استفاده از ورزش برای پیشبرد تلاشهای صلح، ایده جدیدی نیست. بنا به پژوهشهای انجام شده، اولین استفاده مستند از ورزش برای واسطهگری در زمان درگیری به قرن نهم قبل از میلاد در یونان باستان با برقراری آتشبس المپیک برمیگردد که هدف آن توقف موقت جنگ بین دولت شهرهای پلوپونز در طول جشن بازیهای المپیک بود.
در این رویداد، تماشاگران، ورزشکاران، هنرمندان و خانوادههایشان میتوانستند به محل برگزاری بازیهای المپیک سفر کرده و در امنیت کامل به مکانهای اصلی خود بازگردند.
نمونه دیگری از خصلت آشتی جویانه ورزش، آتشبس معروف کریسمس در سال ۱۹۱۴ در طول جنگ جهانی اول است، زمانی که سربازان آلمانی و انگلیسی برای تبادل هدایا و بازی فوتبال، جنگ را متوقف کردند. با انجام این کار، نیروهای رقیب پتانسیل ورزش را به عنوان عامل دگرگونی و تغییر به عنوان یک مسابقه فوتبال و برای تسکین موقت رزمندگان و یک آتشبس موقت تأیید کردند.
امروزه نیز میتوان از ورزش برای توسعه صلح در جوامع انسانی بهره جست. در این خصوص ایسنا با یک استاد دانشگاه و دکترای مدیریت ورزشی به گفتگو نشست.
محمدعلی صاحبکاران با بیان اینکه سالهاست، استفاده از ورزش برای پرداختن به انواع مسائل اجتماعی با عنوان ورزش برای توسعه و صلح (SDP)، به طور گستردهای پذیرفته شده است، افزود: این موضوع به ویژه در مناطقی که تحت تأثیر فقر، خشونت و درگیری قرار دارند بیشتر مورد توجه است.
وی افزود: امروزه طیف گستردهای از بازیگران در زمینه صلح و توسعه، از جمله سازمان ملل متحد، آژانسهای توسعه بینالمللی و سازمانهای غیردولتی، ورزش را به عنوان یک کاتالیزور اجتماعی مهم تأیید کردهاند.
عضو هیأت علمی دانشکده علوم ورزشی دانشگاه بیرجند با اشاره به نقش مهم و تأثیر ویژه ورزش در جامعه خاطرنشان کرد: برای برخی از ناظران، ورزش یک فعالیت بدنی است که همیشه با رقابت بین ملتها یا تیمها برای افتخار و شکوه برنده شدن همراه است به طوری که جورج اورول، نویسنده و روزنامهنگار انگلیسی، زمانی ورزش را «جنگ منهای تیراندازی» تعریف کرد و به گفته او هدف ورزشهای رقابتی شکست دادن حریف به هر قیمتی و تحقیر آنها و حامیانشان بود. بدین ترتیب به نظر او ورزش جدی ربطی به بازی جوانمردانه نداشت و با نفرت، حسادت، فخرفروشی، بیتوجهی به همه قوانین و لذت سادیستیک از مشاهده خشونت گره میخورد.
وی اضافه کرد: اما در سالهای اخیر، در برخی رشتههای پرطرفدار ورزشی ازجمله فوتبال برای مقابله با مسائل مربوط به برابری و عدالت اجتماعی به عنوان پاسخی از سوی بخشهای مختلف اجتماعی، بهویژه مردمی استفاده میشود. به طوری که فیفا نقش اصلی را در بازسازی اماکن ورزشی در مناطقی که تحت تأثیر درگیری و خشونت قرار گرفتهاند، ایفا کرد و به عنوان مثال، برای بازسازی یک زمین فوتبال در غزه که بمباران شده بود، قول بودجه داد یا در افغانستان، استادیوم ملی نیز با حمایت این سازمان تعمیر و بازگشایی شد.
دکتر صاحبکاران افزود: فیفا با تکیه بر موفقیت کمپینهای اولیه ورزش برای صلح، برای مقابله با طیف گستردهای از مسائل اجتماعی در سطح محلی و منطقهای، چندین طرح برای ترویج ورزش به عنوان عامل تحول متعاقباً در سطح بینالمللی راهاندازی شد.
وی اضافه کرد: این امر به نوبه خود نوعی «اخلاق جهانی تعاونی» را به حرکت درآورد که حول کاربرد جدید ورزش به عنوان یک کاتالیزور اجتماعی جذب شد و پایههای یک استراتژی مداخله اجتماعی و جنبش اجتماعی را که امروزه به نام ورزش برای توسعه و صلح شناخته میشود، پیریزی میکند.
پرهیز از مبارزه ورزشکاران ایرانی با ورزشکاران اسرائیلی نمونهای از رویکرد تحریمی
این استاد دانشگاه با بیان اینکه امروزه دولتها از دیپلماسی ورزشی، هم برای فشار آوردن بر دیگر کشورها استفاده میکنند و هم از آن برای بهبود روابط و تقویت دوستیها، حل مسائل و مشکلات سیاسی و در کل دستیابی به صلح و حفظ آن سود میبرند، گفت: تحریم برخی مسابقات ورزشی یا عدم مسابقه دادن با ورزشکاران کشورهای دیگر از جمله این موارد است.
صاحبکاران اظهار کرد: آخرین نمونه تحریم یک کشور از مسابقات ورزشی، به تحریم روسیه از المپیک توکیو (۲۰۲۰) به خاطر حمله به اوکراین بود که به عنوان حربهای برای در تنگنا قرار دادن یک کشور برای پایان دادن به جنگ یا دستیابی به صلح استفاده شد.
وی اظهار کرد: استفاده از این رویکرد توسط کمیته ملی المپیک در ارتباط با رژیم اشغالگر اسرائیل (در حمله به غزه) یا عربستان (در حمله به یمن) قابل انتظار است که عدم اجرای آن برخلاف شعار همیشگی این نهاد مبنی بر عدم دخالت سیاست در ورزش است.
عضو هیأت علمی دانشکده علوم ورزشی دانشگاه بیرجند پرهیز از مبارزه ورزشکاران ایرانی با ورزشکاران اسرائیلی را نیز نمونه دیگری از این رویکرد تحریمی در حمایت از مظلومین فلسطینی دانست و گفت: برگزاری مراسم گلریزان که یکی از مراسم معنوی زیبا در ایران محسوب میشود، نیز گونه دیگری از کاربرد ورزش در راستای برقراری صلح و توسعه پایدار محسوب میشود.
وی با اشاره به اینکه ورزش در سطح جهانی نیز یک صنعت زود بازده است، اعلام کرد: طبق آمار صنعت ورزش تا چند سال پیش حدود ۳ درصد از ارزش تجارت جهانی را به خود اختصاص میداد که بدون تردید امروزه بسیار بیشتر هم شده است.
تئوریزه کردن ورزش در روابط بینالملل موضوعی ضروری
دکتر صاحبکاران گفت: در صنعت ورزش، امریکا در مقام اول و مجموعه اروپا در جایگاه دوم قرار دارد که روی هم حدود ۸۰ درصد از سودهای این بخش را به خود اختصاص میدهند.
وی با تأکید بر اینکه نمیتوان از اهمیت بعد تجاری ورزش در اقتصاد سیاسی بینالملل غفلت کرد، گفت: با توجه به اینکه از یکسو برخی سازمانهای غیر حکومتی فعال در عرصه ورزش مانند فیفا، یوفا و کمیته بینالمللی المپیک خود را بهعنوان بازیگران تأثیرگذار در صحنه بینالمللی نشان میدهند و حتی بر دولتها میتوانند نفوذ داشته باشند و از سوی دیگر ورزشهایی مانند فوتبال چنان تجاری شدهاند که دیگر جنبه تفریحی و سرگرمی آن چندان به چشم نمیآید، از این رو گفته میشود «فوتبال جایی بین جنگ و اقتصاد قرار دارد».
این استاد دانشگاه اظهار کرد: در این شرایط توریسم ورزشی، یکی از مواردی است که در توسعه پایدار کشورها مؤثر است.
وی با بیان اینکه در مجموع، ورزش خصوصاً برخی از رشتههای بسیار پرطرفدار مانند فوتبال از جنبههای مختلف بر روابط بینالمللی اثرگذار است، تصریح کرد: امروزه تئوریزه کردن ورزش در روابط بینالملل موضوعی ضروری تلقی میشود، زیرا امروزه ورزش میتواند جنگ بدون تیراندازی باشد، یا جایی بین اقتصاد و جنگ قرار گیرد و از همه مهمتر صحنهای برای اعتلای تفاهم، دوستی و صلح بین ملتها باشد.
دکتر صاحبکاران اظهار کرد: امروز از ورزش به عنوان قدرت نرم نام برده میشود و در دیپلماسی کشورها مورد استفاده قرار میگیرد به طوری که میبینیم قطر و کشورهای دیگر با درک این پتانسیل برای گرفتن میزبانی مسابقات جهانی، در سال ۲۰۲۳ استفاده کردند و توانستند خودشان را در دنیا مطرح کنند.
انتهای پیام
نظرات