به گزارش ایسنا، ریشه بحران محیطبانی تنها کمبود عددی نیرو نیست و به عقیده بعضی کارشناسان نبود گفتمان امنیت زیستی در سطح ملی است؛ گفتمانی که باید همعرض با امنیت سرزمینی شناخته شود. از دیدگاه یک کارشناس محیط زیست، تنها راه برونرفت از وضعیت کنونی، ایجاد یگان تخصصی و ملی برای حفاظت از منابع طبیعی و تعریف سربازی حرفهای در این حوزه است. به گفته وی این الگو در بعضی کشورهای توسعهیافته با عنوان «رنجر» شناخته میشود و میتواند ساختار محیطبانی ایران را متحول کند.
محمد الموتی در گفتوگو با ایسنا اظهار کرد: مسئله محیطبانی در ایران را نمیتوان تنها به کمبود نیرو تقلیل داد. بحران اصلی، جایگاه مبهم محیطبانان و تصویر اجتماعی ضعیفی است که از این حرفه ساخته شده است. محیطبانان با حقوق پایین، کار پرخطر، سخت و جایگاهی مبهم در نظام حفاظتی کشور و در تصور عمومی، تلقی میشوند و همین امر موجب کاهش استقبال از این شغل در میان جوانان شده است.
به گفته وی، همین تصویر نادرست اجتماعی سبب شده است که حتی در نظام آموزشی ما، به این حوزه توجه شایسته نشود.
سربازی در ایران نیازمند تحول بنیادین
الموتی سپس با اشاره به ارتباط میان حل بحران محیطبانی و استفاده از ظرفیت خدمت سربازی اظهار کرد: سالهاست که حتی در ستاد کل نیروهای مسلح هم بحث سربازی حرفهای مطرح است. در بسیاری از کشورهای دنیا، دوره سربازی بهجای یک اجبار بیثمر، به دورهای تخصصی و مهارتآموزی تبدیل شده است. جوانان بر اساس علاقه و تخصص خود وارد عرصههای مشخص میشوند و از این مسیر هم به نظم و انتظام کشور، نیروهای نظامی و به جامعه خدمت میکنند. اگر این دوره تخصصی شود، میتواند هم به نیازهای کشور پاسخ دهد و هم برای جوانان جذابیت ایجاد کند.
گفتمان امنیت زیستمحیطی؛ همعرض با امنیت سرزمینی
این کارشناس توسعه پایدار با بیان اینکه باید یک تغییر گفتمان در کشور اتفاق بیفتد، گفت: در همه کشورها، ارتش و نیروهای مسلح بالاترین جایگاه را در حفاظت از تمامیت ارضی دارند اما منابع پایه زیستی، تنوع زیستی، آب، خاک و هوا نیز به همان اندازه امنیتساز هستند. اگر امنیت زیستبومها از بین برود، امنیت سرزمینی آسیب خواهد دید.
آسیبشناسی یگانهای حفاظتی موجود
الموتی با اشاره به عملکرد قابل تحسین یگانهای حفاظت محیط زیست و منابع طبیعی گفت: با وجود همه تلاشها و فداکاریها، این یگانها امروز با مشکلات جدی مواجهاند. تعارضات میان جامعه محلی و بهرهبرداران با نیروهای حفاظتی گاه بسیار پیچیده است، جنگلها و مراتع هر روز آسیب میبینند و پارکهای ملی و مناطق حفاظتشده امنیت کافی ندارند. بخش بزرگی از این مشکلات ناشی از آن است که جایگاه این یگانها در ساختار حکمرانی شفاف نیست. نیروهای یگان از نظر سازمانی وابسته به نهادهای مختلف هستند و همین دوگانگی باعث شده کارایی آنها کاهش پیدا کند.
وی تاکید کرد: محیطبانان و جنگلبانان امروز بیش از هر چیز به غیرت و تعهد شخصی خود متکی هستند.
دبیر سازمانهای مردم نهاد محیط زیستی با تاکید بر اینکه نگاه صرفاً نظامی به این حوزه نیز آسیبزاست، گفت: مدل موجود باعث تعارض شدید با مردم محلی و بهرهبرداران شده است. نتیجه آن شهادت یا مجروح شدن محیطبانان و جنگلبانان در سالهای اخیر بوده است.
ضرورت تشکیل یگان تخصصی ملی
الموتی در ادامه گفت: راه حل اساسی، ایجاد یک یگان تخصصی و ملی برای حفاظت از منابع طبیعی و محیط زیست است؛ یگانی که هم کارکردهای نظامی و همزمان اجتماعی و مدنی داشته باشد، یعنی این یگان باید یکپارچه باشد و تحت فرماندهی واحد عمل کند. فرمانده آن نیز میتواند با پیشنهاد رئیس سازمان حفاظت محیط زیست یا سازمان جدید مدیریت سرزمین و با حکم رئیسجمهوری منصوب شود.
وی تأکید کرد: چنین مدلی در بسیاری از کشورها وجود دارد و بعضی موارد از آنها با عنوانهایی چون «پارک رنجر» یا «رنجرهای محیط زیست» شناخته میشود. این نیروها در عین وابستگی به ساختارهای نظامی، مأموریت تخصصی و پایدار دارند و نهتنها حافظ منابع طبیعی بلکه نماد هویت ملی هستند.
لزوم توجه به آموزش تخصصی محیط بانان
این فعال اجتماعی افزود: تمرکز صرف بر افزایش عددی نیروها کافی نیست و ایران از نظر سرانه محیطبان به نسبت وسعت سرزمین فقیر است اما صرف افزایش تعداد بدون آموزش تخصصی و ایجاد ساختار یکپارچه نتیجهبخش نخواهد بود.
وی ادامه داد: حتی تجهیز محیطبانان به سلاح - که اخیراً دولت و مجلس هم به آن پرداختند - بهتنهایی راهگشا و بازدارنده نیست چراکه در لحظه رویارویی با متخلف، ممکن است به هر دلیلی درگیری رخ دهد و غیرقابل کنترل شود. بازدارندگی واقعی از مسیر آموزش، فرهنگسازی، حمایت اجتماعی و ساختار تخصصی میگذرد.
آموزش حفاظت محیط زیست از دبیرستان تا سربازی تخصصی
وی یکی از راهکارهای کلیدی قابل بررسی را ورود آموزش محیطبانی و جنگلبانی به مقطع متوسطه دانست و گفت: اگر رشتهای با عنوان حفاظت محیط زیست و منابع طبیعی در دبیرستانها ایجاد شود، نوجوانان علاقهمند میتوانند از همان ابتدا وارد این مسیر شوند. پس از سه یا چهار سال آموزش تئوریک، فارغالتحصیلان میتوانند دوران سربازی خود را در یگان حفاظت محیط زیست و منابع طبیعی بگذرانند. در این مدت نیز آموزش عملیاتی میبینند و در زیستبومها حضور پیدا میکنند.
وی افزود: چنین مدلی موجب میشود نیروهایی که علاقه و دانش اولیه دارند، وارد عرصه شوند و پس از پایان دوره سربازی، بسیاری از آنان بهصورت پایدار به شغل محیطبانی بپیوندند.
اجرای مدل تلفیقی و چالشهای آن
الموتی به امکان اجرای مدلی تلفیقی نیز اشاره کرد و گفت: میتوان در کنار این مسیر تخصصی، بخشی از سربازان عمومی را هم به یگان حفاظت اختصاص داد. این کار کمک میکند که کمبود نیرو جبران شود و بسیاری از جوانان با محیط زیست آشنا شوند.
وی تاکید کرد: چنین مدلی البته نباید جایگزین آموزش تخصصی شود. اگر سربازان عمومی بدون دانش پایه وارد یگان شوند، ممکن است تصور عمومی ایجاد شود که محیطبانی و جنگلبانی و حفاظت از میراث طبیعی کاری غیرتخصصی است بنابراین باید معیارها و شاخصهایی تدوین شود تا تنها افراد واجد شرایط و علاقهمند بهصورت پایدار جذب شوند.
ارتقای شأن اجتماعی محیطبانی
این کارشناس توسعه پایدار ادامه داد: محیطبانی باید به شغلی تبدیل شود که علاوه بر انگیزهها و علاقههای شخصی، از نظر معیشتی و اجتماعی هم جایگاه مناسبی داشته باشد. اگر دولت حمایتهای لازم را انجام دهد، این شغل جذاب خواهد شد و جوانان بیشتری به آن علاقهمند میشوند.
الموتی افزود : با اجرای این مدل، هم مشکل کمبود نیرو حل میشود و هم از ورود نیروهای غیرمتخصص یا بیانگیزه جلوگیری خواهد شد.
این کارشناس حکمرانی و مدیریت سرزمین گفت: متأسفانه امروز برخی محیطبانان تنها به دلیل نبود فرصت شغلی در جای دیگر جذب شدهاند، بیآنکه علاقه یا تخصصی داشته باشند اما مدل جدید تضمین میکند که تنها نیروهای علاقهمند و آموزشدیده باقی بمانند.
تجربههای بینالمللی؛ الگوی رنجرها
الموتی به تجربه کشورهای دیگر نیز اشاره کرد و گفت: در آمریکا، کانادا، استرالیا و حتی چین، مدلهای مشابهی برای حفاظت از منابع طبیعی وجود دارد. نیروهایی با عنوان رنجر یا پارک رنجر، یگانهای تخصصی هستند که آموزشهای نظامی و حفاظتی دیدهاند اما کارکرد اصلیشان پاسداری از زیستبومهاست.
وی با بیان اینکه در بسیاری از کشورها حتی موضوع حمل سلاح و مجوز استفاده از آن، مسألهای حل شده است و بسیاری از نیروهای این حوزه، حفاظت بدون سلاح انجام میدهند، گفت: قوانین حفاظتی آنقدر جدی و فرهنگ عمومی آنقدر همراه است که رنجرها بدون سلاح هم میتوانند وظایف خود را انجام دهند. این نشان میدهد که موضوع، بیش از آنکه به ابزار وابسته باشد، به ساختار، آموزش و جایگاه اجتماعی بستگی دارد.
تغییر گفتمان امنیت زیستی ضروریست
الموتی در پایان گفت: کشور ما در نهایت چارهای جز حرکت به سمت یکپارچهسازی و تخصصیسازی حفاظت از منابع طبیعی ندارد. اگر گفتمان امنیت زیستی در سطح ملی پذیرفته شود، آنگاه ایجاد یگان تخصصی، سربازی حرفهای و آموزشهای پایه از دبیرستان میتواند به یک تحول بزرگ منجر شود. این تغییر هم بحران کمبود نیرو را برطرف میکند و هم شأن و جایگاه محیطبانی را ارتقا میدهد. ضمن اینکه این مدل تنظیمگری کلان، اجازه میدهد که حفاظت، برونسپاری شود و خود مردم در حفاظت از زیستبوم مرتبط یا در تعامل با خودشان، عاملیت اجرایی پیدا کنند و بخش خصوصی و مردمی هم در اجرا حضور پررنگ داشته باشد که همه این موارد مستلزم تغییر نگاه دولت و مجلس سپس همه ما، به مدیریت سرزمین است.
انتهای پیام
نظرات