با نگاهی به رخدادهای یمن و ناتوانی عربستان برای پیروزی نظامی در جنگ یمن و از روند مذاکرات گروههای یمنی در کویت که از حدود سه هفته قبل جریان دارد این گونه برمیآید که دولت کنونی آمریکا نمیخواهد که عربستان پیروزی نظامی و سیاسی تعیین کنندهای در یمن به دست آورد که از طریق آن ریاض نفوذ از دست داده خود را مجددا احیا کند.
به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، به نقل از روزنامه فرامنطقهای القدس العربی، منابع دیپلمات غربی که پیگیر جنگ یمن از ریاض هستند میگویند، واشنگتن فشارهایی بر ریاض جهت ادامه مذاکرات میان دولت مستعفی یمن و انصارالله و گروه علی عبدالله صالح، رئیس جمهوری پیشین یمن در کویت اعمال میکند.
بعد از گذشت بیش از یک ماه از مذاکرات کویت، عربستان مطمئن شده است که این مذاکرات دور خود چرخیدن است و انصارالله و گروه وابسته به علی عبدالله صالح از طریق این مذاکرات نوعی حضور سیاسی بینالمللی مییابند.
یک مشاور در هیات وابسته به دولت مستعفی یمن در مذاکرات کویت میگوید: سناریوی جلسات مذاکرات تبدیل به یک مساله تکراری هر روزه شده است چرا که دو هیات دولت مستعفی و هیات انصارالله و گروه وابسته به علی عبدالله صالح سه ساعت در صبح با هم نشست برگزار میکنند و هیات دولت مستعفی پیشنهادهایش را برای توقف جنگ و بازگشت این دولت مستعفی به صنعاء و عقب نشینی نیروهای انصارالله پس از تحویل اردوگاهها و سلاحهای سنگین مطرح میکند و هیات انصارالله نیز در جلسه شبانه پیشنهادهایی عکس پیشنهادهای مطرح شده علیه دولت مستعفی را مطرح میکند.
این منبع مدعی است که انصارالله و گروه وابسته به علی عبدالله صالح نمیخواهند به توافق صلحی دست یابند که به جنگ پایان دهد و نظام دولت مستعفی را به صنعاء بازگرداند.
احمد ولد الشیخ احمد، فرستاده سازمان ملل به یمن که هر از گاهی اعلام میکند پیشرفتی در مذاکرات حاصل شده است به نظر میرسد که قدرتش کمتر از آن است که گروههای یمنی را ملزم به تحقق وعدههایشان کند.
یک سفیر عربی میگوید که فرستاده سازمان ملل از اجازه آمریکا و غرب برای تحمیل راه حل بر طرفهای یمنی برخوردار نیست.
علی رغم ائتلاف تحت امر عربستان که برای بازگرداندن دولت مستعفی به صنعاء و خارج کردن انصارالله و به شکست رساندن نیروهای علی عبدالله صالح تشکیل شده است اما به نظر میرسد که عربستان عملا قادر نبوده است تاکنون جنگ در یمن را به نفع خود فیصله دهد و پیروزی نظامی را محقق کند درحالیکه برای تاکید بر رهبری خود در منطقه و جهان عرب در مقابله با ایران به این پیروزی نظامی نیاز داشت.
عربستان به نظر میرسد که به تنهایی وارد این جنگ شده است اما سایر کشورهای ائتلاف عربی به ویژه کشورهای عربی حوزه خلیج فارس مشارکتی نمادین دارند. (به جز امارات که با قدرت در جنگ علیه یمن شرکت دارد هرچند که مشارکتش در جنوب یمن متمرکز است).
بسیاری در ریاض سوالهایی را درباره دلایل عدم مشارکت مصر و اردن در جنگ علیه یمن مطرح میکنند. چرا که عدم مشارکت عملی مصر و اردن در جنگ علیه یمن در حالی صورت میگیرد که این دو کشور اعضایی در ائتلاف عربی هستند و عربستان با این دو کشور توافقهای همکاری استراتژیک و شوراهای هماهنگی مشترک امضا کرده است و آنها میلیاردها کمک مالی عربستان را دریافت کردهاند.
بسیاری در مورد توافقهای همکاری نظامی با آمریکا سوال میپرسند که شامل مشارکت در محاصره دریایی یمن در جلوگیری از ارسال سلاح از طریق دریا به انصارالله میشود اما به گفته منابع ارسال سلاح به یمنیها همچنان ادامه دارد.
بسیاری در ریاض در مورد رابطه میان ابوظبی با علی عبدالله صالح، رئیس جمهور پیشین یمن میپرسند که احمد علی صالح، پسر وی همچنان مقیم امارات است و اداره سرمایهگذاریهای چند میلیارد دلاری پدرش را برعهده دارد. حتی این سوال در مورد واقعیت نقش امارات در یمن مطرح شده است. چرا که پس از عربستان امارات کشوری است که بیشترین مشارکت نظامی را در این جنگ دارد و نیروهای اماراتی نقش تاثیرگذاری را در عدن و آزادسازی حضرموت و المکلا از افراد مسلح القاعده داشتند. اما امارات از مشارکت در نبردهای نظامی که در شمال یمن جریان داشته و همچنان جریان دارد به ویژه برای مشارکت در شکستن محاصره شهر تعز یا مأرب یا الجوف امتناع میورزد.
ممکن است علت این امر مخالفت ابوظبی با مشارکت در هرگونه تلاش نظامی باشد که افراد مسلح حزب اصلاح یمن وابسته به اخوان المسلمین در آن مشارکت دارند چرا که امارات به دلیل دشمنیاش با اخوان المسلمین در هر مکانی در جهان عرب که تبدیل به یک استراتژی برای امارات شده است نمیخواهد حزب اصلاح هیچ نقشی در آینده سیاسی یمن داشته باشد و این علی رغم آن است که حزب اصلاح یک گروه اصلی در زمینه نظامی و سیاسی در یمن به شمار میآید و از اینجا میتوان گفت که ابوظبی از تعیین علی محسن الاحمر (یک شخص نزدیک به حزب اصلاح) به عنوان فرمانده نیروهای وابسته به دولت مستعفی و سپس معاون رئیس جمهور راضی نبوده است.
سفیر یکی از کشورهای ائتلاف عربی میگوید: امارات تقسیم مجدد یمن را تایید میکند و برای تحقق این هدف تلاش میکند و تمام مشارکتش را در بخش جنوبی یمن ثابت کرده است. چرا که امارات پس از مشارکت و خارج کردن عدن از کنترل نیروهای یمنی در راستای بازسازی آن برآمد و این علی رغم حضور افراد مسلح سلفی در یمن بود که تلاش میکنند مانع از نفوذ جدایی طلبان جنوب یمن شوند که امارات حامی این جدایی طلبان است.
این سفیر میگوید که امارات میزبان شخصیتهای جدایی طلب برجسته یمن همچون علی سالم البیض و ابوبکر العطاس و دیگر افراد شده است و این افراد حدود دو هفته قبل نشستهایی در ابوظبی برای بررسی آینده اوضاع سیاسی در یمن برگزار کردند و برخی از آنها بر تقسیم یمن و برخی بر تشکیل نظام کنفدرالی تاکید کردند. عربستان طبیعتا نمیخواهد که یمن مجدد تقسیم شود. چرا که از نظر عربستان مشروعیت در یمن مشروعیت نظامی است که تمامی یمن از شمال آن تا جنوب آن تحت کنترل دارد و عربستان نمیخواهد یکی از نتایج جنگ علیه یمن تقسیم آن باشد و به نفع عربستان نیست انصارالله و گروه وابسته به علی عبدالله صالح کنترل شمال یمن را در دست داشته باشند و جنوب یمن را از دست آنها خارج کنند.
این سفیر عربی میگوید که امارات این پیشنهاد را مطرح کرده است که علی عبدالله صالح در چارچوب راه حلی سیاسی برای بحران یمن از این کشور خارج شود.
این سفیر میگوید: باید این مساله را در نظر داشت عربستانی که با انصارالله به این توافق دست یافت که انصارالله حملاتشان را به مرزهای جنوبی متوقف کنند و در مقابل جنگندههای سعودی حملات به استان صعده مرکز انصارالله را متوقف سازند در حال حاضر پیشنهاد خروج علی عبدالله صالح و عبدالملک حوثی، رهبر انصارالله را به خارج از یمن را پذیرفته است. این سفیر میگوید که آمریکا نیز این پیشنهاد را پذیرفته است.
این سوالها و نقطه نظرها تردیدهایی را پیرامون نیت واقعی قدرتهای منطقهای و بینالمللی همچون آمریکا برمیانگیزد که نمیخواهند عربستان پیروز نبرد در یمن باشند. هرچند که ممکن است به عربستان اجازه داده شود تا نیمی از این پیروزی را از آن خود کند چه بسا این قدرتها میخواهند عربستان همچنان به جنگ در یمن مشغول باشد تا درآمدهای مالی خود و تواناییهای سیاسی و نظامیاش را از دست بدهد.
انتهای پیام
نظرات