آرزو مرادی تولائی در گفتوگو با ایسنا اظهار کرد: کنکور و آزمون ورودی دانشگاهها به شکل کنونی سبب استرس شدید، حافظهمحور شدن آموزش و نادیده گرفتن مهارتهای دیگر مانند خلاقیت و تفکر انتقادی میشود، از این رو باید به سمتی حرکت کنیم که استرس کاذب کاهش یابد و در عین حال کیفیت آموزش حفظ شود.
وی افزود: نمیتوان بهطور قطع گفت که کنکور حذف شود بهتر است زیرا کنکور جوانب مثبتی نیز به همراه دارد؛ در شرایطی که تعداد متقاضیان ورود به دانشگاه زیاد و ظرفیت محدود باشد، آزمونی استاندارد میتواند تا حدی عادلانه محسوب شود و معیاری برای سنجش حداقلی از دانش داوطلبان را ارائه دهد، اما ایجاد استرس شدید، حافظهمحور شدن آموزش و نادیده گرفتن مهارتهای دیگر مانند خلاقیت و تفکر انتقادی از آسیبهای کنکور است. همچنین، سرنوشتساز بودن یک آزمون متمرکز و مبتنی بر حفظیات ممکن است استعدادهای متنوع دانشآموزان را نادیده بگیرد یا رشد توانمندیهای شناختی آنان را کندتر کند، همانطور که در پژوهشهای دانشگاه استنفورد گزارش شده سیستمهای مبتنی بر حفظیات، انعطافپذیری عصبی (Neuroplasticity) مغز را کاهش میدهند.
مرادی در این مورد پیشنهادهای جایگزینی مطرح و اظهار کرد: تاحدی این موارد در سیستم آموزشی در حال اجراست. یکی از این موارد سیستم ارزیابی ترکیبی، استفاده از چندین معیار مانند معدل تحصیلی، مصاحبه، سوابق پژوهشی یا فعالیتهای اجتماعی و آزمونهای استعدادسنجی به جای تکیه صرف بر کنکور است. همچنین طرح سوالات مفهومی و مبتنی بر تفکر انتقادی، میتواند کمککننده باشد.
این استاد دانشگاه بینالمللی امام رضا (ع) گزینه دوم را آزمونهای مرحلهای معرفی و اظهار کرد: برگزاری چند آزمون کوچکتر در طول سال به جای یک آزمون پراسترس است. تصور کنید به جای اینکه یک شبه سرنوشت تحصیلیتان را در یک آزمون چهار ساعته تعیین کنید، فرصت داشته باشید در چند مرحله تواناییهایتان را نشان دهید. این دقیقا همان کاری است که سیستمهای آموزشی پیشرفته انجام میدهند. ارزیابیهای مرحلهای، سه مزیت عمده دارند، اولین مزیت، استرس توزیعشده است، فشار روانی به جای انفجار یکباره، در طول سال پخش میشود. دوم، یادگیری تدریجی است که در آن مغز فرصت کافی برای پردازش و تثبیت اطلاعات پیدا میکند و سومین مزیت که البته در صورت اهمال کاریهای مداوم دانشآموز میتواند به مانع تبدیل شود، فرصت جبران است، به اینصورت که اگر دانشآموز در یک مرحله عملکرد ضعیفی داشته باشد، نمرات مراحل بعد میتواند آن را جبران کند.
این استاد دانشگاه فردوسی در مورد اینکه پذیرش بدون کنکور کیفیت آموزش را کاهش داده است یا خیر، گفت: در این مورد باید هر دو جنبه مثبت و منفی را در نظر گرفت؛ در برخی موارد اگر پذیرش بدون کنکور بدون هیچ معیار جایگزینی انجام شود، ممکن است منجر به کاهش انگیزه دانشجویان و افت نسبی سطح علمی شود اما اگر معیارهای دیگری جایگزین شود، مفید خواهد بود. در بسیاری از کشورها، پذیرش بر اساس معدل، توصیهنامه و مصاحبه انجام میشود و لزوما کیفیت آموزش پایین نمیآید.
وی در مورد راهکارهای بهبود کیفیت در پذیرش بدون کنکور اظهار کرد: یکی از راهکارها در پذیرش دانشآموزان بدون برگزاری کنکور شاخصهای چندبعدی است به این معنی که سنجش تواناییهای شناختی، انگیزشی و مهارتهای نرم در کنار نمرات تحصیلی قرار گیرند. وقتی از شاخصهای چندبعدی صحبت میکنیم، منظورمان این است که «هوش» فقط به نمره ریاضی و فیزیک محدود نمیشود. نتایج تحقیقات نوین روانشناسی نشان میدهد، ترکیب سنجههایی مثل توانایی حل مسئله خلاقانه (بر اساس آزمونهای موقعیتمحور)، انعطافپذیری شناختی (سنجش قدرت تطبیق با شرایط جدید)، مهارتهای ارتباطی (ارزیابی از طریق کارگروهی و ارائههای عملی) میتوانند پیشبینیهای خوبی جهت موفقیتهای بعدی باشند.
این پژوهشگر و درمانگر حوزه روانشناسی در مورد راهکار دوم گفت: در نظر گرفتن دورههای پیشنیاز مهم و برگزاری دورههای آمادگی برای دانشجویان پذیرفتهشده بدون کنکور، قبل از شروع ترم ضروری است. این دورهها مثل واکسن علمی عمل میکنند. در دانشگاههای تراز اول دنیا، قبل از شروع ترم اصلی، یک دوره فشرده مهارتپایه یا نیازمندیهای علمی خاص هر رشته، برگزار میشود که میتواند شامل آموزش یادگیری موثر، کارگاه مدیریت زمان و استرس، کلاسهای نگارش علمی یا حتی دورههای پیش نیاز علمی متناسب با هر رشته تحصیلی باشد. این دورهها علاوه بر آماده کردن دانشجویان ضعیفتر میتوانند افت تحصیلی ترم اول را تا حد چشمگیری کاهش دهند.
استاد دانشگاه بینالمللی امام رضا (ع) افزود: بهکار گرفتن ارزیابی مستمر در دانشگاه نیز تاثیرگذار است زیرا نظارت بر عملکرد دانشجویان در طول تحصیل و مشروط کردن ادامه تحصیل بر اساس پیشرفت علمی به افزایش سطح علمی دانشجویان کمک خواهد کرد.
مرادی تاکید کرد: مسئله اصلی، چگونگی ارزیابی جامعتر و عادلانهتر و نه صرفا حذف یا حفظ کنکور است. ما باید به سمتی حرکت کنیم که موجب تغییر نگرش از «رقابت ویرانگر» به «رشد فردی» شود. روشهای ارزیابی، توجه به مهارتهای فردی و ایجاد فضای رقابتی سالم میتواند راهحل بهتری باشد.
انتهای پیام
نظرات