به گزارش ایسنا، شهروند نوشت: «پوسیدگی مغز» به عنوان کلمه سال آکسفورد برای سال ۲۰۲۴ اعلام شده است، در میان نگرانیها درباره پیمایش بیپایان در شبکههای اجتماعی و محتوای خستهکننده. بیش از ۳۷ هزار نفر به انتخاب برنده از میان فهرست ٦ کلمهای که توسط انتشارات دانشگاه آکسفورد، ناشر فرهنگ لغت آکسفورد، تهیه شده بود، رأی دادند. این جایزه سالانه، که برندگان قبلی آن شامل «ریس» و «فوریت اقلیمی» بوده است، هدفش انعکاس حالات و روندهای سال است. خرابی مغز به عنوان «تخریب فرضی وضعیت ذهنی یا فکری یک فرد، به ویژه به عنوان نتیجه مصرف بیش از حد مواد (اکنون بهویژه محتوای آنلاین) که به عنوان بیاهمیت یا غیرچالشبرانگیز در نظر گرفته میشود.» تعریف شده است. محمدمهدی سیدناصری، استاد دانشگاه و فارغالتحصیل حقوق بینالملل کودکان معتقد است:«مغز کودکان در دوران رشد به شدت تحتِ تأثیر محیط و محتوای مصرفی قرار دارد. مطالعات نشان دادهاند که مصرف محتوای بیارزش و بیچالش میتواند به کاهش توجه و تمرکز منجر شود، همچنین مطالعات دیگر نشان دادهاند که این نوع محتوا به ویژه بر تواناییهای حافظهای کودکان تأثیر منفی میگذارد، زیرا مغز نیاز به چالشهای فکری و تحلیلی جهت رشد دارد.» در ادامه اطلاعات بیشتری در اینباره آمده است که میخوانید.
داستان از کجا شروع شد؟
پوسیدگی مغز را اولینبار دیوید ثورو، نویسنده کتاب «والدن» در سال ۱۸۵۴ ابداع کرد. ثورو بهعنوان بخشی از نتیجهگیریهای خود از تمایل جامعه به بیارزش کردن ایدههای پیچیده و سادهانگاری آنها انتقاد میکند و این را نشاندهنده کاهش تلاش برای فکرکردن میداند و میگوید: «درحالیکه بسیاری از پژوهشگران به دنبال راهی برای کاهش پوسیدگی سیبزمینی هستند. آیا نباید تلاشی نیز برای درمان پوسیدگی مغز که مهمتر است پیدا کرد.» محتوای بیکیفیت و کمارزش موجود در رسانههای اجتماعی و تأثیر منفی آنها بر روی ذهن و فکر نوجوانان و جوانان، باعث پوسیدهشدن سلولهای عصبی مغز آنها خواهد شد. در واقع شبکههای مجازی با تولید محتواهای بیکیفیت در حال تغییر عادات فکری افراد بخصوص نوجوانان هستند.
پوسیدگی پذیرفته شده!
انتشارات دانشگاه آکسفورد گفت که اصطلاح «پوسیدگی مغز» در سال ٢٠٢٤ به عنوان اصطلاحی که نگرانیها درباره تأثیر مصرف مقادیر زیاد محتوای آنلاین با کیفیت پایین، بهویژه در رسانههای اجتماعی را به تصویر میکشد، به شهرت تازهای دست یافته است.» با وجود ظهور اخیر آن، اولین استفاده ثبتشده از آن در کتاب والدِن هنری دیوید ثورو در سال ١٨٥٤ بود. کاسپر گراتوهل، رئیس زبانهای آکسفورد، گفت:«زوال مغز به یکی از خطرات درکشده زندگی مجازی و اینکه چگونه از وقت آزاد خود استفاده میکنیم، اشاره دارد. به نظر میرسد که این یک فصل مناسب در گفتوگوی فرهنگی درباره انسانیت و فناوری است. تعجبآور نیست که بسیاری از رأیدهندگان این اصطلاح را پذیرفته و آن را به عنوان انتخاب ما در سال جاری تأیید کردند. من همچنین برایم جالب است که کلمه زوال مغز توسط نسل Z و نسل آلفا پذیرفته شده است، آن جوامع عمدتاً مسئول استفاده و ایجاد محتوای دیجیتالی هستند که این اصطلاح به آن اشاره دارد.»
پوسیدگی مغزی در کودکان نسل دیجیتال
محمدمهدی سیدناصری، مدرس دانشگاه و پژوهشگر حقوق بینالملل کودکان در گفتوگو با «شهروند» درباره تاثیر شبکههای اجتماعی بر نسل «زد» و «آلفا» میگوید:«در دنیایِ دیجیتالِ امروزی، کودکان و نوجوانان بیشتر از هر زمان دیگری در معرض محتوای آنلاین قرار دارند در همین راستا؛ دانشگاه آکسفورد در سال ۲۰۲۴، اصطلاح «پوسیدگی مغزی» را بهعنوان واژه سال انتخاب کرده است که به کاهش تدریجی تواناییهای شناختی و فکریِ افراد، به ویژه در اثر مصرف محتوای بیارزش آنلاین، اشاره دارد.» این استاد دانشگاه در ادامه تاکید میکند:«واژه «پوسیدگی مغزی» که در ابتدا توسطِ هنری دیوید ثورو در کتاب والدن به کار رفته بود، در سالهای اخیر معنای جدیدی به خود گرفته است. این اصطلاح اکنون بهطور خاص به کاهش تواناییهای فکری ناشی از مصرف مفرط محتوای سطحی و بیارزش آنلاین اشاره دارد. باتوجه به افزایش دسترسی به اینترنت و گسترش پلتفرمهای اجتماعی، این پدیده به شدت بر نسلهای آینده تاثیر گذاشته است. کودکان و نوجوانان که در دوران شکلگیری مغز خود هستند، بیش از دیگر گروهها تحت تأثیر این محتوا قرار میگیرند. بنابراین، بررسی اثرات این پدیده بر رشد شناختی و روانیِ این گروه از جامعه ضروری است. پوسیدگی مغزی به فرآیند کاهش توانمندیهای ذهنی ناشی از مصرف بیش از حد محتوای کمارزش و بیچالش اشاره دارد.»
این دانشآموخته حقوق بینالملل کودکان در ادامه درباره چرایی انتخاب واژه پوسیدگی مغزی میگوید:«اصطلاحی که در سال ۲۰۲۴بهعنوان واژه سال توسط دانشگاه آکسفورد معرفی شد، نشاندهنده نگرانیهای فزاینده در خصوص تأثیرات منفی محتوای آنلاین بیارزش بر سلامت روانی و فکری کاربران، به ویژه کودکان است. بر اساس تحقیقات دانشگاه آکسفورد، این اصطلاح بیشتر در فضای دیجیتال و در ارتباط با محتوای رسانههای اجتماعی، که غالباً بیارزش و سطحی هستند، بهکار میرود. استفاده بیش از حد از این محتوا میتواند منجر به کاهشِ تواناییهای شناختی و حتی ایجاد مشکلاتی چون کاهش تمرکز، حافظه ضعیف، و کاهش قدرت تحلیل در کودکان نسل آلفا شود.» سیدناصری معتقد است:«مغز کودکان در دوران رشد به شدت تحتِ تأثیر محیط و محتوای مصرفی قرار دارد. مطالعات نشان دادهاند که مصرف محتوای بیارزش و بیچالش میتواند به کاهش توجه و تمرکز منجر شود، همچنین مطالعات دیگر نشان دادهاند که این نوع محتوا به ویژه بر تواناییهای حافظهای کودکان تأثیر منفی میگذارد، زیرا مغز نیاز به چالشهای فکری و تحلیلی جهت رشد دارد. محتوای بیارزش، که معمولاً فاقد اطلاعات آموزشی و علمی است، به مغز کودک فرصت پردازش و تحلیل اطلاعات را نمیدهد و باعث ایجاد نوعی «بازی ذهنی» میشود که در آن کودک صرفاً در حال تماشای محتوای بدون هدف یا تکراری است.»
در ادامه سیدناصری بر تاثیرات مخرب این پدیده نوظهور اشاره میکند:«از سوی دیگر، تحقیقات علمی نشان میدهد که محتوای آنلاین بیارزش میتواند باعث اختلال در خواب، کاهش توانمندیهای اجتماعی و حتی مشکلات عاطفی شود. بسیاری از مطالعات بر این نکته تأکید دارند که کودکان وقتی بیش از حد در معرض محتوای آنلاین قرار میگیرند، با مشکلاتی نظیر اضطراب، افسردگی و کاهش اعتماد به نفس مواجه میشوند. پوسیدگی مغزی میتواند پیامدهای عمیق و بلندمدتی برای رشد اجتماعی و عاطفی کودکان داشته باشد. این اثرات ممکن است شامل ضعف در ارتباطات اجتماعی، کاهش مهارتهای حل مسئله و حتی رشد ضعیف مهارتهای شناختی در دوران تحصیل باشد و همچنین، این کودکان ممکن است از نظر عاطفی دچار عدم تعادل شوند، چرا که عدم تعامل با محتوای چالشبرانگیز و غنی میتواند مانع از رشد و توسعه هیجانی آنها شود.» در انتها راهکارهایی برای مقابله با پدیده نوظهور «پوسیدگی مغز» از زبان محمد مهدی سیدناصری، استاد دانشگاه و پژوهشگر حقوق بینالملل کودکان آمده است:
ضروری است که والدین، معلمان و نهاد خانواده و سیاستگذاران به ایجاد محیطهای آنلاین سالم و مفید برای کودکان توجه نمایند. برخی از راهکارهای پیشنهادی عبارتند از:
نظارت بر محتوای مصرفی کودکان و اطمینان از متناسب بودن آن با سن و سطح تحصیلی آنها
تشویق کودکان به مصرف محتوای آموزشی و فکری، همچون ویدئوهای مستند، کتابهای دیجیتال و مقالات علمی
ترویج فعالیتهای خارج از فضای آنلاین همچون ورزش و بازیهای فکری که به رشد مغز و مهارتهای اجتماعی کمک میکند
آموزش به کودکان در خصوص انتخاب محتوای باکیفیت و ایجاد خودآگاهی نسبت به تأثیرات محتواهای آنلاین بر سلامت روانی آنها
پوسیدگی مغزی کودکان نسلآلفا در اثر مصرف محتوای بیارزش آنلاین یک نگرانی جدی است که میتواند پیامدهای منفی بر رشد فکری، روانی و اجتماعی آنها داشته باشد. با افزایش آگاهی و تغییرات در نحوه مصرف محتوا، میتوانیم از این اثرات جلوگیری کرده و به رشد سالم کودکان کمک نماییم. در دنیای دیجیتال امروز، مهم است که از محتوای سالم و چالشبرانگیز برای کودکان استفاده کرده تا از خطرات پوسیدگی مغزی جلوگیری کنیم.
پوسیدگی مغز، محصول تیکتاک و اینستاگرام
«پوسیدگی مغز» در رسانههای اجتماعی به پدیدهای اشاره دارد که ناشی از مصرف محتوای بیکیفیت و خستهکننده است و عمدتاً با تأثیرات پیمایش بیپایان در پلتفرمها مرتبط است. در سال ٢٠٢٤، این اصطلاح به رسمیت شناخته شد زیرا هم تأثیرات مضر بر پردازش ذهنی و هم ماهیت بیاهمیت محتوای رایج در اینترنت را برجسته میکند. محال است به شبکههای اجتماعی بروید و با محتوای زرد و بیثمر مواجه نشوید. روش تولیدکنندگان آنها به این صورت است که با ایجاد جذابیتهای کاذب و کوتاه مدت، کاربران را از دستیابی به محتوای مفید دور میکنند و زمان او را از آن خود میکنند. این درحالیست که خسران زمان از دست رفته معمولا زمانی به سراغ فرد میآید که دیگر فرصت چندانی برای جبران ندارد و حتی راه چاره دور شدن از این حسرت را در جستوجوی مجازی مجدد برای سرگرم شدن و کمتر درگیر شدن میبیند. دور باطلی که به سختی قطع و کمرنگ میشود. در دو ماه اخیر سال میلادی، واژه پوسیدگی مغز به واسطه مصرف بالای اینستاگرام و تیکتاک افزایش پیدا کرد و منجر به گزینش آن به واژه سال از سوی آکسفورد شد. در این نمودار میبینید که متناسب با افزایش حضور کاربران در شبکههای اجتماعی استفاده از این واژه نیز بالا رفت.
*بازنشر مطالب دیگر رسانهها در ایسنا به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان میباشد.
انتهای پیام
نظرات