زندهرود و زیباییهای چشمنواز آن، همینطور تأثیرات اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و روانی آن بر مردمان این کلانشهر، از دیرباز مورد توجه پژوهشگران، ادبا، هنرمندان و صاحبان نظر بوده است. همانطور که ما در سفرنامهها و نقاشیهای قدیمی از گردشگران در اقصی نقاط ایران و جهان، شاهد به تصویر کشیدن زیباییهای منحصربهفرد این نعمت خدایی بهصورت نقاشی یا دستنوشته بودهایم، بهطور مثال آنجا که صائب تبریزی میگوید: «میشود جان تازه از بوی بهار زندهرود / زنده میگردد دل از سیر کنار زندهرود» وقت گذرانی و قدم زدن در کنار زایندهرود از قدیم تا به امروز یکی از تفریحات و دلخوشیهای رایج در میان مردم اصفهان به شمار میرود.
در میان بسیاری از شهروندان اصفهانی گذراندن چند ساعت در پارکها و فضای سبز کنار رودخانه، عادتی همیشگی بوده است که منجر به افزایش تعاملات اجتماعی و نشاط شهروندان میشده، اما با خشکی رودخانه و کمرنگ شدن این تفریح، سرزندگی و نشاط اجتماعی در قلب تپنده سرزمین مرکزی ایران نیز کمرنگتر شده است، اما بهراستی که به چه تأثیر آن را شریان حیاتی شهر میخوانند؟ تأثیرات این رگ حیاتی در شهر برکیفیت زندگی مردمان اصفهان و سلامت روان آنها چگونه است؟
نرگس کازرونی، فارغالتحصیل دکترای روانشناسی دانشگاه شهید بهشتی تهران درباره تأثیر بازشدن آب زایندهرود بر افسردگی جمعی مردمان شهر اصفهان به ایسنا میگوید: انسان وابسته به طبیعت است و ذاتا با طبیعت پیوند دارد، این زیباییهای طبیعی میتواند برخلقوخو و سلامت روان افراد تأثیر مستقیم گذارد. هنگامی که محیط ناسالم، آلوده یا تخریب شده باشد جذابیتهای بصری طبیعی را ندارد و همین امر میتواند تأثیرات منفی بر سلامت روان شهروندان داشته باشد. عوامل محیطی مانند آلودگی هوا، خشکی رودخانه، نبود فضای سبز یا طراحی نامناسب محیطهای شهری میتواند باعث بروز یا تشدید استرس و افسردگی شود.
وی میافزاید: زمانی که آب بهعنوان عنصر حیاتبخش در رودخانه جاری میشود، زیباییهای طبیعی و صدای دلنشین آب منجر به تأثیرات مثبت بر سلامت روان اشخاص میشود، بهعنوان مثال، وقتی شخص صدای آب را میشنود یا منظره زیبایی را میبیند سیستم عصبی پاراسمپاتیک فعال میشود و ترشح هورمونهای استرسزا مثل کورتیزول را کاهش میدهد، البته همین جریان ناپایدار در باز بودن موقتی آب میتواند باعث یک نوع سرخوردگی یا نوعی بیاعتمادی در افراد شود.
این دکترای روانشناسی شناختی در جواب اینکه آیا بسته بودن یا باز شدن زایندهرود در عزتنفس جمعی مردمان اصفهان تأثیری دارد، بیان میکند: اگر معنای عزتنفس جمعی را احساس ارزشمندی و غروری که جامعه نسبت به هویت خود دارد در نظر بگیریم، زایندهرود هم بهعنوان بخشی از هویت فرهنگی و تاریخی این شهر است که در نتیجه بسته شدن زایندهرود عزتنفس جمعی را کاهش میدهد، بهایندلیل که مردم اصفهان بخشی از هویت خود را با زایندهرود و معماریهای تاریخی آن مانند سیوسه پل و پلخواجو تعریف میکنند و زمانی که زایندهرود جاری نباشد بهنوعی نماد هویتی شهر و مردمان آن از بین میرود و غرور و هویت یک شهروند اصفهانی تحت تأثیر قرار میگیرد.
کازرونی ادامه میدهد: از طرفی وقتی شهروندان اصفهانی ببینند که نسبت به بسته شدن آب زایندهرود اقدامی نمیشود احساس بیتوجهی، نادیده گرفته شدن از جانب نمایندگان خود و تأثیر نداشتن در تصمیمات میکنند که همین میتواند برعزتنفس مردمان اصفهان تأثیر منفی داشته باشد. اگر این احساس تأثیرگذاری وعزتمندی برای مردمان اتفاق افتد، حتما شهروندان در حفظ میراث ملی و فرهنگی هم بیشتر تلاش میکنند و سعی بر حفظ غرور جمعی خود دارند که این به معنای احساس کارآمدی و عزتمندی در شهروندان است.
وی درباره اینکه آیا باز بودن آب در مؤلفههای نشاط و امیدواری تأثیر مثبت دارد، اضافه میکند: اگر آب جاری در رودخانه را نمادی از زندگی، تداوم و بهرهمندی از طبیعت در نظر بگیریم این نمادگرایی میتواند مؤلفه امید به آینده را در مردمان اصفهان تقویت کند، آب جاری زایندهرود به ما نشان میدهد که زندگی تداوم دارد، جاری است و به نوعی باعث امید میشود. از منظری دیگر، این تداوم جریان آب باعث اعتماد به مدیریت شهری میشود، چراکه وقتی مردم میبینند رودخانه احیا شده به توانایی نهادها برای حل بحران بیشتر امیدوار میشوند، همچنین اتفاقاتی نظیر ملاقاتها و تجدید دیدارهای دوستانه یا تجمع گروههای ورزشی میافتد که باعث ایجاد نشاط و افزایش خلقوخو در مردمان میشود، همینطور قدم زدن کنار آب و دیدن چهرههای شاد مردم باعث افزایش روحیه نشاط مردم میشود.
این دکترای روانشناسی شناختی افزود: از منظر شناختی، دیدن منظره آب و درختان سرسبز و صدای جریان آب باعث ترشح هورمون سروترین و دوپامین میشود که ترشح این هورمونها احساس لذت، نشاط و آرامش را ایجاد میکند.
کازرونی درباره تأثیر باز بودن زایندهرود در کیفیت زندگی مردمان اصفهان میگوید: این امر از چند منظر قابل بررسی است. در بعد تأثیرات روانی و عاطفی باز بودن آب، جریان آب با فعال کردن سیستم پاراسمپاتیک و ترشح هورمونهای دوپامین و سروتورلین باعث کاهش هورمونهای استرسزا مثل کورتیزول میشود که به آرامش افراد کمک قابل توجهی میکند.
وی درباره تاثیر این امر در بعد اجتماعی افزود: با جاری بودن آب زندهرود همبستگی اجتماعی و تعلق جمعی در فضای زیبای طبیعی کنار رودخانه شکل میگیرد که درنتیجه شهروندان میتوانند تعلق اجتماعیشان را زندگی کنند، این مسئله خصوصا برای گروهی مانند سالمندان که اغلب احساس انزوای اجتماعی دارند بسیار قابل اهمیت است به این دلیل که باعث میشود احساس انزوای اجتماعی در آنها کاهش پیدا کند.
کازرونی درباره تأثیرات اقتصادی مثبت جریان آب ادامه میدهد: جاری بودن زایندهرود منجر به افزایش جذب گردشگران میشود که تأثیرات مثبت اقتصادی به همراه دارد، همچنین باعث رونق گرفتن شغلهایی مثل اغذیهفروشیها و رستورانهای کنار آب میشود یا کسانی که اشتغالهای محلی و خانگی دارند، میتوانند به این واسطه محصولشان را عرضه و به فروش برسانند، همچنین ما شاهد آنیم که جریان آب باعث میشود مشاغلی همچون قایقسواری در رودخانه رونق گیرد، به علاوه این امر منجر به بهبود اوضاع کشاورزی میشود که همه باعث رونق مسائل اقتصادی مردمان است.
وی درباره تأثیرات زیستمحیطی جاری بودن آب افزود: این امر منجر به هوای لطیفتر شهری، بازگشت پرندههای مهاجر به زیستمحیط زندهرود و پوشش گیاهی سرزندهتر میشود، همچنین باز بودن آب میتواند هویت اصفهانی بودن افراد را برایشان تقویت کند که اصفهان بدون آب مثل شهری بدون روح است که با جاری شدن آب در رودخانه گویی هویت تاریخی ما دوباره زنده میشود.
به گزارش ایسنا، زایندهرود، این مایه حیات و نماد امید اصفهان، با بازگشت آب به بستر خشکیدهاش، نهتنها چهره شهر را دگرگون کرده که جان تازهای به روح و روان مردمانش میبخشد. شادی جمعی در کنار آب، نفسهای عمیق در هوای خنک رودخانه و انعکاس دوباره زندگی در آینه آبهای جاری، همه نشان از آن دارد که زایندهرود تنها یک رود نیست، بلکه تپش قلب این دیار است. گشوده شدن دوباره آن، مانند نوید صلح پس از جنگی طولانی، اضطراب را به آرامش و یأس را به امید بدل کرده است. گویی مردم اصفهان بار دیگر به خود میگویند: «آب که جاری باشد، زندگی هم جاری است.»
انتهای پیام
نظرات