به گزارش ایسنا، اصفهان را تنها به منارهها و کاشیهای فیروزهای نمیشناسند، این شهر در کنار شکوه تاریخیاش، زادگاه و پایگاه هنر علمسازی نیز هست. علمی که در ایام محرم و صفر بر دوش عزاداران حرکت میکند، در حقیقت محصول دهها رشته هنری و فنون صنایع دستی است که در قالبی مذهبی و آیینی بهکار گرفته میشوند.
عَلمسازی، برخلاف ظاهر سادهاش، فرآیندی پیچیده و چندمرحلهای است. در کارگاههای قدیمی اصفهان، استادکاران با بهرهگیری از هنرهایی چون فلزکاری، مشبککاری، قلمزنی، خوشنویسی، ریختهگری، آبکاری و حتی دوخت پرچمهای پارچهای، علمی میآفرینند که بهتنهایی یک نمایشگاه کوچک از هنرهای سنتی ایران است.
مجید نثارعلی، از استادکاران پیشکسوت این هنر، میگوید: «برای ساخت علم باید چند رشته هنری را فراگرفت، از جمله فلزکاری، برشکاری، مشبککاری، آبکاری، خوشنویسی…، هیچکدام بهتنهایی کافی نیستند. علمسازی یعنی ترکیب چند هنر برای خلق یک نماد آیینی.»
سابقه «عَلَمگردانی» در ایران و به ویژه در میان مردم تهران مشخص نیست. آنچه مسلم است آیین علم گردانی به دورههای پیش از حکومت صفویه باز میگردد و نشانهای برای حضور یک قبیله یا خاندان در جنگ بوده است اما حکومت صفویه مانند سایر آیینهای این دوره، علامتسازی را نیز مرسوم کرد و هنرمندان اصفهانی، آن را به اوج خود رساندند. رسم «علمگردانی» در دوره قاجار شکل تازهای گرفت و علامتها هر روز به همت هنرمندان ایرانی سنگینتر و نشانههای بیشتری به آن افزوده شد. در دوره ناصری چندین علم مشهور وجود داشت که مربوط به دارالخلافه بود. «دوستعلی خان معیرالممالک» در یادداشتهایی از زندگانی خصوصی ناصرالدین شاه از «علم زنبورکخانه» نام میبرد که پیشاپیش دسته سلطنتی حرکت میکرد.
قدیمیترین علمهای ایرانی در موزه توپقاپی استانبول نگهداری میشود. شاید این علمها که نمونهای از علامت و نشان اقوام مختلف ایرانی است، در عصر حکومت ترکمنهای آق قویونلو و قره قویونلو وجود داشته و دستههای سیاسی و مذهبی از آنها استفاده میکردند. این عَلَمها از غنایم جنگی است و پس از تصرف شهر تبریز توسط سپاهیان عثمانی، شاه سلیم آنها را به استانبول منتقل کرد. یک علم هم در موزه مرکزی آستان قدس رضوی است که قدمت آن به قرن ۱۳ هجری قمری میرسد و در شهر اصفهان ساخته شده است.
جهانگردانی مانند «پیترو دلاواله» در قرن هفدهم میلادی، در سفرنامههای خود به «علمهای فلزی» در دستههای عزاداری اصفهان اشاره کردهاند. از همان دوره، علم بهعنوان نماد سربازی و وفاداری به امام حسین (ع) شناخته شد و در محلهها و تکایای اصفهان جایگاهی ویژه یافت.
علمسازی اصفهان، بیش از یک حرفه یا صنعت، بخشی از هویت فرهنگی و مذهبی این شهر است. ترکیب فلز، هنر و ایمان در خدمت یک باور، سبب شده است که علمها همچنان نمادهای پرصلابت عزاداری محرم باشند. در روزگاری که بسیاری از صنایع دستی در معرض فراموشی قرار گرفتهاند، حفظ هنر علمسازی یعنی پاسداری از بخشی از تاریخ معنوی ایران.
علمهای اصفهان تنها سازهای فلزی نیستند؛ هر جزء از آن معنا و پیامی مذهبی دارد. استادکاران میگویند:
«اژدها بر روی علم، یادآور عصای حضرت موسی (ع) است.
دست باز، نماد دست بریده حضرت عباس (ع).
شکل ششگوشه، نماد مرقد امام حسین (ع).
تبر، نشانی از تبر حضرت ابراهیم (ع).
و پرچمهای پارچهای با اسامی ائمه (ع) یادآور وفاداری به اهل بیت (ع).»
این نمادها باعث میشوند عَلَم نهفقط یک پرچم عزاداری، بلکه یک کتاب تصویری از تاریخ اسلام و فرهنگ شیعه باشد.
کارگاههای علمسازی اصفهان، بهویژه کارگاههای قدیمی مانند «کامران» که از سال ١٣٧۴ فعال است، هنوز هم در ماههای منتهی به محرم رونق میگیرند. سفارشها از شهرهای مختلف ایران و حتی از عراق برای ساخت یا مرمت علم به اصفهان میرسد. هر علم پس از آمادهسازی، در ایام عزاداری روی دوش عزاداران قرار میگیرد و به کانون هیأتها و دستههای سینهزنی بدل میشود.
هرچند تاکنون «فن علمسازی» بهطور مستقل ذیل صنایع دستی ثبت ملی نشده، اما آیین علمگردانی و علمبرداری در فهرست میراث ناملموس کشور به ثبت رسیده است که میتواند موجب بقای هنر علمسازی شود. با این حال، کاهش تعداد استادکاران سنتی، بیمیلی نسل جوان به یادگیری این حرفه و گرانی مواد اولیه فلزی، آینده این هنر را تهدید میکند.
انتهای پیام
نظرات