به گزارش ایسنا، سیدعلی نجات؛ کارشناس مسائل غرب آسیا در یادداشتی در راهبرد معاصر نوشت: تجاوز رژیم صهیونیستی به نوار غزه، موج جدید حملات علیه لبنان و به شهادت رساندن سیدحسن نصرالله دبیرکل حزبالله بار دیگر ناکارآمدی اتحادیه عرب را یادآوری میکند. اتحادیه عرب، نخستین سازمان منطقهای است که سال ۱۹۴۵ میلادی میان کشورهای عربی و با ابتکار مصر تأسیس شد.
اتحادیه عرب به عنوان سازمان منطقهای مهم شامل ۲۲ کشور عربی با جمعیتی حدود ۴۵۰ میلیون نفر و هدف از تأسیس آن آزادی از سلطه بیگانگان، تحقق وحدت عربی و نزدیک کردن هرچه بیشتر کشورهای جهان عرب به یکدیگر است.
اعضای اتحادیه عرب در سه دهه نخست تأسیس موضع سختی نسبت به پرونده فلسطین داشتند، برای قدس و سرزمین فلسطین قداست خاصی قائل بودند و از آرمان ملت فلسطین در دفاع از رژیم صهیونیستی کاملاً حمایت میکردند. در همین راستا، برای کشورهایی که از این مواضع و خطوط قرمز تخطی میکردند مجازات سختی در نظر گرفته میشد. پایبندی به این اصول به حدی میان اعضا زیاد بود که پس از صلح قاهره با تلآویو و انعقاد معاهده کمپ دیوید، مصر که عضو مؤسس اتحادیه بود از آن اخراج و مقر اتحادیه از قاهره به تونس منتقل شد.
با توجه به اهداف، اصول و موضعگیری سختی که در قبال مصر اتخاذ شد، انتظار می رفت اتحادیه عرب در زمینه موضوع اصلی جهان اسلام، یعنی فلسطین ورود جدی کند. کشورهای عضو اتحادیه عرب، پس از روسیه دومین مساحت بزرگ جهان را در اختیار دارند، اما این اتحادیه هیچگاه نتوانسته است در مقابل مهمترین موضوع جهان عرب و جهان اسلام یعنی منازعه فلسطین – رژیم صهیونیستی به عنوان نهاد قدرتمند و کارآمد قد علم کند.
نزدیک به یک سال از تجاوز وحشیانه رژیم صهیونیستی به غزه میگذرد که تعداد شهدایش تاکنون به ۴۱ هزار نفر رسیده است. در تازهترین جنایتهای رژیم صهیونیستی علیه لبنان نیز صدها نفر شهید و مجروح شدهاند، اما در جریان تجاوز رژیم صهیونیستی به غزه و لبنان این اتحادیه نتوانست نقش کلیدی ایفا کند.
در شرایطی که ارتش صهیونیستی با وحشیگری، غزه و لبنان را بمباران میکند، وظیفه اصلی بر دوش اتحادیه عرب است تا در برابر این رژیم اقدامات حقیقی و عملی در دستور کار قرار دهد، لکن در جریان تجاوزات رژیم صهیونیستی، اتحادیه عرب بار دیگر با شرمساری ناکارآمدی خود را برای همگان اثبات کرد.
اعلام همبستگی با غزه و لبنان و صدور هشدار نسبت به پیامدهای تجاوزات رژیم صهیونیستی و تبدیل آن به جنگ منطقهای شاید تنها و جدیترین اقدام این اتحادیه از آغاز جنگ غزه تاکنون بوده است. هر چند برگزاری نشستهای اتحادیه عرب در محکومیت جنایتهای رژیم صهیونیستی در غزه و لبنان موضوعی مثبت قلمداد میشود، اما تنها صدور بیانیه کافی نیست و لازم است جهان عرب اقدامات عملی نیز در دستورکار قرار دهد.
اگر کشورهای عرب که برخی از آنها با رژیم صهیونیستی روابط سیاسی و مبادلات تجاری دارند، کالاهای این رژیم را تحریم و قطع روابط میکردند، میتوانستند دشمن را به عقبنشینی وادار کنند، اما این کشورها تاکنون در قبال صهیونیستها منفعل عمل کردهاند و سکوتشان سبب شده است بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر رژیم صهیونیستی برای کشتار ملت فلسطین و لبنان گستاختر از قبل شود.
نقطه ضعف عملکرد اتحادیه عرب را بیش از همه باید در وابستگی آن به آمریکا و وابستگی مالی به برخی کشورهای عربی جست وجو کرد که این اتحادیه را به نهادی ناکارآمد تبدیل کرده است. حمد بن جاسم، نخستوزیر سابق قطر درباره ناکارآمدی اتحادیه عرب میگوید: این اتحادیه در جهان عرب، عرصه بین الملل و حتی میان کسانی که با آن ها گردهم میآید، اعتباری ندارد، زیرا موضوعات اساسی جهان عرب را بررسی و حل و فصل نمیکند.
اکنون اتحادیه عرب اگر خواهان بازیابی جایگاه منطقهای خود و حفظ میزان اعتبار اندکش میان اعضاست، ضرورت دارد در مواجهه با بحران غزه و لبنان سیاست سکوت و تسامح را کنار بگذارد و از خود کارآمدی نشان دهد، در غیر این صورت فروپاشی و اضمحلال آن دور از انتظار نیست.
انتهای پیام
نظرات