به گزارش ایسنا، باشگاه استقلال روز ۱۳ اردیبهشتماه با انتشار بیانیهای، از انتصاب ساعده سیما به عنوان سخنگوی جدید باشگاه خبر داد؛ تصمیمی که قرار بود به ساختار رسانهای این باشگاه نظم ببخشد و ارتباط با افکار عمومی را هدفمندتر کند. اما شب گذشته (سهشنبه ۲۳ اردیبهشت)، مجمع عمومی پیشکسوتان باشگاه در شرایطی برگزار شد که سخنگوی باشگاه در آن حضور نداشت.
مراسمی که قطعاً از نظر رسانهای و ارتباطی اهمیتی ویژه داشت. اما جای سخنگوی تازه منصوبشده باشگاه در این رویداد به طرز سؤال برانگیزی خالی بود؛ غیبت کسی که عنوان "سخنگو" را یدک میکشد، در نشستی که دقیقاً محل "سخن گفتن" و پاسخ دادن به افکار عمومی و اصحاب رسانه است، چیزی نیست جز یک نشانه نگرانکننده از نبود رویکرد حرفهای در مدیریت رسانهای باشگاه.
جالب آنکه در پایان مجمع پیشکسوتان تاجرنیا رئیس هیات مدیره از مصاحبه امتناع میکرد و میگفت باشگاه سخنگو دارد اما سخنگویی در این مجمع حاضر نبود تا به خبرنگاران اطلاعرسانی کند.
اما ماجرا فقط به این خلاصه نمیشود. در حالی که خبرنگاران برای پوشش خبری این مجمع در محل حاضر شده بودند، نهتنها از اطلاعرسانی دقیق خبری نبود، بلکه حتی اجازه ورود نیز به آنان داده نشد؛ اقدامی که نهتنها با اصول حرفهای رسانه و حق دسترسی آزاد به اطلاعات در تضاد است، بلکه به نظر میرسد سیاستی سازمانیافته برای حذف رسانهها و بیصدا کردن نقدها باشد.
چگونه ممکن است باشگاهی که خود را یکی از قطبهای فوتبال ایران میداند، در اولین رویداد مهم خود پس از انتصاب سخنگو، نهتنها هیچ سخنی برای گفتن نداشته باشد، بلکه عملاً راه را بر رسانهها ببندد؟ اگر قرار است "سخنگو" در مهمترین رویدادهای باشگاه غایب باشد، پس وظیفهاش چیست؟ فقط صدور بیانیههای کلیشهای در فضای مجازی؟
باشگاه استقلال و مدیرانش باید پاسخگو باشند: آیا این سکوت تصمیمی آگاهانه بوده یا نتیجه بیبرنامگی؟ و اگر خانم سیما قرار نیست در بزنگاهها ظاهر شود، انتصاب او چه توجیهی دارد؟
شفافیت، احترام به رسانه و حضور فعال سخنگو در صحنه، لازمه مدیریت حرفهای است؛ چیزی که ظاهراً هنوز در باشگاه استقلال به رسمیت شناخته نشده است. باشگاهی با ادعای حرفهایگری، نمیتواند نسبت به ابتداییترین اصول رسانهای بیتفاوت باشد؛ غیبت در صحنه و سکوت در بزنگاهها، همان چیزی است که رسانه و هوادار را از مجموعه دور میکند.
انتهای پیام
نظرات