اما این همسر دلخواه چه ویژگیهایی دارد؟ آیا آنقدرها دور و دست نیافتنی است که رسیدن به آن به رویایی غیرقابل تعبیر تبدیل شده یا آن قدر در دسترس است که دیگر از چشم افتاده و نادیده گرفته میشود؟
براساس یکی از طرحهای نظرسنجی ایسپا که در مشهد انجام شده ۲۷ درصد از دختران و ۱۹ درصد از پسران شرکتکننده در این نظرسنجی پیدا نکردن همسر دلخواهشان را دلیل اصلی عدم ازدواج خود عنوان کردهاند.
راضیه آذرنیا، مدیر مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران (ایسپا) جهاد دانشگاهی خراسان رضوی، درخصوص طرح بررسی نگرش جوانان نسبت به ازدواج میگوید: این طرح در زمستان ۱۴۰۱ انجام شد و جامعه آماری این طرح جوانان هرگز ازدواج نکرده در گروه سنی ۱۸ تا ۴۰ سال شهر مشهد هستند. در این طرح حدود ۴۰۰ نمونه مورد بررسی قرار گرفتهاند که از این تعداد حدود ۵۳ درصد پسر و ۴۶.۸ درصد دختر بودهاند.
به گفته وی بیشترین دلیل برای عدم ازدواج در پسران بالا بودن هزینه زندگی مشترک با ۳۲ درصد، هزینههای مربوط به ازدواج با ۲۱ درصد و پیدا نکردن همسر دلخواه با ۱۹ درصد در این طرح عنوان شده است. در مراتب بعدی نیز دلایل دیگری مثل عدم داشتن شرایط سنی و تحصیلی، ترس از مسئولیتهای زندگی، بی اعتمادی به جنس مخالف، بالا بودن سطح انتظارات و محدودیتهای زندگی متاهلی بیان شده است.
مدیر مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران (ایسپا) جهاد دانشگاهی خراسان رضوی ادامه میدهد: شرایط نامناسب به لحاظ سنی و تحصیلی با ۴۰.۵ درصد، نیافتن همسر دلخواه با ۲۷.۴ درصد و ترس از ازدواج ناموفق با ۱۰.۷ درصد سه دلیل اصلی دختران برای عدم ازدواج عنوان شده است. بالا بودن توقعات خانوادهها، داشتن برادر یا خواهر بزرگتر مجرد، محدودیتهای زندگی متاهلی، بی اعتمادی به جنس مخالف و ترس از مسئولیتهای زندگی به ترتیب از دیگر عوامل در عدم ازدواج دختران یاد شده است.
شاید برای شما هم این سوالات ایجاد شود که چگونه با وجود تمایل افراد به ازدواج و تلاش آنان برای دستیابی به سرمایههای اجتماعی مانند تحصیلات، شغل و استقلال مالی، همچنان عده زیادی نمیتوانند همسر دلخواه خود را پیدا کنند؟ آیا شیوههای سنتی ازدواج همچنان کارآمد است؟ گسترش ارتباطات چگونه توانسته بر این مسئله موثر باشد؟ افراد چه تصویری از همسر دلخواه خود دارند و چه زمینهها و بسترهایی از جمله موانع اصلی در عدم یافتن همسر دلخواه افراد بوده است؟
داشتن هدف در آینده، اخلاق و استقلال سه ویژگی مهم برای من است
سحر یک دختر ۳۰ ساله است؛ او میگوید: مهمترین ویژگیهای همسر دلخواه من انسان بودن، داشتن اخلاق، سلامت روان و شعور است. همچنین باید از لحاظ اهداف زندگی و سطح اجتماعی با هم مشترک باشیم.
او درباره مهمترین موانعی که باعث شده در انتخاب همسر دلخواهش به نتیجه نرسد، میگوید: این موانع بیشتر ناشی از عوامل اجتماعی و تغییراتی است که در وضعیت فرهنگ و شرایط اقتصادی کشور ایجاد شده است. این تغییرات منجر به ایجاد برخی تضادها میان آنچه در ذهن افراد میگذرد و آنچه در واقعیت جامعه وجود دارد شده و به همین علت ارتباطات قبل از ازدواج عمدتا به ازدواج منتهی نمیشود.
وفاداری؛ چیزی که به راحتی پیدا نمیشود
علی با ۲۳ سال سن در حال حاضر به عنوان کارگر در یک رستوان مشغول به کار است. او در خصوص ویژگیهای همسر دلخواه خود میگوید: وفاداری، اخلاق، خانواده و رفتار فرد برای من اهمیت زیادی دارد. در کنار این شرایط مالی نیز مورد توجه است. در خصوص مسائل مالی با توجه به اینکه آدم پولداری نیستم، دوست دارم همسر آینده من از لحاظ مالی در سطح خودم باشد. سه معیار اصلی من خانواده، اخلاق و وفاداری است که از بین اینها هم مهمترین ویژگی برای من وفاداری است و به نظرم چیزی است که این روزها به راحتی پیدا نمیشود.
شکل سنتی ازدواج دیگر برای من قابل پذیرش نیست
سعید ۲۷ سال دارد و دانشجوی ترم آخر کارشناسی معماری است. او در رابطه با شیوه ازدواج میگوید: شکل سنتی ازدواج دیگر برای من قابل پذیرش نیست، با توجه به اینکه پی بردن به این ویژگیها مستلزم شناخت و گذر زمان است، به نظر من باید ارتباطات اولیه با دخالت حداقل خانواده شکل بگیرد.
آیناز دختر دانشجویی است در آستانه ۲۲ سالگی. او در رابطه با مهمترین موانعی که باعث شده است تاکنون نتواند همسر دلخواه خود را پیدا کند، میگوید: این موانع شامل موانع فردی و اجتماعی است؛ از موانع فردی میتوانم به خجالتی بودن، اجتماعی نبودن و رفتارهای بچگانه خودم اشاره کنم. در رابطه با موانع اجتماعی باید بگویم آنقدر همه چیز در مسائل مختلف از جمله مسائل اقتصادی سخت شده که باعث شده افراد و مخصوصا پسرها نسبت به آینده خیلی فکر نکنند و بیشتر به خوشیهای لحظهای بپردازند.
تحصیلات، شغل و باورهای فرد برای من خیلی مهم است
یک دختر ۳۰ ساله دیگر نیز در خصوص ویژگیهای همسر دلخواه خود میگوید: تحصیلات، شغل و باورهای فرد برای من خیلی مهم است. تحصیلات از این جهت اهمیت دارد که ممکن است آدمی ثروت و موقعیت خود را از دست بدهد اما تحصیلات به صورت عمومی باعث بالا رفتن درک آدمها از دیگران و البته کسب شغلهای بهتر میشود. همچنین این تحصیلات باید متناسب باشد؛ یعنی اینکه فرد نسبت به تحصیلات خود واقعا رشد کرده باشد و شغل از این جهت که شغل آدمها میتواند نشاندهنده باورهایشان باشد و پولی که از آن راه به دست میآورد، روی زندگیشان تاثیر وضعی دارد. یعنی وقتی پولشان با رضایت خاطر مخاطب و مشتریشان کسب نمیشود در نهایت اثرات خوبی ندارد هر چند که در ظاهر کسی که پولدارتر است در ابتدا گزینه بهتری به نظر میرسد.
او ادامه میدهد: به صورت کلی اصلا مهم نیست که طرف چه میگوید، مهم این است که واقعا چه کاری انجام میدهد. امانتداری و راستگویی یک فرد برای من خیلی مهم است. همچنین فرد دلخواه من در ذیل باورهای خود باید باور به آزادی زن به عنوان یک عنصر برابر داشته باشد.
تجربه من از خواستگاریهای سنتی نتیجه نداشته است
این دختر در رابطه با نحوه شناخت و ارتباطات قبل از ازدواج اضافه میکند: به نظر من شناخت غیر سنتی بهتر است، چون تجربه من که همه از شناخت سنتی و خواستگاریهای سنتی بوده نتیجه نداشته است. به صورت کلی فرد بر اساس معیارهای ظاهری مثل زیبایی و ثروت خانواده سنجیده میشود و خیلی کم به اینکه خود فرد چه کسی بوده و در چه نقطهای است پرداخته میشود. غالبا شناخت سنتی منجر به ازدواج نیست مگر در مواردی که فرد زیبایی یا ثروت خارق العادهای داشته باشد.
در ادامه این گزارش پای صحبتهای دکتر مهدی کرمانی، جامعهشناس و عضو هیأت علمی گروه علوم اجتماعی دانشگاه فردوسی مشهد نشستیم و از او پرسیدیم چرا جوانان نمیتوانند به انتخاب همسری مطابق با معیارهایشان دست پیدا کنند، چه تغییر و تحولاتی در جامعه و فضای ارتباطی و گفتمانی آن ایجاد شده که نیمه گمشده افراد پیدا نمیشود؟
او در گفتوگو با ایسنا با تشریح عواملی که باعث میشود تا انتظارات افراد برای انتخاب همسری مطابق با معیارهایشان به نتیجه مطلوب نرسد، بیان کرد: به طور کلی انتظارات افراد میتواند جنبههای اخلاقی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی داشته باشد که معمولا معیارهای همسرگزینی در این قلمروها تعریف میشود.
وی ادامه داد: بنابراین هر تحولی که در جامعه در هر یک از این قلمروها اتفاق بیفتد اگر مطابق با انتظارات افراد نباشد یا جوانان نتوانند خود را با این تحولات تطبیق دهند، در این شرایط بین وضع واقعی که در جامعه وجود دارد و نظام مطلوبیتهای فردی جوانان شکافی عمیق ایجاد میشود.
چرا فکر میکنیم همه بیوفا شدهاند؟
این استاد دانشگاه خاطرنشان کرد: هرچه افراد حفاظت بیشتری از مطلوبیتهای خود داشته و بر آن اصرار کنند و از طرف دیگر تحولاتی که در جامعه در حوزههای مختلف رخ میدهد برخلاف جهت این خواستهها باشد باعث میشود تا آنها احساس کنند معیارهایی که برای انتخاب همسر مطلوب خود درنظر دارند محقق نمیشود.
عضو هیأت علمی گروه علوم اجتماعی دانشگاه فردوسی مشهد درخصوص تاکید بر معیاری همچون "وفاداری" از سوی جوانان به عنوان یکی از شاخصههای اصلی انتخاب یک فرد به عنوان همسر مناسب، بیان کرد: تاکید زیاد بر معیار وفاداری ممکن است برخی افراد را به این باور برساند که وفاداری در جامعه کمرنگ شده است، در حالی که عملا تعبیری که آنها از وفاداری دارند مشخصا یک تعبیر فرهنگی _ اخلاقی است و زمانی که جامعه دچار تحول میشود اما افراد همچنان با معیارهای سنتی به دنبال همسر ایدهآل خود میگردند و دنیای پیرامون و روابط پیرامونشان را اینگونه درک میکنند ممکن است دچار احساس ناخرسندی شوند و به این نتیجه برسند که طرف مقابل آنها شخص وفاداری نیست.
معیارهای افراد با گذر سنشان تغییر میکند
کرمانی با بیان اینکه تجربه ازدواج، تجربهای نیست که افراد با اتکا به یک سری شواهد و دلایل بخواهند از اساس آن را نقض کنند و بگویند من دیگر ازدواج نخواهم کرد، ادامه داد: بخش زیادی از چنین رویکردی که برخی افراد نسبت به ازدواج در پیش میگیرند به فرصتها و شرایطی که خارج از کنترل آنها تعریف میشود، وابسته است و بخش دیگر به تحولات غیر قابل انتظار و برنامهریزی زندگی فردیشان مربوط میشود.
وی در همین رابطه توضیح داد: مثلا برخی مواقع همین که افراد از مرحله پیک جوانی گذر میکنند دیدگاههایشان نسبت به سن ازدواج و یا حتی معیارهایی که قبلا بر آنها پافشاری زیادی میکردند از اساس دچار تغییر میشود و همین مساله باعث میشود تا گزینش همسر برای این افراد با چالشهای دیگری رو به رو شود که برخی از آنها مربوط به تغییر و تحولات جامعه و برخی دیگر مربوط به تغییراتی است که در دیدگاههای خود افراد به وجود آمده است.
نحوه تعاملات جوانان درگذشته فضایی برای بازنمایی نداشته است
عضو هیأت علمی گروه علوم اجتماعی دانشگاه فردوسی مشهد در خصوص گسترش ارتباطات و تاثیر آن در ناکامی افراد نسبت به انتخاب همسری مطابق با معیارهایشان، تاکید کرد: در این خصوص کلیشه ویژهای بر آگاهی ما حاکم شده است، یعنی ما فکر میکنیم چون فضای مجازی را در اختیار داریم نسبت به پیرامون خود آگاهتر و مطلعتر شدهایم و این وضعیت بسیار بهتر از گذشته است، مثلا اگر در فضای مجازی تصاویر متعددی از نحوه تعاملات جوانان با یکدیگر را میبینیم با خود فکر میکنیم چنین چیزهایی در گذشته وجود نداشته و در حال حاضر "مد" شده است.
کرمانی ادامه داد: این در حالی است که چنین برداشتی از جامعه امروز نیازمند پژوهشی مفصل و دقیق است وگرنه چه بسا بسیاری از چیزهایی که احساس میکنیم امروز مد شده و در گذشته وجود نداشته است، در زمان قدیم هم به شکلهای متنوعی وجود داشته ولی به چشم نمیآمده و امکانی برای بازنمایی در فضاهایی مثل رسانههایی که امروز در اختیار ماست نداشته است.
نقش «خانواده» در ازدواج چهقدر کمرنگ شده است؟
عضو هیأت علمی گروه علوم اجتماعی دانشگاه فردوسی مشهد درخصوص نقش خانواده در فرآیند انتخاب همسر برای جوانان بیان کرد: ممکن است الگوها، شیوهها و مسیرهای نقشآفرینی خانواده در مسیر انتخاب همسر برای جوانان دچار تحول شده باشد، اما در جامعه ما خانواده همچنان نقشی محوری در شئون مختلف زندگی جوانان از جمله فرایند همسرگزینی ایفا میکند.
وی ادامه داد: میزان سنجش این ادعا که در گذشته خانوادهها نقش آفرینی بیشتری در ازدواج فرزندان خود داشتهاند و الان این نقشآفرینی کمتر شده است نیازمند بررسیها و پژوهشهای دقیقتری است به همین سادگی نمیتوان ادعایی را مطرح کرد.
این استاد دانشگاه با تاکید بر نقش استمراری و محوری خانواده در سامان دادن به زندگی یک جوان ایرانی در حوزههای مختلفی همچون کار، ازدواج، تحصیل و ... بیان کرد: این نقش در گذشته بوده و در حال حاضر هم وجود دارد و به نظر میرسد در چشماندازی که میتوانیم از جامعه ایرانی متصور بشویم نقش خانواده همچنان نقشی پررنگ و محوری است.
دست از کلیشه "ازدواج پرهزینه است"، بردارید
کرمانی در بخش دیگری از سخنانش با ارائه این مثال که حمایت از تحصیل جوانان به شکل مستمر و تدریجی صورت میگیرد که در ازدواج هم میتوان چنین تجربهای را مشاهده کرد، افزود: لازمه این حمایت تدریجی و مستمر این است که نهادهای حاکمیتی، رسانهها و ارگانهای مختلفی که تریبون دارند، از دامن زدن مداوم به این کلیشه که ازدواج امری پرهزینه است یا باید پرهزینه باشد دست بردارند و چنین مواجههای با ازدواج نداشته باشند که البته تحقق این مساله نیازمند تجدیدنظرهای اساسی در باورها و آداب و رسومی است که جوانان هنگام ازدواج با آنها رو به رو میشوند.
وی با اشاره به آسیبهایی که نگاه غلط پرهزینه بودن ازدواج بر جوانان تحمیل میکند، ادامه داد: تجربه درنظر گرفتن ازدواج به عنوان یک مسئله پرهزینه و احساس خطر نسبت به این هزینهها، فشار روانی غیر ضروری و بسیار مخربی را بر جوانان وارد میکند که مقابله با چنین دیدگاههایی تنها با فرهنگسازی امکانپذیر است.
عضو هیأت علمی گروه علوم اجتماعی دانشگاه فردوسی مشهد با اشاره به اینکه زاویه دید ما نسبت به یک مساله اهمیت زیادی در مواجهه با آن دارد، بیان کرد: بخشی از چالشی که ما در حوزه ازدواج با آن مواجه هستیم به کمبود قلمرویی از خدمات مشاورهای و اجتماعی در جامعه برمیگردد که ما میتوانستیم با استفاده از این بسترها از ظرفیت تسهیلگری اجتماعی و شکلدهی به کانونهای جوانان و ترویج فرهنگی در حوزه ازدواج اقدامات موثری انجام دهیم.
کرمانی درخصوص میزان موفقیت سایتها و اپلیکیشنهای همسریابی برای معرفی فرد مناسب به جوانان بیان کرد: چنین ایدههایی در کنار هزار و یک ایده دیگر میتواند وجود داشته باشد اما اگر قرار است جایگزینی برای شیوههای آشنایی و کلاسیک ازدواج در قالب نظامهای خواستگاری سنتی پیشنهاد و پیش برده شود، عملکرد این سایتها کمی بحث برانگیز است.
این استاد دانشگاه با اشاره به تنوع راههای آشنایی افراد با یکدیگر، ادامه داد: وقتی تنوع مسیر پیش روی جوانان قرار بگیرد طبیعتا امکان اینکه افراد بیشتری را در مسیرهای مخالف یا همسو با جهت خود پیدا کنند وجود خواهد داشت، اما تمرکز و تاکید صرف بر یک راهکار ممکن است در طول زمان کارکرد خود را از دست بدهد و دچار فرسایش شود.
انتهای پیام
نظرات