به گزارش ایسنا، این کتاب رابطه بین روانکاوی و انقلاب را بررسی و استدلال میکند که رهایی شخصی و دگرگونی اجتماعی ارتباط نزدیکی با یکدیگر دارند. این مانیفست استدلالی برای پیوند دگرگونی اجتماعی با رهایی شخصی است و در صدد بیان این امر است که دو جنبهی تغییر ژرف را میتوان با استفاده از روانکاوی با هم پیوندی نزدیک داد.
یکی از بحثهای کلیدی کتاب این است که روانکاوی میتواند به افراد یاری رساند تا شیوههای شکلگیری ساختارهای اجتماعی و روابط قدرت را درک کنند. افراد با بررسی خواستهها، امیال و تعارضات ناخودآگاه خود میتوانند بینشی در مورد روشهایی به دست آورند که در آن یعنی در نظامهای ظالمانه شریک هستند و بدین صورت بتوانند برای مقاومت در برابر آنها تلاش کنند. این روند خودکاوانه و تغییر خود برای کنش سیاسی مؤثر امری ضروری است. از سویی، این مانیفست به واکاوی آن چیزی میپردازد که در امری فراتر از افراد نهفته است، آنچه آنها مدام تکرار میکنند، آنچه آنها را به ماندن یا به وادی تغییر میکشاند و همچنین نحوه انتقال آن پدیدهها به فضای بالینی را بررسی میکند.
شما با خواندن این کتاب یا به قول نویسنده «مانیفست» از سازوکارهای روانی قدرت در راستای به انقیاد درآوردن بشر، ابزاری کردن روان و بدن، از خود بیگانه کردن انسان از کار، زندگی و عملش و وجوه کریه این جهان فلاکتبار سرمایهداری و.. آگاه میشوید و آنگاه درمییابید در این دنیا که رویههای فردگرایانه بر تاروپود نظام هستی ریشه دوانده است میشود با درهمتیندگی افراد با باهمبودگی ما و شناخت عمیق خویش که از دریچه کار روانکاوانه حاصل میآید زنجیرهای اسارت را از هم گسلاند و برای یک زندگی تازه و یک جهان نوین همراه با آزادیهای فراوان تلاش کرد.
کتاب «روانکاوی و انقلاب: روانشناسی انتقادی برای جنبشهای آزادیبخش» در ۱۷۹ صفحه در نشر سیبسرخ به چاپ رسیده است.
انتهای پیام
نظرات