یافتهها نشان میدهد که شهرهایی مانند بارسلون، بوستون و ملبورن با احیای فضاهای عمومی نمادین و تقویت مولفههای هویتی، توانستهاند حس تعلق شهروندی و تعاملات اجتماعی را ارتقا دهند.
در عصر جهانیشدن و گذر از فضای سنتی به مدرنیته، شهرها با چالشهای هویتی متعددی روبرو هستند. گسترش شهرنشینی شتابان و یکسانسازی کالبدی شهرها، منجر به کمرنگ شدن ویژگیهای منحصربهفرد شهری شده است.
برندسازی شهری به عنوان راهبردی کارآمد، نه تنها به دنبال ایجاد تصویری متمایز از شهر است، بلکه از طریق احیای هویت شهری، زمینه را برای تعاملات اجتماعی غنیتر فراهم میکند.
این نوشته در پی پاسخ به این پرسش است که «برندسازی شهری چگونه میتواند به بازگشت هویت به شهرها و تقویت تعاملات اجتماعی منجر شود؟»
ابتدا باید تعریفی درست از برندسازی شهری داشته باشیم؛
برندسازی شهری فرآیندی استراتژیک برای ایجاد تصویر ذهنی متمایز از یک شهر است که شامل سه بعد اصلی میشود:
۱. هویت شهری شامل ویژگیهای تاریخی، فرهنگی و کالبدی
هرآنچه که از گذشته باقی مانده، از آداب و رسوم محلی تا المانها، نمادها و عناصر تاریخی؛
۲. ارتباطات شهری (تبلیغات و رویدادها)
هرآنچه که میتواند تصویر یک شهر را برای مخاطب باارزش یا کم ارزش نشان دهد، مثلا شهرهایی که بیشترین اخبار گل و گیاه از آنجا منتشر میشود یا شهرهایی که بیشترین اخبار بزه، سرقت و آسیبهای اجتماعی را به همراه خود دارد.
۳. تجربه شهری (کیفیت زندگی و خدمات)
بهترین قضاوت برای آنچه با نام کیفیت زندگی شناخته میشود، نظرات شهروندان است؛ این شاخص با رویکردهایی همچون سطح درآمد، کیفیت تحصیل، زیرساختهای شهری و بررسی سرانههای شهری قابل ارزیابی است.
اما هویت شهری چیست و در برندسازی شهری چه جایگاهی دارد؟
هویت شهری و مولفههای آن
هویت شهری از سه لایه تشکیل شده است:، کالبدی (معماری، بافت شهری)، کارکردی (فعالیتهای اقتصادی-اجتماعی)، معنایی (ارزشها و نمادها)
رابطه هویت و تعاملات اجتماعی
بر اساس نظریه «فضای عمومی» هابرماس (۱۹۸۹)، فضاهای شهری با هویت مشخص، باید بستری برای شکلگیری گفتوگوی اجتماعی، تقویت سرمایه اجتماعی و ایجاد حس تعلق جمعی باشند.
حال با نگاهی فضاهای عمومی در شهرهای ایران به کمبودها در این عرصههای اجتماعی پی خواهیم برد.
عرصههایی که اگر برای شهروندان با گروههای سنی ویژه به درستی تعریف شود، میتواند به «الگوی رشد» تبدیل و در مرحله پاسخگوی نیازهای عمومی شهروندان باشد؛ در عین حال این «الگوی رشد» میتواند متناسب با نیازهای شهری برای سنین متخلف برنامه ارائه کند، برنامه کاربردی اوقات فراغت برای کودکان، دانشآموزان و نوجوانان داشته باشد و به استعدادیابی توانایی رده های سنی مختلف کمک کند.
در ادامه به نمونههای موفق جهانی میپردازیم
بارسلون، اسپانیا
استراتژی: احیای هویت کاتالان از طریق بازسازی محله گوتیک، توسعه فضاهای عمومی مانند پارک گوئل، برگزاری فستیوالهای محلی مثل La Mercè
نتایج: افزایش ۴۰% تعاملات اجتماعی در فضاهای عمومی (Ajuntament de Barcelona, ۲۰۲۰)، رشد ۲۵ درصدی سرمایه اجتماعی
بوستون، آمریکا
راهبرد: پیوند هویت تاریخی با مدرنیته، مسیر آزادی، توسعه پارکهای خطی
تاثیرات: افزایش ۳۵ درصدی مشارکت شهروندی، تقویت همبستگی اجتماعی
راهکارهای بازگشت هویت به شهرها:
۱. احیای فضاهای تاریخی (مثل پروژه میدان امام اصفهان، احیای میدان امام همدان، احیا و مرمت بافت تاریخی یزد)
۲. طراحی فضاهای جمعی چندعملکردی (پارکهای موضوعی، پیاده راهها)
۳. تقویت المانهای هویتی (نقوش سنتی در مبلمان شهری، استفاده از سردیس و تندیس مشاهیر و چهرههای ماندگار)
نقش برندسازی در تعاملات اجتماعی چیست؟
به اختصار میتوان در این خصوص به موارد زیر اشاره کرد:
ایجاد فضاهای گفتوگو (میدانهای شهری)
تقویت فعالیتهای جمعی (جشنوارههای محلی)
توسعه سرمایه اجتماعی (شبکههای محلی)
یادداشت از محمد ایلبیگی کارشناس حوزه شهری
انتهای پیام
نظرات