• یکشنبه / ۸ مهر ۱۳۹۷ / ۱۳:۰۴
  • دسته‌بندی: رسانه دیگر
  • کد خبر: 97070804569
  • منبع : مطبوعات

بله، این یک «تبانی» بود

بله، این یک «تبانی» بود

تبانی فقط این نیست که یک مقام بالاتر به اتکای زور و قدرتش به ۲تیم یا داور بازی دستور بدهد مسابقه را به سمت یک نتیجه خاص پیش ببرند. آن چه اغلب مواقع در داربی تهران رخ می‌دهد، نوعی «تبانی زیرپوستی» است و با این همه سوءتفاهم و سوءمدیریت، اگر گاهی هم استثنائا تقابل‌های ۲تیم جذاب از آب درمی‌آید، حکم «معجزه» را دارد!

به گزارش ایسنا،‌ در یادداشتی در روزنامه همشهری می‌خوانیم: «نمایش پرسپولیس و استقلال در داربی روز پنجشنبه آن قدر سرد و بی‌روح بود که دوباره شایعه فرمایشی‌بودن تساوی ۲ تیم بر سر زبان‌ها افتاد. چه درون استادیوم و چه بیرون از آن، بودند کسانی که این حجم از بی‌رمقی شهرآورد تهران را محصول «دستور از بالا» تلقی کنند. طی ۲ روز گذشته حتی برخی کارشناسان و پیشکسوتان فوتبال ایران هم علنا در رسانه‌ها در این مورد سخن گفته‌اند. شاید بشود گفت شایعه تبانی، همزاد خود داربی است و از نخستین تقابل‌های سرخابی، کم‌وبیش بحث توافقی‌بودن نتایج آنها در محافل فوتبالی وجود داشته است. البته این اواخر رقم‌خوردن داربی‌های برنده‌دار و زیبا مانع از تکرار چنین حرف و حدیث‌هایی شده بود. با وجود این، حالا پس از بازی افتضاح پنجشنبه، زخم شایعات دوباره سر  باز کرده؛ آما آیا واقعا این بازی یک «تبانی» بود؟ شاید به تعبیری بتوان به این پرسش، پاسخ مثبت داد.

تبانی فقط این نیست که یک مقام بالاتر به اتکای زور و قدرتش به ۲تیم یا داور بازی دستور بدهد مسابقه را به سمت یک نتیجه خاص پیش ببرند. آن چه اغلب مواقع در داربی تهران رخ می‌دهد، نوعی «تبانی زیرپوستی» است و با این همه سوءتفاهم و سوءمدیریت، اگر گاهی هم استثنائا تقابل‌های ۲تیم جذاب از آب در‌می‌آید، حکم «معجزه» را دارد! به همین بازی روز پنجشنبه دوباره نگاه کنید؛ ما ۲تیم در زمین داریم که مالک هر‌ دوی آنها مشترک است؛ تک‌تک اسپانسرهای روی پیراهن‌شان مشابه است و لباس آنها به طرز خنده‌داری تنها ۲ کپی با ۲ رنگ متفاوت به شمار می‌آید، حتی سکوهای تخصیص‌یافته به هواداران ۲‌تیم هم برابر است و اصلا معلوم نیست میزبانی و میهمانی چه مفهومی دارد. خب، در این شرایط ما «روح رقابت» را از ثانیه صفر کشته‌ایم و اجازه نداده‌ایم هیچ‌یک از ۲باشگاه از پتانسیل‌هایش برای کسب برتری استفاده کند؛ با این اوصاف چگونه انتظار داریم هر بار شاهد یک رقابت خیره‌کننده و تماشایی با حداکثر هیجان باشیم؟

قطعا اگر نسبت تماشاگران در داربی روز پنجشنبه۹۰به ۱۰بود، تیمی که از هواداران بیشتر بهره می‌برد، تلاش افزون‌تری برای کسب پیروزی به‌ کار می‌بست و مسابقه این طور کسل‌کننده از آب در‌نمی‌آمد. از مساوات بی‌مسمای سکوها که بگذریم، این پرسش همچنان بی‌پاسخ باقی مانده که کدام نهاد و ارگان، همراه اول و ایرانسل را برای حمایت همزمان از هر ۲تیم سرخابی مأمور می‌کند؟ هزار بار تکرار کرده‌ایم که در ۵‌لیگ برتر دنیا هیچ ۲ تیمی حق برخورداری از یک اسپانسر مشترک را ندارند، اما حتی اگر منع قانونی و منطقی موضوع را هم کنار بگذاریم، باید پرسید اصول بدیهی تجارت چطور تأیید می‌کند که یک برند وارد عرصه تبلیغاتی شود و حمایت مالی از ۲ دشمن دیرینه را بر عهده بگیرد؟ شما فرض کنید مثلا بنز یا آدیداس در آن واحد حامی مالی بارسلونا و رئال مادرید باشد؛ آیا کل دنیا به این شرکت‌ها نخواهد خندید؟ اصلا این تبلیغ است یا ضد‌ تبلیغ؟ افکار عمومی از همین مقدارش هم شاکی است، بعد می‌بینیم در آن واحد آگهی یک تاکسی اینترنتی مشترک هم به تبلیغات روی پیراهن ۲ تیم اضافه می‌شود. خب، حالا که این ۲تیم در همه‌‌ چیز با هم شریکند، یک اندازه پول می‌گیرند، یک‌جور تجهیز می‌شوند و مدیران‌شان از یک نفر حکم می‌گیرند، چرا نتیجه را شریک نباشند؟ چرا با یک صفر - صفر آبکی، مردم و وزارت و اسپانسرها آرام نگیرند و این چرخ کج‌مدار به گردش زیانبارش ادامه ندهد؟

وقتی ما با این مدیریت فرمایشی اجازه نمی‌دهیم باشگاه‌ها خودشان مالک و اسپانسر پیدا کنند، به اندازه هوادار و لیاقت‌شان پول در‌بیاورند و حتی سکوها را تسخیر کنند، در حقیقت همه مقدمات یک تبانی زیر‌پوستی را فراهم کرده‌ایم. مدیران ارشد ایرانی با مساوی‌سازی زورکی در همه ابعاد، به برابری ارقام اسکوربرد هم کمک می‌کنند. کاش آنها دست‌شان را از روی خرخره ۲ تیم بردارند تا همه با هم یک نفس راحت بکشیم و ۲ ریال فوتبال ببینیم.»

انتهای پیام

  • در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • -لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • -«ایسنا» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • - ایسنا از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور است.
  • - نظرات پس از تأیید مدیر بخش مربوطه منتشر می‌شود.

نظرات

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
لطفا عدد مقابل را در جعبه متن وارد کنید
captcha
avatar
۱۳۹۷-۰۷-۰۸ ۱۴:۳۲

من اگر دهشاهی هم فوتبال ببینم کلاهم را می اندازم هوا. ( قابل توجه دهه شصتی ها به اینور: دهشاهی سکه زرد رنگی بود که دوتایش می شد یک ریال سه تایش می شد سی شاهی. مشدی حبیب بقال با سی شاهی کلی نخودچی کشمش توی جیبمان می ریخت. زنگ تفریح دل ضعفه نگیریم)

avatar
۱۳۹۷-۰۷-۰۸ ۱۹:۱۴

در بازی لیورپول و چلسی . جدال معروف قرمز و آبی لیگ برتر کسایی که تو ورزشگاه بودن و بازی رو با نهایت هیجان دنبال میکردن این سوال به ذهنم رسید اگه ما فوتبال نگاه میکنیم پس اونا دارن چی نگاه میکنن؟؟

avatar
۱۳۹۷-۰۷-۰۹ ۱۰:۲۸

هیچ اشاره ای به نقش رسانه ها از جمله ایسنا در باد کردن بادکنکی بنام دربی نکرده اید!این داستان دست پخت خودتان است!

avatar
۱۳۹۷-۰۷-۰۹ ۱۸:۱۷

با سلام. با نظر آقای خسرو کاملا موافقم. بازیهای دوره جام تخت جمشید و قهرمانی باشگاه های تهران که به نوعی لیگ زیرتخت جمشید بود کیفیت و هیجان بالايی داشت. زمین امجدیه همیشه خراب بود ولی تیمها و بازیکنان بدون بهانه بازیهای خوبی انجام میدادند. قهرمان باشگاه های تهران به لیگ تخت جمشید وارد میشد. فینال بین تیمهای نادر و آرارات را بخاطر دارم که صفر به صفر مساوی شد و مرحوم ناصر حجازی که برای تیم نادر بازی میکرد جوان و نا شناخته بود و دروازه بانی عالی او باعث آن تساوی شد و رایکف مربی تاج او را به تیم خودش و تیم ملی برد. بازی آرارات و نادر دو روز بعد تکرار شد و آرارات یک بر صفر بازی را برد و وارد لیگ تخت جمشید شد. ورزشگاه در هر دوبازی از تماشاچی تا ظرفیت پر شده بود. ما با دوستان حتی بیشتر بازیهای باشگاه تهران را میدیدم و بازی های لیگ تخت جمشید که دیگر جای خود داشت و تیمهای شهرستانی بسیار خوبی در لیگ بازی میکردند.