر به نوازندگان آنها هم برمی گردد؛ چرا که به گفته رهبر ارکستری مانند ولفگانگ ونگنروت ـ رهبر ارکستر آلمانی ـ که سال گذشته طی تعطیلات عید فطر به مدت سه شب به همراه ارکستر سمفونیک تهران به روی صحنه رفت، در مقیاس جهانی یک نوازنده برای ورود به ارکسترهای مهم اروپایی باید کلی هزینه کند، مدرسه و آکادمیهای آموزشی و همچنین تستها و آزمونهای متعدد و دشواری را پشت سر بگذارد و سپس زمان زیادی تمرین کند تا بتواند با گروه هماهنگ شود. البته که در صورت ورود به این ارکسترها، نوازندگان دستمزد خیلی بالایی کسب میکنند و نوازندگی در ارکستر برایشان یک کار تمام وقت است.
این در حالی است که در ایران این تعداد کلاس و کارگاه آموزشی برای نوازنده ها وجود ندارد و پرداخت ها هم از نُرم معقولی برخوردار نیست و به تبع آن، این همه پشتکار و ممارست هم برای آموزش از سوی نوازنده ها به چشم نمی خورد.
در حال حاضر ارکستر ملی نسبت به ارکستر سمفونیک شرایط نامناسب تری به لحاظ نوازنده تخصصی هم دارد؛ زیرا نوازندگان این ارکستر بعضا همان نوازندگان ارکستر سمفونیک هستند، درصورتی که همانطور که ارسلان کامکار قبلا به ایسنا گفته است: «نوازنده ارکستر ملی باید فواصل موسیقی ایرانی را بلد باشد و به درستی اجرا کند ولی در ارکستر سمفونیک بلد بودن یا نبودن فواصل موسیقی ایرانی اهمیتی ندارد. من بارها دیدهام که در ارکستر ملی افرادی بودهاند که فواصل ایرانی را بلد نبودند و حتی مسخره هم میکردند. نوازنده ارکستر ملی باید بداند که در آنجا موسیقی ایرانی اجرا میشود نه کار کلاسیک و یا آثار کلاسیک موسیقیدانهای ایرانی مانند حسین دهلوی. ارکستر ملی باید مانند گلهای سابق باشد، مردم آن انتظار را از ارکستر ملی دارند.»
اما ولفگانگ ونگنروت که در سفرش به ایران در گفت وگویی با ایسنا شرکت کرده بود، در عین حال نکته ای دیگر را هم گوشزد کرده بود؛ اینکه ارکستر استاندارد باید یک رهبر ثابت داشته باشد و «نوازندگان بااستعداد بدون رهبر ارکستر باتجربه برابر است با فروپاشی».
بر این اساس در شرایطی که ارکستر سمفونیک در نیمه ابتدایی سال ۱۴۰۱ شرایط نسبتا مناسبی را پشت سر گذاشت و می رفت تا نصیر حیدریان را به عنوان رهبر ثابت خود ببیند و تجربه رهبران مهمانی از کشورهای اروپایی مانند همین ولفگانگ ونگنروت آلمانی و حامد گارسچی، رهبر مهمان ساکن شهر کلن آلمان را پشت سر گذاشت اما این روند در ماه های دیگر سال ادامه دار نشد که البته بخشی از آن به شرایط سیاسی و اجتماعی کشور هم برمی گشت.
اینچنین است که ارکستر سمفونیک تهران که قرار بود زیر نظر نصیر حیدریان به عنوان رهبر ثابت فعالیت کند، مدتها است که اجرایی با رهبری او نداشته و اجرای جشنواره موسیقی فجر هم به رهبری منوچهر صهبایی روی صحنه رفت.
ارکستر ملی هم وضعیت متفاوت تری ندارد و مدتهاست که رهبر ارکستر و برنامه مشخصی ندارد. این ارکستر قرار بود مهرماه ۱۴۰۱ آثار مجید انتظامی را روی صحنه ببرد ولی در نهایت کنسرت لغو شد. پیش از آن هم که شیوع ویروس کرونا در برنامههای این ارکستر اخلال ایجاد کرده بود و اکنون هم بجز اجرای این ارکستر در جریان جشنواره موسیقی فجر (با رهبری همایون رحیمیان ـ آهنگساز و نوازنده ویولن)، اگر هم شاهد روی صحنه رفتن این ارکستر بوده ایم، در اجراهای خصوصی و بدون فروش بلیت بوده است.
همانطور که پیشتر اشاره شد، از جمله مشکلات اساسی این دو ارکستر بودجه پایینی است که به آنها اختصاص پیدا میکند. ایسنا پیشتر طی گفتوگویی با محمد الهیاری، مدیر دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی این پرسش را مطرح کرده بود که «بودجه دفتر موسیقی و رودکی به داشتن ارکستر ملی میرسد؟» که این مقام مسوول در پاسخ اینگونه گفته بود که «بودجه حوزه هنر نسبت به سایر بودجههایی که اختصاص پیدا میکند بسیار کمتر است.»
الهیاری در این گفت وگو که شهریور ماه ۱۴۰۱ انجام شد، توضیح داده بود: «آن بخشی که به تزریق بودجه نیاز دارد، بخش موسیقی هویتی است ولی همانطور که گفتم بودجه دفتر موسیقی بیشتر جشنواره و رویداد محور بوده تا حمایتی؛ البته در حال تغییر مسیر بودجه هستیم و تا حدی توفیق حاصل شده و امیدوارم بتوانیم تا آخر سال چند اتفاق حمایتی را در موسیقی به انجام برسانیم.»
بر اساس این گزارش ایسنا، با توجه به قول های مدیر دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در حوزه موسیقی هویتی و جدی، باید منتظر بود و دید که آیا در اوایل سال ۱۴۰۲ تغییراتی در این حوزه و به تبع آن ارکسترهای مهم کشور رقم خواهد خورد؟
انتهای پیام
نظرات