به گزارش ایسنا و به نقل از شفقنا؛ مریم سلیمی، دکترای علوم ارتباطات اجتماعی و مولف و مدرس سوادهای رسانه ای، خبری و بصری در یادداشتی که در اختیار شفقنا قرار داد، نوشت:
« جنگ ترکیبی اخیر که با جنگ شناختی، روانی، داده ای، سایبری و… علیه ایران همراه بود و رسانه و محتواهای رسانه ای از نقش مهم و موثری در آن برخوردار بودند، بیش از هر زمان، ارتقای سوادهای مختلف به ویژه سواد رسانه ای را ضرورت میبخشد تا زمینه نقش آفرینی موثرتر افراد جامعه به عنوان افرادی آگاه تر و هوشیارتر فراهم شود.
بخشی از میدانداری جنگ اخیر را انبوهی از محتواهای جعلی، اطلاعات نادرست و گمراه کننده و… در انواع قالبهای نوشتاری چندرسانه ای و بصری (از اینفوگرافیک و موشن گرافیک تا ویدئوها، میمها و…) برعهده داشتند که در تولید برخی از آنها از هوش مصنوعی، بازیهای رایانه ای، محتواهای قدیمی یا مرتبط به دیگر کشورها و… استفاده شده بود.
چنین فضایی با حجم انبوهی از محتوای واقعی و غیرواقعی، دستکاری شده و جعلی، تشخیص و مواجهه و تصمیم گیری مخاطب را با دشواریهایی همراه ساختند که بهره مندی از انواع سوادها و ارتقای آنها، می تواند این مواجهه را سهلتر کند.
در این ارتباط، نیاز به طرح سوالات مهم و کلیدی برای مواجهه مناسب و متناسب با رسانه ها و پیامهای آنها است. این سوالات باید مبتنی بر تفکر انتقادی و در چارچوب سوادهای رسانه ای، خبری و بصری طرح شوند و تهیه چک لیستی از سوالات، میتواند تصمیم گیری در خصوص آن محتواها و پذیرش یا عدم پذیرش و داشتن واکنشهای لازم نسبت به آنها را هموارتر سازد.
سوالات پیش رو در چارچوب انواع سوادها، در همه ایام به خصوص در روزهای بحرانی، جنگ و… می توانند یاریرسان باشند.
سوالاتی از منظر سواد رسانهای (در جایگاه مخاطب)
واقعیت این است از لحظه ای که از خواب برمیخیزیم تا لحظه ای که به رختخواب می رویم و به نوعی از ابتدای حیات تا پایان آن ما با انواع رسانه ها و محتواهای آنها روبرو هستیم، این یعنی گریزی از رسانهها و پیامهای آنها نیست. نکته مهم در این میان، مدیریت نحوه مواجهه با این رسانه ها و میزان تأثیرپذیری از محتواهای آنهاست. آنچه می تواند ما را در این مواجهه بیش از همه یاری کند، «سواد رسانهای» است. از سواد رسانهای تعاریف مختلفی وجود دارد که از این جمله این دو تعریف هستند: «مجموعهای از مهارتهای خوانش و نگارش رسانهای» و «توانایی دسترسی، تجزیه و تحلیل، ارزیابی و تولید هر نوع پیام رسانهای».
با نگاه سواد رسانهای در ادامه به سوالاتی اشاره می شود که در مواجهه با رسانهها باید از خود پرسید؛ به خصوص در حال حاضر که با توجه با شرایط و حوادث اخیر، پیوند و تأثیرپذیری ما از رسانهها افزایش یافته است. در این میان، سواد رسانهای چتری است که از ما در برابر باران سیل آسای پیامهای رسانهای که با اهداف مختلف به سمت ما جاری هستند، حفاظت می کند (به خصوص در فضاهایی که بیم جنگ رسانهای و شناختی و… وجود دارد).
چند سوال کلی
ابتدا بهتر است به این چند سوال کلی در خصوص رسانههایی که به آنها رجوع روزانه و همیشگی داریم، پاسخ دهیم.
هر یک از رسانهها با چه ترکیبی در سبد روزانه رسانهای ما وجود دارند؟ (روزنامه، تلویزیون، رسانههای اجتماعی، خبرگزاریها، ماهواره و…)
چه میزان ساعت در هر روز صرف هر یک از رسانهها میکنیم؟
معیار انتخابتان برای هر رسانه چیست؟
آیا در انتخاب رسانهها و منابع خبری و اطلاعات مربوطه به ملاحظات سیاسی، گرایشها، نگاه های ایدئولوژیک و.. توجه داریم؟
رسانههای انتخابی چقدر با رویکردها، باورهای شخصی، عقاید، سطح طرفداری، تعلقات و علایق و… ما در ارتباطند؟
در لیست رسانههای انتخابی ما بیشتر کدام یک از این رسانهها؛ رسانههای داخلی، برون مرزی یا فارسی زبان خارج از کشور یا بینالمللی قرار دارند؟
منابع انتخابی رسانهای ما عمومی هستند یا تخصصی یا ترکیبی؟
آیا رسانهها و منابع انتخابی در ترکیب این سبد ثبات دارند یا موقت هستند؟
آیا با این رسانهها، منابع تأمین مالی، رویکرد سیاسی و… آنها آشنا هستیم؟
آیا به پروفایل، بخش درباره ما و… این رسانه ها توجه می کنیم؟
آیا در رسانه های اجتماعی به تیک تأیید هویت مربوطه توجه داریم؟
آیا در بررسی و پیگیری یک موضوع یا حادثه، به نتایج بررسی از یک رسانه معتبر یا مورد اعتماد بسنده می کنیم یا سعی می کنیم تا به نگاه برآیندی از آنها برسیم؟
به چند درصد از رسانه های انتخابی خود اعتماد داریم؟ چرا؟
چطور و چرا به آنها اعتماد کرده ایم؟
آیا این اعتماد به یک رسانه ای خاص موقت است یا در آن بازنگری داریم؟
یک رسانه چه حرکتی انجام دهد اعتمادمان از آن سلب شده یا به آن اعتماد می کنیم؟
سوالات مهم با رویکرد سواد رسانه ای
در مواجهه با رسانه ها نیاز است تا سوالات مهم با رویکرد سواد رسانه ای مطرح شوند:
۱. کدام منبع، رسانه و چه کسی و یا چه کسانی این محتوا را تولید کرده اند؟
۲. مخاطب هدف این محتوا چه کسی یا چه کسانی هستند؟
۳. این محتوا حاوی چه پیامهای آشکار و پنهانی است؟ (لزوم خواندن لابه لای سطور)
۴. هدف از تولید این محتوا چیست؟ ( اطلاع رسانی، خبررسانی، آگاهی بخشی، امیدآفرینی، وحدت بخشی و… یا برعکس)
۵. این محتوا در پی تامین منافع چه کسی یا چه کسانی است؟
۶. این محتوا چه منافع یا ضربات فعلی یا آتی را دنبال و حاصل می کند؟
۷. در این محتوا از چه تاکتیکها، تکنیکها و روشهایی برای جلب و نظر و تأثیر بر مخاطب استفاده شده است؟
۸. این محتوا به دنبال چه تاثیری بر مخاطب یا انواع مخاطبان است؟
۹.این محتوا در پی ایجاد چه جو و فضا، گفتمان و القایی است؟
۱۰. این محتوا بر چه بنیانی از عقاید، سبک زندگی، ایدئولوژی، جهت گیری، رویکردی و… شکل گرفته است؟
۱۱. عوامل مؤثر زمانی، مکانی، مقتضیات و… بر شکل گیری این محتوا کدامند؟
۱۲. آیا فرد حقیقی و حقوقی که محتوای رسانهای بر پایه اظهارات آن شکل گرفته دارای اعتبار لازم است؟
۱۳. بر پایه پیشینه فرد مذکور، اظهارات وی قابل اتکا و اعتماد است؟
۱۴. هدف احتمالی فردی که محتوای رسانهای بر پایه اظهاراتش شکل گرفته چیست؟ (بیان واقعیت، فریب رسانهای و…)
۱۵. این محتوا دارای چه قالب و نوع محتوایی است؟
۱۶. آیا توان خوانش، فهم و تفسیر این محتوا وجود دارد؟ یا نیاز به یاری از یک متخصص، مشاور یا هوش مصنوعی است؟
۱۷. آیا این محتوا در فضایی از محدودیت و کمبود اطلاعات و یا اضافه بار و اشباع اطلاعات شکل گرفته است؟
۱۸. این محتوا توسط انسان یا هوش مصنوعی یا هردو تولید شده است؟
۱۹. این محتوا دارای چه پیشینه یا برساخته بر چه پیش زمینه های قبلی است؟
۲۰. در ارتباط با این محتوا، مالکان رسانه مربوطه، رویکرد سیاسی، منابع تامین مالی، میزان وابستگی و تعلق آن به سازمان، کشور و… قابل تشخیص، شناسایی و ارزیابی هستند؟
۲۱. این رسانه و محتوای آن چقدر مورد ارجاع و رجوع است و عمدتا چه کسانی به آن رجوع می کنند؟
۲۲. این محتوا چه تفاوتهایی به لحاظ روایت و ارائه در رسانه های مختلف دارد؟
۲۳. آیا این محتوا در یک منبع معتبر منتشر شده است؟
۲۴. این محتوا بی طرف است یا حاوی سوگیری با علایم، کلمات و نشانههای آشکار و پنهان است؟
۲۵. این محتوا دارای چه روایتی بوده و در چارچوب چه سناریویی ارائه شده است؟
۲۶. این محتوا چگونه دروازهبانی، چیدمان، چینش و اولویت گذاری شده است؟
۲۷. عوامل مؤثر درون و برون سازمانی این محتوا در رسانه چه می تواند باشد؟
۲۸. آیا محتوای منتشر شده در چارچوب جنگ شناختی و روانی معنادار و قابل تفسیر است؟
۲۹. موضوع و پیام محوری این محتوا در رسانه های مختلف با چه برخوردی مواجهه شده است؟ (مسکوت کردن، تضعیف، تثبیت یا تقویت و تشدید)
۳۰. این محتوا در چه سطحی از سطح زیر انتشار از یک روزنامه یا در چه اولویتی از پخش در تلویزیون، رادیو و… منتشر شده است؟
۳۱. آیا این محتوا با تیتر درشت، به همراه عکس بزرگ و… منتشر شده است یا با حداقل اهمیت به آن؟
۳۲. آیا این محتوا در صفحات اصلی رسانه یا صفحات داخلی یا در بالا یا پایین صفحه در یک روزنامه یا مجله منتشر شده است؟
سوالاتی از منظر سواد خبری
یکی از مهمترین سوادهایی که این روزها در تشخیص محتواهای واقعی و جعلی ما را یاری می کند، سواد خبری است. تعاریف زیادی از سواد خبری وجود دارد، که از آن جمله این تعریف است: «دانش و مهارتی است که مخاطب به کمک آن اخبار واقعی را از شایعه و اخبار جعلی، تبلیغات (سیاسی و تجاری)، تعصبات قومی و نژادی و امثال آن را تشخیص میدهد و تفاوت آنها را درک میکند».
در یک جمع بندی از تعاریف مختلف شاید بتوان به این تعریف رسید که: اخبار جعلی، اخباری ساختگی یا تحریف حقایق محرز که واقعی جلوه کرده و به طور عامدانه و مغرضانه، بهمنظور جهت دهی به افکار عمومی (گمراه کردن یا فریب دادن) در جهت کسب منافعی خاص، در قالبها و تکنیکهای مختلف و در بستر و به یاری انواع رسانه ها (به خصوص در فضای مجازی) تولید، منتشر و توزیع و اشتراک گذاری میشوند. اخبار جعلی در گروه آسیبهای نوپدید مرتبط با فضای مجازی قابل دسته بندی هستند.
در ادامه به چند سوال مهم که به مواجهه بهتر ما از منظر سواد خبری کمک می کند، اشاره می شود:
۱. این محتوا واقعی یا جعلی یا گمراه کننده، شوخی یا جدی یا تبلیغی و… است؟
۲. آیا نشانه های آشکار یا پنهانی برای تشخیص واقعی یا جعلی بودن محتوا وجود دارد؟
۳. آیا این محتوا تیتر یا ادعای عجیب یا اغراق آمیزی دارد؟
۴. آیا این محتوا مرتبط با یک سلبریتی، چهره، اینفلوئنسر و… است؟
۵. آیا این محتوا تازه یا قدیمی است؟ (کنترل تاریخ تولید، انتشار و بازنشر)
۶. آیا این محتوا به دنبال تحریک احساسات ملی، قومی، نژادی، زبانی، جنسیتی و…است؟
۷. آیا محتوا در منابع دیگر پشتیبانی شده یا تنها توسط یک منبع منتشر شده است؟
۸. آیا محتوا به همراه مستندات و مدارکی منتشر شده است؟
۹. این مستندات حاوی محتوای صحیح و موید محتوای مربوطه است؟
۱۰. آیا محتوای مربوطه خبری است و دارای عناصر خبری لازم (که، چه، کی، کجا، چرا و چگونه) است؟
۱۱. این محتوا چقدر ساده، شفاف و یا دارای ابهام و پیچیدگی است و هدف احتمالی از این نحوه بیان چیست؟
۱۲. آیا این محتوا در منبع واقعی یا جعلی منتشر شده است؟
۱۳. آیا این محتوا از منبع اصلی دریافت شده یا منابع واسطه؟ (کنترل تعهد و اعتبار منبع واسطه و کنترل میزان اطمینان مخاطب به منبع مربوطه)
۱۴. آیا امکان کنترل منبع اصلی وجود دارد؟ (با لحاظ محدودیتهای جغرافیایی، زبانی و…)
۱۵. آیا منبع این محتوا دارای پیشینه انتشار محتوای جعلی است؟
۱۶.آیا امکان راستی آزمایی و اطمینان از محتوا وجود دارد؟
۱۷. از چه راههایی می توان صحت این محتوا را تایید کرد؟
۱۸. آیا چنین محتوایی می تواند مبنای تصمیم و اقدام قرار گیرد؟
سوالاتی از منظر سواد بصری
پیشتر سواد بصری به مهارت انسان در فهم و ترجمه تصویر اطلاق می شد ولی اکنون دامنه تعریف آن گسترش یافته است. به این معنی که سواد بصری فرآیند درک معنای محتوای بصری و همچنین طراحی، تولید و توزیع تصاویر را شامل میشود. بهطور خلاصه، این تعاریف اولیه بر توانایی دستیابی، تحلیل، ارزیابی و انتقال اطلاعات به گونه های مختلف بهعنوان مهم ترین جنبههای سواد بصری تمرکز می کنند.
از منظر سواد بصری، به سوالاتی مهم در مواجهه با یک محتوای بصری اشاره میشود:
۱. این محتوا دارای چه پیام آشکار و پنهانی است و پیام اصلی آن چیست؟ (توجه به متن، زیر متن و فرامتن)
۲. به کمک چه علائم و نشانه هایی پیام محتوای مربوطه کدگذاری شده است؟
۳. آیا شناخت کافی نسبت به علائم، نمادها، کدها، نشانهها و… وجود دارد؟
۴. با شناخت از انواع رنگ مبتنی بر مبانی هنرهای تجسمی، رنگهای غالب گرم و سرد موجود در تصویر چقدر در معنای آن موثر بوده است؟
۵. تاکیدات بصری، نحوه چیدمان و چینش، اولویتگذاری، سلسله مراتب در این محتوا بر چه نکاتی تاکید دارند؟ (لزوم عنایت به روشهای نحوه جلب نظر و توجه مخاطب)
۶. این محتوا مبتنی بر چه سبک و با اتکا به چه مکتبی شکل یافته است؟
۷. عناصر فیزیکی و نیروهای موجود در تصویر، چگونه در خدمت موضوع و پیام اصلی درآمده اند؟
۸. نوع و قالب این تصویر چیست و چقدر به اصول مربوطه پایبند بوده است؟
۹. هدف از تولید این تصویر چیست و چه تاکتیکها و تکنیکهای بصری، نحوه روایت و… در آن استفاده شده است؟
۱۰. آیا این تصویر واقعی یا ساختگی است؟ (توجه به چگونگی طراحی و ساخت تصویر)
۱۱. تا چه حد این تصویر با لحاظ نکات فنی، جستجوی معکوس، یاری سایتها و اپلیکیشنها و هوش مصنوعی قابل راستی آزمایی است؟
۱۲. در تولید این محتوا از چه نوع جعلی استفاده شده است؟ (جعل ارزان، جعل کم عمق، جعل عمیق یا جعل صوتی، توضیح این اصطلاحات در انتهای متن)
۱۳. در ساخت این محتوا چقدر هوش مصنوعی نقش دارد؟
۱۴. آیا این محتوا یک محتوای قدیمی منتسب به موضوعی جدید است؟ یا مجدد به روزرسانی و بازسازی شده است؟
۱۵. آیا این محتوا بخشهایی از یک بازی رایانهای است؟
۱۶. در تولید این محتوا آیا نشانههایی همچون سایهها، انعکاسها و… برای تشخیص جعلی بودن یاریگر است؟
۱۷. آیا از ابزارهای لازم برای تشخیص متادیتا (داده در مورد داده)، تشخیص دستکاری تصویر، انطباق مکان واقعی با تصویر، زمان تهیه تصویر یا اولین انتشار آن در وب و… وجود دارد؟
۱۸. آیا این محتوای جعلی در خدمت اهداف خاص تبلیغات تجاری، سیاسی و… به کار گرفته شده است؟
۱۹. از این محتوا در راستای اهدافی چون مستندسازی، روایت سازی، باورپذیری، جنگ شناختی، جنگ روانی، جنگ رسانهای، ترور تصویری و… استفاده شده است؟
۲۰. آیا در تهیه این تصویر از کارگردانی تصویر استفاده شده است؟
۲۱. آیا از این تصویر در خدمت تکنیکهایی همچون خوب جلوه دادن، مقایسه، بزرگنمایی، قاب بندی و… استفاده شده است؟
۲۲. آیا این محتوا حاوی پیامهای نامرئی برای اهدافی خاص است؟
۲۳. آیا این محتوا دارای افزوده هایی همچون کیوآرکد، واقعیت افزوده و… است؟
۲۴. آیا این محتوا چند رسانه ای است و در تلاش برای انتقال مفاهیمی خاص به یاری آنهاست؟
۲۵. جهت تصویر و زاویه دید و نما در این تصویر چطور قابل ارزیابی است؟
۲۶. آیا فضای منفی یا سفیدخوانی در تقویت پیام در این تصویر اثرگذار بوده است؟
۲۷. هدف احتمالی از این نوع کادربندی در این تصویر چیست؟
سوالاتی برای پذیرش محتوا
عوامل بسیاری در پذیرش یا عدم پذیرش یک محتوای رسانهای اثرگذارند که در ادامه به سوالاتی مرتبط که پیش از پذیرش محتوا باید با خود مطرح کرد در ادامه اشاره میشود:
۱. آیا این محتوا را باید پذیرفت؟ چرا؟ (لزوم کنترل دلایل پذیرش، همسویی با باورها و اعتقادات خود، همسویی با رویکرد منبع یا گروه اشتراک گذار محتوا، انطباق با احساسات و تعلقات، تکرارپذیری آن و…)
۲. آیا شکل و قالب و نحوه روایت محتوا در پذیرش آن موثر بوده است؟ (روایت جذاب و بصری، متحرک بودن، برجسته سازی، کیفیت بالا، تعاملی، شخصی سازی شده، چند حسی بودن محتوا و… موثر در پذیرش)
۳. چه اصول و نکاتی را در پذیرش محتوا مدنظر قرار داد؟ (اصول منطقی، اخلاقی، انسانی، فنی، قانونی، مقتضیات، تجربه، شناخت، کسب اطلاعات لازم، راستی آزمایی، گرفتن مشاوره از متخصصان و مطلعان و…)
۴. واکنش مناسب به چنین پیامی چیست و چگونه باید صورت گیرد؟
۵. بررسی اینکه پذیرش و باور این محتوا چه تبعاتی را به دنبال دارد؟ به چه تصمیمات، رفتارها و…منجر میشود؟
۶. پذیرش این محتوا توسط مخاطب چه منافعی را برای تولیدکنندگان محتوا و گرداندگان پشت پرده حاصل میکند؟
۷. پذیرش و اشتراک گذاری محتوا، چه ملاحظات و تبعات ملی، بومی، محلی، قومی و… به دنبال دارد؟
۸. پذیرش این محتوا و محتواهای مشابه، به تدریج بناست چه چیزی را در مخاطب ایجاد کرده یا تغییر دهد؟
۹. پذیرش این محتوا در شرایط عادی یا غیر عادی، اختیار یا اجبار، تکرار و یا تقلید و تاسی از دیگران و اطرافیان صورت می گیرد؟
۱۰. آیا در میزان پذیرش ملاحظات سنی، تحصیلات و… افراد مدنظر قرار گرفته است؟ (توضیح: افرادی با توانایی تحلیلی اندک، دانش مرتبط کمتر، افرادی که کمتر با وجدان بوده و یا فاقد ذهنی چندان باز باشند، بیشتر از سایرین مستعد پذیرش محتواها به خصوص محتواهای جعلی هستند)
۱۱. آیا ملاحظات وفاداری و یا طرفداری از فرد، حزب، گروه و…، در پذیرش محتوا اثرگذار بوده اند؟
۱۲. آیا شناخت از علایق، سلایق و نیازها و… مخاطب در پذیرش محتوا موثر بوده اند؟
۱۳. آیا نشر یا بازنشر محتوا توسط سلبریتی یا اینفلوئنسر یا شخصیت محبوب در پذیرش آن موثر بوده است؟
۱۴. آیا تردید افراد در موقعیتهای خاص و حساس یا در انتخابها، در میزان پذیرش محتوا اثرگذار بوده است؟
۱۵. آیا جو حاکم بر فضا یا جامعه یا موقعیتهای خاص در پذیرش محتوا موثر بوده است؟
۱۶. آیا در پذیرش یا عدم پذیرش این محتوا در رسانههای اجتماعی مواجهه با برچسبهایی همچون هشدار کپی رایت، خشونت، نژاد پرستی و… تأثیرگذار بوده است؟
سوالاتی پیش از اشتراک گذاری محتوا
پیش از اشتراکگذاری هر محتوا اعم از نشر و بازنشر آن، باید سوالاتی را مدنظر قرار داد که در ادامه از آنها یاد می شود:
۱. آیا اطمینان از صحت محتوا در حدی است که بتوان آن را اشتراک گذاری کرد؟ (عدم نشر و بازنشر در صورت عدم اطمینان)
۲. این اشتراک گذاری چه آورده و یا تبعاتی دارد و به نفع و ضرر چه کسی است؟
۳. محتوای اشتراک گذاری شده دارای چه مضامین اخلاقی، انسانی، حقوقی و… است؟
۴. هدف ما از این اشتراک گذاری چیست؟
۵. آیا این اشتراک گذاری رویکرد، علایق و سلایق و گرایشات و… ما را عیان می کند؟
۶. با این اشتراک گذاری محتوا در زمین چه کسی بازی کرده و خواسته و ناخواسته منافع چه کسانی تامین می شود؟
۷. این اشتراک گذاری چه واکنشها و قضاوتهایی را به دنبال دارد؟ واکنش مناسب به آنها چیست؟
۸. در زمان اشتراک گذاری آیا به ملاحظات زمانی، علایق و سلایق افراد، میزان همسویی با محتوا و… توجه شده است؟
۹. این اشتراک گذاری محتوا چه به دنبال دارد وحدت آفرینی، امیدآفرینی و… یا برعکس و یا به اشاعه محتواهای جعلی میانجامد؟
۱۰. این اشتراک گذاری به ترند و برجسته کردن چه چیزی در این شرایط می انجامد؟
۱۱. اگر بناست اشتراک گذاری در جایگاه یک فرد اثرگذار، مرجع یا دارای مسئولیت صورت گیرد، کنترلهای چندباره لازم برای اطمینان از صحت محتوا صورت گرفته است؟
۱۲. آیا در زمان اشتراک گذاری شناخت دقیق از نوع و قالب محتوا و جزئیات آشکار و پنهان، ضمائم و مستندات احتمالی و… همراه آن وجود دارد؟
۱۳. یک محتوا برای اشتراک گذاری چه حداقلها و استانداردهایی باید داشته باشد؟
۱۴. در صورت کنترلهای لازم و سپس اطلاع از تکذیب و…، واکنش مناسب در برابر این اشتراک گذاری چیست؟ (با نگاه فردی و جمعی)
سوالاتی مرتبط با تولید و توزیع محتوای رسانهای (در جایگاه تولید کننده محتوا)
چنانچه بنا باشد در جایگاه یک تولید کننده محتوا که دارای صفحاتی در پیام رسانها یا رسانه های اجتماعی هستیم، لازم است به طرح این سوالات با خود اقدام کنیم:
۱. آیا همه ملاحظات سنی، جنسیتی، اجتماعی، تحصیلاتی و… مخاطب هدف در زمان تولید محتوا مدنظر قرار گرفته است؟
۲. اصول و استانداردهای حرفه ای، اخلاقی، انسانی و… لازم برای تولید هر نوع از محتوا مدنظر قرار گرفته است؟
۳. آیا این محتوا با حوزه تخصصی، حیطه فعالیت، دامنه توزیع، نوع مخاطبان و… رسانه، رسانه اجتماعی، پیام رسان و… مربوطه منطبق است؟
۴. این محتوا بناست چه پیامی را و با چه هدفی به مخاطب منتقل کند؟ (کلیت محتوا در خدمت پیام مدنظر است؟)
۵. در طراحی این محتوا از تفکر خلاق یاری گرفته شده است؟
۶. آیا به سوژه، روایت و فرم و ارائه جذاب در این محتوا توجه شده است؟
۷. در تولید این محتوا نیازها و دغدغه های مدنظر مخاطب در نظر گرفته شده است؟
۸. آیا این محتوا در فضایی همسو با حال و هوای جامعه یا افکار عمومی تولید شده است؟
۹. به یاری چه تاکتیکها و تکنیکهایی بناست این محتوا نظر مخاطب را جلب و بر او تأثیر بگذارد؟
۱۰. آیا بین محتوا و رسانه مربوطه انطباق و ارتباط لازم وجود دارد؟
۱۱. آیا ملاحظات فرهنگی، ملی، بومی، عرفی، اخلاقی، انسانی و… در تولید این محتوا در نظر گرفته شده است؟
۱۲. آیا این محتوا با چارچوبها و خط قرمزهای عرفی و قانونی و حقوقی جامعه منطبق است؟
۱۳. آیا این محتوا با خط قرمزهای تعیینی از سوی رسانههای اجتماعی انطباق لازم را دارد یا با خط محدودیت و مسدود شدن روبرو است؟
۱۴. آیا این محتوا با ایدئولوژی، منافع، سیاستها و چارچوبهای درون رسانهای منطبق است؟
۱۵. آیا این محتوا واقعی است یا جعلی یا در گروه انواع محتواهای نادرست و گمراه کننده و… جای می گیرد؟ (توضیح در انتها)
۱۶.این محتوا بناست در چه بستری و با توجه به چه ملاحظات زمانی، مکانی، فضایی و… منتشر شود؟
۱۷. آیا این محتوا ملاحظات سواد رسانه ای، خبری، بصری و… را در زمان تولید و انتشار مدنظر قرار داده است؟
۱۸. در صورت انتشار در رسانه های اجتماعی به راههای ایجاد تعامل با مخاطب اندیشه شده است؟
۱۹. این محتوا بناست با چه تیتر، هشتگ، ضمائم و… منتشر شود؟
۲۰. راههای اثربخشی، بازخورد گیری و… برای این محتوا در نظر گرفته شده است؟
***
برای مواجهه بهتر با رسانه ها و محتواهای آنها، در کنار داشتن تفکر انتقادی و طرح سوالات مذکور، می توان از کتابهای تفکر و سواد رسانهای، سواد خبری و… و نیز کتابهای تاکتیکهای خبری و رسانه ای بهره گرفت. تماشای انواع فیلم، ویدئو، انیمیشن، موشن گرافیک و نقد آنها نیز می تواند مفید باشد.
بحث و بررسی و نقد جمعی محتوای رسانه ها و مقایسه زوایای دید خود با دیگران و نیز مقایسه نحوه دروازهبانی و چینش و پرداخت محتوای مربوطه با سوژه واحد در رسانه ها دیگر نیز راهگشاست.
همچنین حضور در کلاسهای سوادهای رسانه ای، خبری و بصری و… نیز میتواند در ارتقای انواع سوادها موثر باشد.
چند توضیح:
* جعل کم عمق، نوعی دستکاری محتوایی است که از هوش مصنوعی پیشرفته یا فناوری های یادگیری ماشینی استفاده نمیکند. در عوض، برای اصلاح یا ساخت محتوا به ابزارهای پایه و متداول ویرایش ویدیو متکی است. این روش که از نظر تکنولوژیکی در سطح پایین تری قرار دارد، برای افراد عادی بیشتر قابل دسترسی است و امکان استفاده گسترده را فراهم می کند. با این حال، ماهیت دستی بودن جعل کم عمق، باعث می شود که تغییرات و دستکاریها کمتر متقاعده کننده بوده به همین دلیل در مقایسه با دیپ فیک راحتتر تشخیص داده می شوند.
* چیپ فیک یا جعل ارزان، یک محتوای تغییر یافته است که با کمک فناوریهای متداول و ارزان است، تولید می شود. تکنیکهای رایج چیپ فیک، تغییر برچسب، تعویض چهره، کند و تند کردن سرعت ویدئو و ویرایش ویدئو هستند. از نمونه های رسانه های اجتماعی جیپ فیکی، نمونه های فتوشاپی هستند.
* دیپفیک نام یک تکنیک نرمافزاری مبتنیبر هوشمصنوعی است که در محتوای صوتی و تصویری دست میبرد و آن را بهدلخواه تغییر میدهد؛ بنابراین نتیجه نهایی که بهدست میآید، چیزی کاملا متفاوت از حقیقت خواهد بود. درواقع نام این تکنیک نیز بهدرستی عملکرد آن را آشکار میسازد؛ دیپفیک، ترکیبی از «یادگیری عمیق» و «جعلی» است. هرچه تکنیک دیپفیک پیشرفتهتر میشود، تشخیص مرز واقعیت و دروغ نیز دشوارتر خواهد شد.
* دیپ فیکهای صوتی که به آنها شبیه سازی صدا یا صدای مصنوعی نیز گفته می شود، از هوش مصنوعی برای تولید یک کلون از صدای یک فرد استفاده می کند. این فناوری به حدی پیشرفت کرده است که می تواند صدای انسان را با دقت بسیار زیادی در لحن و شباهت تکرار کند. در دیپ فیک صوتی به کمک هوش مصنوعی، صدای فردی خاص شبیه سازی می شود و سخنانی می گوید که تاکنون آن فرد نگفته است.
* پیامهای نامرئی در تصاویر به تکنیکی گفته میشود که در آن اطلاعات یا متنی به صورت پنهان در یک تصویر دیجیتال قرار میگیرد، به طوری که برای چشم انسان قابل مشاهده نیست، اما با استفاده از روشهای خاصی میتوان آن را استخراج کرد. این تکنیک معمولاً برای مخفیسازی اطلاعات، کپیرایت، یا حتی ایجاد تصاویر تعاملی استفاده میشود.
دسته بندی مختلفی از اطلاعات نادرست وجود دارد که به آنها اشاره می شود:
* میس اینفورمیشن یا اطلاعات نادرست غیرعمدی (misinformation): به اطلاعات نادرستی اطلاق می شود که هدف آنها آسیب رساندن یا ضررزدن به افراد نیست. پخش و انتشار غیرعمدی اطلاعات غلط یا نادرست را غلط رسانی میگویند.
* دیس اینفورمیشن یا اطلاعات کاذب عمدی (disinformation): به اطلاعات نادرست و غلطی اطلاق می شود که با هدف دستکاری و ضربه زدن به افراد، سازمانها و کشوها از ان استفاده می شود. به پخش عمدی اطلاعات نادرست و غلط دروغ رسانی می گویند.
* مطابق فرهنگ لغت Merriam-Webster، دیس اینفورمیشن به اطلاعات نادرست و گمراه کننده گفته میشود که عمداً و تاکتیکی به منظور آسیب رساندن به فرد، گروه اجتماعی، سازمان و یا کشور و یا تاثیرگذاری بر افکار عمومی و مبهم نشان دادن حقیقت منتشر میشود. disinformation همچنین یک تاکتیک در جنگ اطلاعاتی است.
* مال اینفورمیشن یا اطلاعات لطمه رسان (malinformation ) به اطلاعاتی اطلاق می شود که از حقیقت ناشی می شود، اما اغلب به گونه ای اغراق آمیز است که افراد را گمراه می کند و باعث آسیب احتمالی می شود. به پخش عمدی اطلاعات آسیب رسان، لطمه رسانی گفته می شود. یونسکو مال اینفورمیشن را به عنوان اطلاعات مبتنی بر واقعیت اما برای آسیب رساندن به شخص، سازمان یا کشور تعریف می کند.
انتهای پیام
نظرات